۱. چرخ را از اول اختراع نکنبه چه دلیل باید چیزی را که قبلاً درست شده است، مجدداً اختراع کنی؟ ما هنگامیکه چیز جدیدی یاد میگیریم، معمولاً تمایل داریم فقط به آن مسئله مسلط بشویم و نگاه نمیکنیم که با راهنمایی گرفتن از آدمهایی که قبلاً آن چیز را یاد گرفتهاند، چه قدر میتوانیم در وقت و انرژی الزامی صرفهجویی کنیم.
به زمانی فکر کن که برای بار اول داشتی یاد میگرفتی زبان جدیدی صحبت کنی یا کار جدیدی یاد بگیری. احتمالاً در اول کار یه منحنی یادگیری سریع و سربالا داشتی، ولی پس از چند سال یا حتی چند ماه تجربه و اشتباه، اکنون میتوانی راه میانبری جلوی دوستت بگذاری که از آن خطاهای تو دوری کند.
برای اینکه سریعتر به تسلط برسیم، با بهترین بازیکنهای میدان حرف بزنیم، و راهمان را بر اساس الگوی کسانی برویم که راه را برای ما فرش کردهاند. خیلی از رهبران بزرگ ثابت کردهاند که سریعترین راه برای تسلط به هر مهارت، راهبرد یا هدفی در زندگی این است که پا جای پای کسانی بگذاریم که قبل از ما این راه را رفتهاند و ساختهاند. چنانچه بتوانی کسی را پیدا کنی که به نتیجه موردنظرت رسیده و تو هم همان کارهایی را بکنی که او کرده، تو هم میتوانی به همان نتیجه دست پیدا کنی.
مهم نیست چند سالته، پیشزمینهات چیست یا مردی یا زنی. الگوبرداری به تو این توانایی را میدهد که سریع به طرف رؤیاهایت بروی و در زمان کوتاهتری به جای خیلی بهتری برسی. در این دوره و زمانه، این امکان دارد که در بین کتابها وبلاگها و ویدیوهای آموزشی و مشاوره و اشخاص آشنا و خیلی جاهای دیگر، تقریباً هر راهحل موجود را جایی پیدا کرد.
پیکاسوی بزرگ هم حتی میگفت: «هنرمند خوب کپی میکند. هنرمند بزرگ میدزده.»
۲. از افرادی که با موضوع آشنایی دارند، کمک بگیریدبه مهارت یا موضوعی که خودتان از آغاز بهتنهایی فراگرفتهاید، بیندیشید. ما در موقع یادگیری احیاناً خطاهای زیادی داشتهایم. در مقابل، اکنون ترفندها و میانبرهای گوناگونی بلدیم که اگر از شروع میدانستیم، زمان بسیاری صرفهجویی کرده بودیم. حتی برای یادگیری فنیترین و پیچیدهترین موضوعها هم میانبرهایی وجود دارد. این میانبرها را کسانی میدانند که روی آن موضوعِ خاص شناخت دارند، پس در گام اول به سراغ کسانی بروید که قبل از شما موضوع را یاد گرفتهاند و از آنها راهنمایی بگیرید.
۳. کنترل محیط یادگیریموقع یادگیری مطلبی تازه، گاهی همهچیز خوب پیش میرود و بسیار راحت مطلب را درک میکنیم، ولی زمانهایی وجود دارند که گویی حافظه ما قفل میشود و سرعت یادگیری بسیار پائین میآید؛ همه ما این مسئله را تجربه کردهایم. ساختار بدن ما برای خواب، دمای بدن و حتی قابلیت ذهنی، ریتم و الگوی بیولوژیکی معینی دارد.
زمانهایی را که هشیاری و آگاهی شما در بالاترین حد ممکن قرار دارد، شناسایی کنید و در این زمانها به یادگیری مطالب تازه بپردازید. محیطهای بینظم، پراسترس و ناامن قدرت ابتکار و هشیاری شما را کاهش میدهند. برای اینکه در بهترین وضعیت یادگیری باشید، یک محیط منظم و مرتب، امن و راحت را برای این کار انتخاب کنید. برای آرامش و تمرکز، نفس عمیق بکشید.
پژوهشهای علمی این را نشان میدهد که حتی دمای محیط هم روی قدرت یادگیری ما تأثیر دارد. برای بهبود مهارتهای یادگیری دمای محیط باید بین ۲۲ تا ۲۷ درجه باشد.
۴. تکرار، تکرار، تکرارجایی که بیشتر ما مشکل داریم، و چیزی که خیلی از ما دوست نداریم بشنویم، این قاعده است که تسلط سریع به هر مهارتی نیاز به تمرین دارد.
یادگیری نیاز به پشتکار و اراده و استمرار در انجام آن مهارت دارد، بارها و بارها، تا سرانجام بتوانی ناخواسته و بدون فکر کردن هم انجامش بدی. بهترینهای هر کاری در دنیا، بهخوبی این «راز» یادگیری سریعتر و بهترین بودن را درک میکنند، ولی بهندرت درباره اهمیتش حرف زده میشود زیرا اصلاً جذاب نیست.
