پرسش . گواهان دادگاه عدل الهی چه کسانی هستند؟
پاسخ: گواهان این محکمه همچون خود دادگاه بی نظیرند. زیرا:
الف. در راس و مافوق همه، خود خداوند است. یعنی خود حاکم و قاضی شاهد نیز میباشد. قرآن میفرماید: « … فَإِلَیْنَا مَرْجِعُهُمْ ثُمَّ اللَّهُ شَهِیدٌ عَلَی مَا یَفْعَلُونَ» (یونس: ۴۶) بازگشت همه آنها به سوی ماست. آنگاه خداوند بر آنچه انجام میدهند گواه است. در دعای کمیل آمده است «و کل سیئه امرت باثباتها الکرام الکاتبین الذین وکلتهم بحفظ ما یکون منی و جعلتهم شهوداً علی مع جوارحی و کنت انت الرقیب علی من ورائهم و الشاهد لما خفی عنهم…» خدایا از تو میخواهم که مرا ببخشی؛ هر زشتی که انجام دادهام و به کرام الکاتبین امر کردهای که آن را نوشته و ثبت کنند. کرام الکاتبین کسانی هستند که آنان را موکل فرمودهای تا آنچه را از من صادر میشود حفظ کنند و آنان را همراه اعضا و جوارحم گواهانی بر اعمال من قرار دادهای و تو خود بالاتر از آنها و از وراء آنها مراقب من هستی و شاهدی بر آنچه از آنها پنهان بماند.
دو نکته در این فراز قابل توجه است: یکی اشاره به سه دسته از گواهان خداوند، فرشتگان، و اعضای خود انسان. و دیگری این نکته که شاهد بودن خداوند در طول شهادت سایر گواهان و مافوق آنها است و آنچه را که بر آنها مخفی بماند خداوند میبیند و شاهد است.
ب. پیامبران نیز از گواهان روز جزا هستند که بر اعمال امت خود شاهدند. چنانکه پیامبر اسلام(ص) نیز شاهد برهمه انبیاء است: « فَکَیْفَ إِذَا جِئْنَا مِن کُلِّ أُمَّهٍ بِشَهِیدٍ وَجِئْنَا بِکَ عَلَی هؤُلاَءِ شَهِیداً» (نساء: ۴۱) حال آنها چگونه خواهد بود در آن روز که برای هر امتی گواهی بر اعمالشان میطلبیم و تو را گواه آنها میآوریم؟ با توجه به روح بزرگ انبیاء و سعه وجودی آنها این کار، امری سهل است و آن ارواح پاک بر امت خود احاطه دارند؛ چنانکه وجود مقدس پیامبر عظیم الشان اسلام بر همه اعصار بلکه بر همه عوالم وجود احاطه دارد. چون نخستین واسطه فیض وجود بین حضرت احدیت و دیگر مخلوقات است.
ج. امامان علیهم السلام: سومین دسته از گواهان امامان معصوم و اوصیا پیامبران میباشند. در حدیثی از امام صادق علیه السلام ذیل آیه مذکور (نساء: ۴۱) روایت شده که فرمود: «نزلت فی امه محمد(ص) خاصه فی کل قرن منهم امام منا شاهد علیهم و محمد(ص) شاهد علینا» (اصول کافی ج ۱ ص ۱۹۰. ) این آیه درباره امت محمد(ص) بالخصوص نازل شده است که در هر قرنی از این امت امامی از ما خواهد بود که بر آنها گواه است و محمد(ص) بر ما گواه است. روایات در این زمینه زیاد است.چنانکه از بعضی آیات نیز میتوان مطلب را فهمید. از جمله «وَقُلِ اعْمَلُوا فَسَیَرَی اللّهُ عَمَلَکُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ وَسَتُرَدُّونَ إِلَی عَالِمِ الْغَیْبِ وَالشَّهَادَهِ فَیُنَبِّئُکُمْ بِمَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ» (توبه: ۱۰۵) ای پیامبر به اینها بگو هرچه میخواهید انجام دهید پس به زودی خداوند و پیامبرش و مومنین عمل شما را خواهند دید. آنگاه به عالم غیب و شهادت (قیامت) برمیگردید. پس شما را به آنچه انجام میدادهاید خبر میدهند. روشن است که کسی میتواند حقیقت عمل را مشاهده کند و خوب و بد آن آن را تشخیص دهد که علاوه بر ظاهر و پیکره عمل از روح و باطن و نیت صاحب آن نیز آگاه باشد و این افراد همه مومنین نیستند بلکه تنها ائمه علیهم السلام هستند.
