گونه‌های جدید خانواده

گونه‌های جدید خانواده

امروزه خانواده‌های تک‌والدینی به یکی از جنبه‌های دایمی و قابل توجه جوامع تبدیل شده است. تغییر الگوی مرسوم زن و شوهر و فرزندان به الگوهایی دیگر نظیر خانواده‌های بدون پدر یا مادر، فرزندان بدون سرپرست، فرزندانی که با پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌هایشان زندگی می‌کنند یا زندگی مشترک بدون پیوند ازدواج، جمعیت‌شناسان و جامعه‌شناسان را با پرسش‌های زیادی روبه‌رو نموده است.
«سیمون دانکن» و «روزا لیندادواردز» دو استاد جامعه‌شناسی معتقدند که تغییرات طولانی‌مدتی در الگوهای خانواده و ارتباط‌های میان زنان و مردان در حال وقوع است.
علت این تغییرات چیست؟ تعدادی از کارشناسان معتقدند که این شیوه‌های جدید زندگی، نتیجه انتخاب روش مطلوب افراد جامعه برای زندگی است که براساس شرایط اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی و تغییرات آن به وجود می‌آید. البته عوامل دیگری نظیر فشارهای زندگی و دسترسی به رسانه‌های ارتباط جمعی نیز می‌تواند در این امر مؤثر باشند.
همچنین فشارهای اقتصادی و لزوم کار بیشتر زوجین نیز باید مد نظر قرار گیرد. اشتغال زنان و استقلال اقتصادی نیز که رفاه بیشتری را برای آنان فراهم می‌کند، ازدواج و تشکیل خانواده‌های مرسوم را با چالش‌های جدی روبه‌رو نموده است.
به هر حال، خانواده‌های تک‌والدینی به دلیل وجود نگرانی از امکان ایجاد آسیب‌هایی نظیر استرس‌های احساسی، نیازهای اقتصادی و ضررهای اجتماعی باید مورد توجه قرار گیرد. به علاوه افرادی ممکن است با این پرسش روبه‌رو شوند که آیا یکی از والدین می‌تواند به تنهایی فرزند یا فرزندانش را تربیت و بزرگ نماید؟ چه چالش‌هایی ممکن است خانواده‌های تک‌والدینی را تحت تأثیر قرار دهد؟
در ادامه به تعدادی از آمارهای منتشره در مورد وضعیت رو به رشد خانواده‌های تک‌والدینی و گونه‌های جدید خانواده در غرب اشاره می‌شود:
ـ در سال ۲۰۰۰ میلادی، ۵/۱۳ میلیون نفر از والدین آمریکایی، سرپرستی ۷/۲۱ میلیون کودک و نوجوان زیر ۲۱ سال را بر عهده داشته‌اند، در حالی که یکی از والدین آنها در جایی دیگر زندگی می‌کرده است.
ـ در آمریکا نسبت جمعیت به وجود آمده به وسیله زوج‌های ازدواج نموده‌ای که فرزند نیز دارند، از ۴۰ درصد کل جمعیت در سال ۱۹۷۰ به ۲۴ درصد کل جمعیت در سال ۲۰۰۰ کاهش یافته است.
ـ تعداد خانواده‌های تک‌والدینی در سال ۲۰۰۰ میلادی به ۱۲ میلیون خانواده رسیده است.
ـ خانوارهای تک‌والدینی آمریکایی در دوره ۱۹۹۰ تا ۲۰۰۰ میلادی، از ۹ درصد کل خانواده‌ها، به ۱۶ درصد افزایش یافته‌اند.
ـ از مجموع والدین زندانی، ۸۵ درصد آنان مادر و ۱۵ درصد آنان پدر بوده‌اند.