عملکردی در سطح بهترینها، معمولاً نتیجه تمرین در سطح بهترینها است نه استعداد ذاتی. مردم اعتقاد دارند که چون عملکرد بهترینها از نظر کیفی فاصله زیادی با عملکرد عادی دارد، پس بهترینها حتماً خصوصیت کیفی متفاوتی با آدمهای معمولی دارند. این نگاه باعث شده است که به مهمترین عامل موفقیت آنها، یعنی تمرین زیاد، بیتوجهی بشود.
۵. یادداشتبرداری کنیدتحقیقات ثابت کردهاند، تأثیر یادداشتبرداری به کمک نوشتن با دست، بیشتر از تایپ با کیبورد در میزان یادگیری نقش دارد. سرعت نوشتن در مقایسه با تایپ کمتر است و همین مسئله، سبب تمرکز بیشتر روی اطلاعاتی میشود که در حال شنیدن آنها هستیم. موقع تایپ با کیبورد معمولاً به معنای کلی اطلاعات توجه نمیکنیم و روی کلمات متمرکز میشویم.
برای افزایش سرعت و قدرت یادگیری، مهارت یادداشتبرداری به کمک نوشتن را در خود تقویت کنید.
میتوانید از نرمافزارهای مفیدی مانند evernote برای همگامسازی یادداشتهای خود روی دستگاههای گوناگون (لپتاپ، موبایل و…) استفاده کنید. این نرمافزار میتواند نوشتههای دستی را اسکن کند و بخواند.
۶. روی یادگیری تمرکز کنیداحتمالاً میدانید که چندوظیفگی خوب نیست! هنگامیکه مغزمان تلاش میکند چند کار را بهطور همزمان (و خودآگاه) انجام دهد، اصلاً کاری بهخوبی انجام نخواهد شد. درصورتیکه میخواهیم چیز جدیدی یاد بگیریم، باید بهتمامی بر فرآیند یادگیری تمرکز کنیم. چنانچه مهارتی را فرامیگیرید، کتاب میخوانید یا ویدئو تماشا میکنید، دست از هر کار دیگری بکشید و فقط روی کاری که انجام میدهید تمرکز کنید. گوشیتان را در وضعیت بیصدا بگذارید و عوامل حواسپرتی را دور کنید. اینگونه یادگیری سریع و آسانتری را تجربه خواهید کرد.
۷. راهی برای خوداصلاحی پیدا کنیدحافظه ما هنگامیکه بازخورد فوری میگیرد، در یادگیری بهتر عمل میکند. چنانچه تمرینی را درست حل کردیم، باید تشویق شویم؛ اگر خطا کردیم باید سریع به ما گوشزد شود. اینگونه از تمرین و تکرار خطا جلوگیری میشود. ارائۀ بازخورد امکان دارد نیازمند به کمک سایرین باشد. میتوانیم از منابع و کتابهایی که شامل جواب و راهکار هستند هم کمک بگیریم. در نرمافزارها و اپلیکیشن های مختلف قابلیت دریافت بازخورد فوری وجود دارد.
۸. استقامت به خرج بدهمتأسفانه بیشتر ما قبل یا وسط چیزی که «سث گودین» اسمش را گذاشته «چاله» تسلیم میشویم. گودین میگوید که هرچند خیلی مهم است که بدانی چه موقع کار را رها کنی، ولی خیلی از برندههای احتمالی هم به این خاطر به موفقیت نمیرسند که پیش از چاله کار را رها میکنند. گودین میگوید پنج علت وجود داره که ممکن است نگذارد تو در جهان اول بشی:
۱. وقت تمام کنی (و تسلیم بشی)
۲. پول تمام کنی (و تسلیم بشی)
۳. بترسی (و تسلیم بشی)
۳. جدّی نباشی (و تسلیم بشی)
۵. شوقت را از دست بدهی (و تسلیم بشی)
روانشناسها هم روی چیزی موسوم به چرخه گذار پژوهش کردهاند. این یک چرخه توسعهیافته که هر وقت تغییر یا چیز جدیدی را تجربه میکنیم، این گردش را از سر میگذرانیم، بهعنوانمثال یه اتفاق بد یا فرصت یادگرفتن یکچیز جدید. همه ما هنگامیکه چیز جدیدی را آغاز میکنیم حس رضایت و خوشحالی داریم. به همین خاطر است که معتاد نوتیفیکیشنهای شبکههای اجتماعی میشویم، زیرا هر بار در مغز ما دوپامین ترشح میشود.
