هنگامى که نام خدا برده مى شود یک دنیا عظمت، قدرت، علم و حکمت در قلب انسان متجلى مى گردد، چرا که او داراى اسماء حسنى و صفات علیا و صاحب تمام کمالات، و منزه از هر گونه عیب و نقص است. توجه مداوم به چنین حقیقتى که داراى چنان اوصافى است روح انسان را به نیکیها و پاکیها سوق مى دهد و از بدیها و زشتیها پیراسته مى دارد، و به تعبیر دیگر بازتاب صفات او در جان انسان تجلى مى کند. توجه به چنین معبود بزرگى موجب احساس حضور دائم در پیشگاه او است و با این احساس فاصله انسان از گناه و آلودگى بسیار زیاد مى شود. یاد او یاد آورى مراقبت او است، یاد حساب و جزاى او است، یاد دادگاه عدل او و بهشت و دوزخ او است و چنین یادى است که جان را صفا، و دل را نور و حیات مى بخشد. به همین دلیل در روایات اسلامى آمده است که هر چیز اندازه اى دارد جز یاد خدا که هیچ حد و مرزى براى آن نیست!
امام صادق علیه السلام طبق روایتى که در اصول کافى آمده مى فرماید: «ما من شىء الا و له حد ینتهى الیه الا الذکر، فلیس له حد ینتهى الیه !؛ هر چیز حدى دارد که وقتى به آن رسد پایان مى پذیرد جز ذکر خدا که حدى که با آن پایان گیرد ندارد» سپس مى افزاید: «فرض الله عز و جل الفرائض، فمن اداهن فهو حدهن، و شهر رمضان فمن صامه فهو حده، و الحج فمن حج حده، الا الذکر، فان الله عز و جل لم یرض منه بالقلیل و لم یجعل له حدا ینتهى الیه، ثم تلا: یا ایها الذین آمنوا اذکروا الله ذکرا کثیرا و سبحوه بکره و اصیلا؛ خداوند نمازهاى فریضه را واجب کرده است، هر کس آنها را ادا کند حد آن تامین شده، ماه مبارک رمضان را هر کس روزه بگیرد حدش انجام گردیده و حج را هر کس ( یکبار ) بجا آورد همان حد آن است، جز ذکر الله که خداوند به مقدار قلیل آن راضى نشده و براى کثیر آن نیز حدى قائل نگردیده، سپس به عنوان شاهد این سخن آیه «یا ایها الذین آمنوا اذکروا الله ذکرا کثیرا؛ ای کسانی که ایمان آورده اید! خدا را بسیار یاد کنید» (احزاب/۴۱) را تلاوت فرمود. امام صادق علیه السلام در ذیل همین روایت از پدرش امام باقر علیه السلام نقل مى کند که او کثیر الذکر بود، هر وقت با او راه مى رفتم ذکر خدا مى گفت، و به هنگام غذا خوردن نیز به ذکر خدا مشغول بود، حتى هنگامى که با مردم سخن مى گفت از ذکر خدا غافل نمى شد و سرانجام با این جمله پر معنى حدیث فوق پایان مى گیرد: «و البیت الذى یقرأ فیه القرآن، و یذکر الله عز و جل فیه تکثر برکته، و تحضره الملائکه، و تهجر منه الشیاطین، و یضىء لاهل السماء کما یضىء الکوکب الدرى لاهل الارض؛ خانه اى که در آن تلاوت قرآن شود و یاد خدا گردد، برکتش افزون خواهد شد، فرشتگان در آن حضور مى یابند، و شیاطین از آن فرار مى کنند، و براى اهل آسمانها مى درخشد همانگونه که ستاره درخشان براى اهل زمین ( اما به عکس خانه اى که در آن تلاوت قرآن و ذکر خدا نیست برکاتش کم خواهد بود، فرشتگان از آن هجرت مى کنند و شیاطین در آن حضور دائم دارند).
این موضوع به قدرى اهمیت دارد که در حدیثى یاد خدا معادل تمام خیر دنیا و آخرت شمرده شده است چنانکه از رسول خدا صلى الله علیه وآله وسلم نقل شده: «من اعطى لسانا ذاکرا فقد اعطى خیر الدنیا و الاخره؛ آن کس که خدا زبانى به او داده که به ذکر پروردگار مشغول است خیر دنیا و آخرت به او داده شده است.» همچنین از امام صادق علیه السلام نقل شده که فرمود: «من اکثر ذکر الله عز و جل اظله الله فى جنته؛ هر کس بسیار یاد خدا کند خدا او را در سایه لطف خود در بهشت برین جاى خواهد داد!». البته منظور از ذکر، ذکر لفظى و حرکت زبان که خالى از فکر و اندیشه و عمل باشد نیست، بلکه هدف ذکرى است که سرچشمه فکر گردد، همان فکرى که بازتاب گسترده اش در اعمال انسان آشکار شود چنانکه در روایات به این معنى تصریح مى کند.