ـ سال‌های اخیر میزان تولد فرزند در میان زنان ازدواج نکرده و همچنین نسبت والدینی که هرگز ازدواج ننموده‌اند، رشد پیدا نموده است.
ـ تقریباً یک سوم زنانِ قیم فرزند در آمریکا هرگز ازدواج ننموده‌اند.
ـ خانواده‌های بدون پدر از ۷ میلیون در سال ۱۹۹۰ به ۱۰ میلیون خانواده در سال ۲۰۰۰ میلادی افزایش یافته‌اند. امروزه ۸/۱۳ میلیون فرزند در آمریکا (۲۳ درصد از کل فرزندان آمریکایی) که زیر ۱۵ سال سن دارند، با مادران‌شان زندگی می‌کنند. ۷/۲ میلیون فرزند نیز (۵ درصد از کل فرزندان) با پدران‌شان زندگی می‌کنند.
ـ در آمریکا نسبت خانواده‌هایی با مادران مجرد به ۲۶ درصد و نسبت خانواده‌هایی‌با پدران
در سال ۲۰۰۰ میلادی، ۵/۱۳ میلیون نفر از والدین آمریکایی، سرپرستی ۷/۲۱ میلیون کودک و نوجوان زیر ۲۱ سال را
بر عهده داشته‌اند، در حالی که یکی از والدین آنها
در جایی دیگر زندگی می‌کرده است.
امروزه ۸/۱۳ میلیون فرزند در آمریکا (۲۳ درصد از کل فرزندان آمریکایی) که زیر ۱۵ سال سن دارند، با مادران‌شان زندگی می‌کنند. ۷/۲ میلیون فرزند نیز (۵ درصد از کل فرزندان) با پدران‌شان زندگی می‌کنند.
در فرانسه از اواخر دهه ۷۰ میلادی تا سال ۲۰۰۰ خانواده تک‌والدینی با رشدی بیش از ۵۰ درصد روبه‌رو شده است.
مجرد به ۵ درصد افزایش پیدا نموده است.
این نسبت‌ها در سال ۱۹۷۰ میلادی تنها ۱۲ و ۱ درصد بوده است.
ـ ۴۶ درصد خانواده‌های بدون پدر، بیش از یک فرزند داشته‌اند.
ـ در مجموع، حدود ۲/۲۶ درصد کل بچه‌های زیر ۲۱ سالی که خانواده‌های تک‌والدینی دارند، در خانه زندگی نمی‌کنند.
ـ پدران مجرد (۳۳ درصد) با احتمال بیشتری نسبت به مادران مجرد (۱۱ درصد) با یک غیر همجنس خود بدون ازدواج زندگی خواهند کرد.
ـ طلاق زوج‌های دارای فرزند رشد یافته است.
ـ ۴۸ درصد پدران مجرد و ۴۴ درصد مادران مجرد در مناطق حاشیه‌ای شهرها زندگی می‌کنند.
ـ ۵۸ درصد پدران بدون همسر و ۴۹ درصد مادران فاقد شوهر، صاحب خانه هستند.
ـ نسبت والدین قیم فرزندانی که شغل تمام‌وقت و دائم دارند از ۶/۴۵ درصد به ۷/۵۳ درصد رسیده است. ۳۰ درصد این افراد نیز شغل پاره‌وقت دارند.
ـ مادران سرپرست فرزند، با احتمال بیشتری کار پاره‌وقت خواهند داشت.
ـ ۸۹ درصد پدران مجرد شاغلند، همچنین ۷۷ درصد مادران مجرد شاغل هستند.
ـ در طی سال‌های ۱۹۹۳ تا ۱۹۹۹ میلادی، نسبت والدین مجرد سرپرست فرزند که زیر خط فقر زندگی می‌کردند، از ۳۳ درصد به ۱/۲۶ درصد کاهش یافته است.
ـ درصد خانواده‌های با سرپرست زن که زیر خط فقر هستند، در طی دوره هفت ساله ۱۹۹۳ تا ۱۹۹۹ میلادی از ۸/۳۶ درصد به ۷/۲۸ درصد کاهش یافته است. این ارقام هنوز هم ۵/۲ برابر خانواده‌هایی با سرپرست مرد است که تنها ۱/۱۱ درصد این خانواده‌ها زیر خط فقر هستند. همچنین تعداد خانوارهای زیر خط فقر تنها ۳/۶ درصد می‌باشد.