د. فرشتگان: فرشتگان نیز چنانکه از فراز نقل شده از دعای کمیل روشن شد از جمله گواهان اعمال انسان هستند. فرشتگان نیز در قیامت بر آنچه انجام شده است گواهی میدهند « وَجَاءَتْ کُلُّ نَفْسٍ مَعَهَا سَائِقٌ وَشَهِیدٌ» (ق: ۲۱) هر کسی وارد صحرای محشر میشود در حالی که همراه او سوق دهنده و شاهدی وجود دارد. امیرالمؤمنین علیه السلام درباره این فرشتگان میفرماید: «سائق یسوقها الی محشرها و شاهد یشهد علیها بعملها» (نهج البلاغه خطبه ۸۵ .) رانندهای که شخص را به سوی محشرش میراند و گواهی که بر اعمال او گواهی میدهد.
ه . اعضا و جوارح انسان: یکی از امور عجیب در این محکمه این است که اعضا و جوارح شخص بر علیه او شهادت میدهند. در دعای کمیل به این گواهان نیز اشاره شده است و قرآن نیز میفرماید: « یَوْمَ تَشْهَدُ عَلَیْهِمْ أَلْسِنَتُهُمْ وَأَیْدِیهِمْ وَأَرْجُلُهُم بِمَا کَانُوا یَعْمَلُونَ یَوْمَئِذٍ یُوَفِّیهِمُ اللَّهُ دِینَهُمُ الْحَقَّ وَیَعْلَمُونَ أَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ الْمُبِینُ» (نور: ۲۴ و ۲۵) روزی که زبانها و دستها و پاهایشان بر ضد آنها نسبت به آنچه انجام میدادند، گواهی میدهد در آن روز خداوند جزای حقیقی آنان را بیکم و کاست میدهد و میدانند که خداوند تنها حق مبین است.
هنگامی که مجرم به جوارح خود اعتراض میکند و از آنها میپرسد چرا بر علیه ما شهادت دادید؟ میگویند: همان خدایی که هر چیزی را به سخن آورده ما را نیز گویا کرده است: «وَقَالُوا لِجُلُودِهِمْ لِمَ شَهِدتُمْ عَلَیْنَا قَالُوا أَنطَقَنَا اللَّهُ الَّذِی أَنطَقَ کُلَّ شَیْءٍ وَهُوَ خَلَقَکُمْ أَوَّلَ مَرَّهٍ وَإِلَیْهِ تُرْجَعُونَ» (فصلت: ۲۱) آیات دیگری نیز بر این مطلب دلالت دارد
و. زمین و آسمان: از جمله گواهان اعمال، زمینی است که انسان بر روی آن مرتکب عمل شده است. قرآن میفرماید: « یَوْمَئِذٍ تُحَدِّثُ أَخْبَارَهَا بِأَنَّ رَبَّکَ أَوْحَی لَهَا» (زلزال: ۴ و ۵ ) در آن روز زمین خبرهای خود را بازگو میکند؛ چون پروردگارت به او وحی کرده است.
در توضیح این خبرها پیامبر(ص) فرمود: « اخبارها ان تشهد علی کل عبد و امه بما عملوا علی ظهرها، تقول: عمل کذا و کذا، یوم کذا، فهذا اخبارها» (تفسیر مجمع البیان ج ۱۰ ص ۵۲۶ .) منظور از خبر دادن زمین آن است که اعمال هر یک از بندگان خدا را اعم از مرد و زن که روی زمین انجام دادهاند خبر میدهد. میگوید در فلان روز، فلان کار را انجام داد.