خداوند در قرآن می فرماید: «یا ایها الذین آمنوا اذا لقیتم فئه فاثبتوا و اذکروا الله کثیرا لعلکم تفلحون؛ ای کسانی که ایمان آوردید! چون با گروهی (از دشمن) رویارو شدید پایداری کنید و خدا را بسیار یاد کنید، باشد که رستگار شوید» (انفال ۴۵). اول دستور ثبات است سپس می فرماید: «و اذکروا الله کثیرا» در همان حال خدا را زیاد یاد کنید، یاد خدا را فراموش نکنید. یاد خدا سبب قوت قلب انسان است. مخصوصا وقتی که انسان در شرایط سختی قرار می گیرد، یاد کردن خدا که انسان از قدرت الهی استمداد کند روحیه انسان را قوی می کند. «یا ایها الذین آمنوا استعینوا بالصبر و الصلوه؛ ای کسانی که ایمان آورده اید، از صبر و نماز کمک بگیرید» ( سوره بقره/ آیه ۱۵۳). نماز ذکر خداست. قرآن می گوید از نماز مدد و نیرو بگیرید. اسلام که نمی گوید یا برو پاسبانی کن یا ذکر خدا بگو، یا برو خلبان باش یا ذکر خدا بگو، یا برو کشتیبان باش یا ذکر خدا بگو. اسلام می گوید هر کاری که می کنی ذکر خدا بگو، آنوقت کارت را بهتر انجام می دهی و روحیه ات قویتر می شود. قرآن نگفته ذکر خدا فقط به این است که انسان در چله بنشیند، درها را به روی خود ببندد، تسبیح هزار دانه هم دستش باشد و ذکر بگوید. قرآن به مجاهدین می گوید: «یا ایها الذین آمنوا اذا لقیتم فئه فاثبتوا و اذکروا الله کثیرا لعلکم تفلحون» ای اهل ایمان! آنگاه که با دشمن روبرو می شوید و مرگ دندانهای خود را به شما نشان می دهد، پابرجا باشید و یاد خدا بکنید. نگفت: ” پابرجا باشید، اینجا دیگر جای یاد خدا نیست”، نگفت: ” بروید در خانه ها بنشینید و یاد خدا بکنید “، گفت: پابرجا باشید و یاد خدا بکنید. در میدان جنگ اگر یاد خدا بکنید بیشتر پابرجا می شوید، و در این صورت است که فلاح و رستگاری نصیب شما می شود.
نتیجه یاد خدا از نظر امام علی علیه السلام :
یاد خدا مایه حیات قلب است، مایه روشنائی دل است، مایه آرامش روح است، موجب صفا و رقت و خشوع و بهجت ضمیر آدمی است، باعث بیداری و آگاهی و هوشیاری انسان است و چه زیبا و عمیق فرموده علی ( ع ) در نهج البلاغه «ان الله سبحانه و تعالی جعل الذکر جلاء للقلوب، تسمع به بعد الوقره، و تبصر به بعد العشوه، و تنقاد به بعد المعانده، و ما برح الله -عزت الائه- فی البرهه بعد البرهه، و فی ازمان الفترات، عباد ناجاهم فی فکرهم، و کلمهم فی ذات عقولهم، فاستصبحوا بنور یقظه فی الابصار و الاسماع و و الافئده؛ خدای سبحان ذکر را صیقلی دل ها قرار داد، که دل ها بدان سبب پس از کری شنوا، و پس از کوری بینا، و پس از ستیزگی رام شوند. و خدای بزرگ بخشنده را همواره در هر برهه ای از زمان، و در دوران های خالی از پیامبران بندگانی است که با آنان در فکرشان راز گفته، و در عمق خردشان سخن رانده، و آنان از نور بیداری چشم ها و گوش ها و دل ها روشنی گرفته اند» (نهج البلاغه، خطبه ۲۲۲).
* * *
منبع :
کتاب آشنایی با قرآن ۳ ص ۹۱ تا ۹۳،
تفسیر نمونه ج ۱۷ ص ۳۵۸-۳۵۶
سیری در نهج البلاغه ص ۳۰۳-۳۰۲