ـ نرخ مشارکت خانواده‌های تک‌والدینی سرپرست فرزند در برنامه‌های مشارکت‌های اجتماعی از ۷/۴۰ درصد به ۳۰ درصد تقلیل یافته است.
ـ ۵۹ درصد والدین مجرد سرپرست فرزند به توافق‌نامه‌های اجتماعی حمایت از فرزندان پیوسته‌اند. ۲/۶۲ درصد مادران سرپرست فرزندان و ۲/۳۹ درصد پدران سرپرست فرزندان به این توافق‌نامه‌ها پیوسته‌اند.
ـ ۶/۵ میلیون فرزند آمریکایی هم‌اینک با پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌هایشان زندگی می‌کنند.
ـ در آمریکا تعداد مادران مجرد در سال‌های ۱۹۷۰ تا ۲۰۰۰ میلادی از ۳ میلیون نفر به ۱۰ میلیون نفر افزایش یافته است. همچنین در همین مدت تعداد پدران مجرد از ۳۹۳۰۰۰ نفر به ۲۰۰۰۰۰۰ نفر افزایش یافته است.
ـ در مکزیک، مادران نوجوان بین ۱۳ تا ۱۹ ساله، ۲۷ درصد کل حاملگی‌های این کشور را تشکیل داده‌اند.
ـ در ایرلند و در طی سال‌های ۱۹۸۱ تا ۱۹۹۱ میلادی، نرخ خانواده‌های تک‌والدینی از ۷/۵ درصد به ۹/۷ درصد کل خانواده‌ها رسیده است. طلاق مهم‌ترین دلیل رشد تعداد این خانواده‌ها معرفی می‌شود.
ـ در فرانسه از اواخر دهه ۷۰ میلادی تا سال ۲۰۰۰ خانواده تک‌والدینی با رشدی بیش از ۵۰ درصد روبه‌رو شده است.
ـ همچنین در یونان، از سال ۱۹۸۰ میلادی، تعداد مادران ازدواج نکرده، ۸/۲۹ درصد افزایش یافته است. همچنین در انگلیس نیز نسبت خانواده‌های تک‌والدینی به حدود ۲۵ درصد کل خانواده‌ها افزایش یافته است که رشد زیادی را در تعداد مادرانی که هرگز ازدواج نکرده‌اند و نرخ طلاق در ۳۰ سال گذشته نشان می‌دهد.
ـ در آلمان و در طول دو دهه اخیر، تعداد این خانوارها دو برابر شده است که تقریباً همه این خانواده‌ها با سرپرستی مادران اداره می‌شود.
ـ در ژاپن، خانواده‌هایی با سرپرستی مادران در طول سال‌های دهه ۷۰ میلادی با رشد روبه‌رو شده‌اند. در سال ۱۹۹۷ میلادی، ۱۷ درصد کل خانواده‌ها با سرپرستی زنان اداره می‌شده‌اند.
ـ از هر چهار کودک استرالیایی، یک کودک تنها با یکی از والدین واقعی (فیزیولوژیکی) خود زندگی می‌کند. این امر نتیجه طلاق‌های خانوادگی در این کشور است. نتایج یک پژوهش در استرالیا نشان می‌دهد که در ۲۵ سال آینده، تعداد این خانواده‌ها بین ۳۰ تا ۶۶ درصد رشد پیدا می‌کند.

منبع: WWW. Watchtower. org
پیام زن -> مرداد ۱۳۸۵، شماره ۱۷۳
پدیدآورنده: تهیه شده از سوی پایگاه Paventswithout Partners،

دیدگاه‌ خود را بنویسید

اشتراک گذاری این صفحه در :
ما را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید
اسکرول به بالا