در احادیث فراوانی نیز وارد شده است که در مسجد در نقاط مختلف نماز بخوانید زیرا زمین در روز قیامت شهادت میدهد. از جمله امیرالمومنین علیه السلام فرمود: « صلوا المساجد فی بقاع مختلفه فان کل بقعه تشهد للمصلی علیها یوم القیامه» ( لئالی الاخبار ج ۵ ص ۷۹. ) در مساجد در قسمتهای مختلف نماز بخوانید؛ زیرا هر قطعه زمینی در قیامت به نفع کسی که روی آن نماز خوانده است گواهی میدهد. امام سجاد(ع): «اشهدک و کفی بک شهیدا و اشهد سمائک و ارضک» (صحیفه سجادیه دعای ششم.) «تو را شاهد و گواه میگیرم و با آن که گواهی تو کافی است و باز آسمان و زمین را شاهد میگیرم». (ترجمه الهی قمشه ای.)
ز. زمان: یکی دیگر از گواهان اعمال، مطابق برخی از روایات زمان است. چنانکه در روایتی از امیرالمؤمنین علیه السلام نقل شده است که فرمود: « ما من یوم یمر علی بن آدم الا قال له ذلک الیوم: یابن ادم انا یوم جدید و انا علیک شهید فقل فی خیرا، و اعمل فی خیرا؛ اشهد لک به فی القیامه، فانک لن ترانی بعده ابدا» (بحار ح ۶۸ ص ۱۸۱ ح ۳۵.)
هیچ روزی بر فرزند آدم نمیگذرد مگر آن که آن روز به او میگوید: ای فرزند آدم! من روز تازهای هستم، و گواه بر تو هستم، در من سخن نیکو بگو و عمل نیک انجام بده تا در قیامت به نفع تو گواهی دهم؛ چرا که بعد از این هرگز مرانخواهی دید.
ممکن است در اینجا پرسشی مطرح شود و آن این که این همه شهود در این محکمه برای چیست؟ چون فلسفه وجود گواهان و شهادت آنها در محکمه روشن شدن حق و عالم شدن قاضی است به حقیقت قضیه و در اینجا قاضی به حقیقت کاملا آگاه است و اصولا خود شاهد اعمال و خصوصیات و جزئیات آنها میباشد و او علیم و خبیر است و بقیه گواهان نیز هر یک به تنهایی کافی بوده و با وجود آنها حق کاملا روشن خواهد بود و نیازی به دیگران نیست.
پاسخ: تعدد شهود و چگونگی شهادت آنها آثار تربیتی فراوانی دارد که با کمی تعمق روشن میشود. در واقع هر یک از این گواهان از یک یا چند جنبه انسان را احاطه کردهاند و خدای متعال نیز از هر لحاظ رقیب انسان است. هر گاه انسان به این مساله توجه کند، بیشتر مواظب اعمال و رفتار خود بوده و از ارتکاب گناه صرفنظر میکند. در حدیثی از امام صادق علیه السلام که از حضرت درباره فلسفه نامه اعمال پرسیده شد، شبیه پاسخ فوق را میخوانیم.
امام صادق علیه السلام در پاسخ این پرسش که علت وجود ملائکه مامور ثبت اعمال نیک و بد چیست؟ در حالی که میدانیم خداوند بر همه چیز آگاه است و آنچه را که مخفیتر از آن نباشد نیز میداند؟ فرمودند « استعبدهم بذلک و جعلهم شهودا علی خلقه لیکون العباد بملازمتهم ایاهم اشد علی طاعه اللّه مواظبه و عن معصیته اشد انقباضا و کم من عبد یهم بمعصیه فذکر مکانهما فارعوا و کف، فیقول: ربی یرانی و حفظتی علی بذالک تشهدا» ( احتجاح طبرسی ج ۲ ص ۳۴۸.) خداوند این فرشتگان را در این رابطه مامور عبادت خود ساخته است و آنها را شهود بر بندگانش قرار داد تا بندگان به خاطر ملازمت آنان بیشتر مواظب اطاعت خداوند باشند و از نافرمانی او بیشتر اجتناب کنند و چه بسا بندهای که تصمیم بر گناه دارد پس به یاد این دو فرشته میافتد آنگاه خودداری میکند و میگوید: پروردگارم مرا میبیند و فرشتگان حافظ اعمال نیز گواهی میدهند. راستی اگر انسان هنگام ارتکاب هر عملی توجه داشته باشد که زمین و زمان و اعضا و جوارح خود او و مامورین مخفی الهی و فرشتگان و انبیا و اوصیا و خود خداوند حاضر و ناظر عمل او هستند و روزی به آن شهادت خواهند داد، بسیار بیشتر مواظبت خواهد کرد.