هنگامیکه این ماهعسل تمام بشود، ما «چاله» را تجربه میکنیم و شیب پیشرفت ما آغاز به یکنواخت شدن و محو شدن میکند. همینجا است که بیشتر ما دست از ادامه راه میکشیم. اهمیت این مسئله در آنجا است که چنانچه وقتی داری چیز جدیدی یاد میگیری، پیشبینیاش را بکنی که یه چاله سر راهت درمیآید، برایت راحتتر خواهد بود که از آن عبور کنی. از آن مهمتر، چاله به این خاطر وجود دارد که افرادی که مقاومت میکنند و ادامه میدهند، بتوانند سوار موج پیشرفتی بشوند که پس از چاله میآید.
۹. سبک یادگیری خود را کشف کنیددو مربی، داستان سه کودکی را که هرکدام برای کریسمس یک دوچرخه کادو گرفتند، نقل میکنند. این دوچرخهها مونتاژ نشده بودند و والدین این کودکان باید آنها را مونتاژ میکردند. پدر «تیم» قبل از اینکه دست به کار شود اول دستورالعمل را بهدقت مطالعه کرد. پدر «مری» قطعات را روی زمین چید و دستورالعمل را به مادر «مری» داد و بعد از بررسی قطعات گفت: این را برای من بخوان مادر «جورج» بهطور فطری آغاز به سرهمبندی قطعات کرد. فقط هنگامیکه جایی با مشکلی روبرو میشد به دستورالعمل نگاهی میانداخت. در پایان روز هر سه دوچرخه مونتاژ شدند ولی هرکدام با شیوه گوناگون.
آنها با وجود اینکه متوجه نبودند هرکدام با سبک مخصوص به خود کار کرده بودند. روشهای ما در برابر مطالب ناآشنا منحصربهفرد و مخصوص به خودمان است و کلید یادگیری تشخیص و تطبیق روشی است که برای ما مناسبتر است.
روشهای یادگیری میتوانند بهطور شگرفی تغییر کنند. یک روانشناس ۲۱ اصل اثرگذار در شیوه یادگیری را مشخص نموده است. این عوامل شامل میزان سروصدا، نور، میزان نظارت موردنیاز و حتی ساعات روز نیز است.
سبک شما چیست؟ خود را روانکاوی کنید. بهعنوانمثال سبک شما در سرهمبندی فایلهای درهمریخته رایانهتان چیست؟ صبح بیشتر تمرکز دارید یا عصر؟ در محیط شلوغ بیشتر تمرکز کردهاید یا در محیط آرام؟ فهرستی از تمام نقاط مثبت و منفی مشخصشده خود تهیه کنید. از این فهرست استفاده کنید تا بتوانید محیطی ایجاد کنید که برای یادگیریتان بهترین باشد. کدام سبک در مورد شما صادق است؟ خبر خوب این است که شما میتوانید گنجایش یادگیری خود را افزایش دهید و این میتواند زندگی شما را کاملتر و بهتر کند.
۱۰. نگذارید علاقهتان فروکش کندممکن است بعد از چند وقتی میل و علاقهمان را به یادگیری از دست بدهیم یا از روند یادگیریمان خوشحال نباشیم؛ احتمالاً مسئله مانند قبل به نظرمان ابتکاری و جذاب نباشد؛ احتمالاً هم خسته شویم و نیرویی برایمان نماند. دلیلش هرچه باشد، با متوقف شدن یادگیری، مهلت گرانبهایی را برای یادگیری و خبرگی در مهارت یا موضوعی خاص از دست میدهیم.
میتوانیم با پاداش دادن به خودمان، میل و علاقهمان را حفظ کنیم. خوب است برای رسیدن بهمراتب و درجات مختلف، پاداش تعیین کنیم. همچنین میتوانیم روشها و ابزارهای مختلف یادگیری را امتحان کنیم.
۱۱. تندخوانیمطالعه یکی از عادتهای مهم بنیانگذاران شرکتهای موفق است. یک خوانندهی عادی بهطور متوسط میتواند ۲۰۰ تا ۴۰۰ کلمه در دقیقه بخواند، این در حالی است که یک خواننده حاذق میتواند ۱۰۰۰ تا ۱۷۰۰ کلمه در دقیقه میخواند. بیتردید مهارت خواندن تند و مؤثر، برای یادگیری سریع، بسیار باارزش است.
مهارت تندخوانی شامل مهارتهای زیر است:
مهارتهای خواندن کلمات بهصورت گروهی (بهصورت عبارت و جمله بهجای مطالعهی کلمه به کلمه)؛
عدم تکرار کلمات زمان خواندن متن در ذهن؛
سطحی خواندن (مطالعه پاراگراف با هدف درک معنای کلی بهجای مطالعهی ریزبینانه)
استفاده از ابزار راهنما (استفاده از یک مداد و خودکار برای دنبال کردن کلمات و سطرها زمان خواندن)
تندخوانی احتیاج به تمرین دارد، ولی زمانی که این مهارت به یک عادت در حافظه شما تبدیل شود، میتوانید حجم انبوهی از اطلاعات را در بازهی زمانی کوتاه مطالعه کنید.