تدبیر ش۴۴به خودمان در فریب خوردن از هوای نفس سوء ظن داشته باشیم
همیشه اختلاف سلیقه بوده. در دورانهای مختلف هر جایی که این اختلاف سلیقهها و اختلاف برداشتها با هوای نفس انسان مخلوط شد، کار خراب میشود. هوای نفس را باید خیلی ملاحظه کرد. به خودمان در فریب خوردن از هوای نفس سوءظن داشته باشیم. نگاه کنیم ببینیم کجا نفس است و هواهای نفسانی ماست، کجا نه؛ واقعاً احساس تکلیف است؛ و در احساس تکلیف هم دقّت بکنیم که قدم از دایره تکلیف آنطرفتر نباید گذاشت؛ زیادهروی نباید کرد. آن وقت لطف خدا با ماست۱.۱. ۰۳/۰۵/۸۸ بیانات دردیدار شرکتکنندگان مسابقات بینالمللی قرآن کریماعتماد به خدا را در وجود خودمان روز به روز بیشتر کنیم
این اعیاد [شعبانیه] بر شما مبارک باشد. مبارک بودن هم به این است که اوّلاً دلتان انشاءاللَّه شاد باشد، روحتان برخوردار از آرامش و سکینه الهی باشد، همه وجودتان سرشار از اعتماد به خدا و توکّل به خدای متعال باشد. اگر اینها شد، عید به طور کامل برای شما مبارک است. سعی کنیم اینها را برای خودمان تدارک ببینیم؛ دلهایمان را شاد کنیم، جانهایمان را از سکینه الهی برخوردار کنیم، اعتماد به خدا را هم در وجود خودمان روز به روز بیشتر کنیم. ما به یک قولِ متعارفِ معمولی از سوی آدمی که کار بدی از او ندیدهایم، اعتماد میکنیم؛ قرضی از او میخواهیم، کاری دست او داریم، او به ما وعده میکند که: بسیار خوب! من این کار را برای شما انجام میدهم. ما معمولاً اعتماد میکنیم، راه میافتیم مقدّمات کار را فراهم میکنیم، در حالی که او یک انسانی بیش نیست؛ ممکن است پشیمان بشود، ممکن است کسی بیاید رأی او را بزند، ممکن است فراموش کند، ممکن است آن امکانی که به وسیله او میخواست به ما کمک بکند، از دستش برود؛ ده جور یا دهها جور احتمال تخلف این وعده هست، لیکن ما اعتماد میکنیم. خوب! خدای متعال چقدر وعده کرده است به مؤمنین؟ وعده نصرت، وعده هدایت، وعده تعلیم؛ «وَاتَّقُواْ اللّهَ وَیعَلِّمُکُمُ اللّهُ »،(بقره ۲۸۲) وعده حفظ و صیانت، وعده کمک در امور دنیا؛ این همه خدای متعال به ما وعده کرده. البته این وعدهها مطلق نیست؛ شروطی دارد، شروطش هم خیلی شروط دشواری نیست؛ از دست ماها بر میآید. دلیلش هم این است که جاهایی که به این شروط عمل کردیم، خدای متعال به ما کمک کرد؛ نمونهاش جنگ تحمیلی. شما جوانهایی که دوران جنگ تحمیلی را درک نکردید، بدانید؛ آن روزی که جنگ تحمیلی شروع شد، همه صاحبنظران، همه تحلیلگران، همه نخبگان به طور قاطع میگفتند: صدام در این جنگ پیروز است و ایران شکست خورده است. جز یک عدّه معدودی، آن کسانی که به نگاه اسلامی و ایمانی اعتقاد داشتند – نگاه امام به حوادث – آنها نه، آنها در دلشان امیدی بود؛ حالا کم یا زیاد؛ بعضی کورسوی امیدی بود، بعضی نه، دلشان روشن بود۳. ۳. ۰۵/۰۵/۸۸ بیانات در دیدار اعضای دفتر رهبری و سپاه حفاظت ولی امرخاطر جمع باشید که خدا نصرت میکند
من این خاطره را بارها نقل کردهام: در روزهای سوم چهارم جنگ بود، توی اتاق جنگ ستاد مشترک، همه جمع بودیم؛ … گفتند: ببینید آقا!… هواپیماهای ما اینهاست؛ مثلاً اف۵، اف۴، نمیدانم سی ۱۳۰، چی، چی، انواع هواپیماهای نظامی ترابری و جنگی؛ هفت هشت ده نوع نوشته بودند. بعد نوشته بودند از این نوع هواپیما، مثلاً ما ده تا آماده به کار داریم که تا فلان روز آمادگیاش تمام میشود. اینها قطعههای زود تعویض دارند … میگفتند ما این قطعهها را نداریم. بنابراین، مثلاً تا ظرف پنج روز یا ده روز این نوع هواپیما پایان میپذیرد؛ دیگر کأنّه نداریم. … گفتند: آقا! وضع جنگ ما این است؛ شما بروید به امام بگویید. من هم، از شما چه پنهان، توی دلم یک قدری حقیقتاً خالی شد. گفتیم: عجب! واقعاً هواپیما نباشد، چه کار کنیم؟ … گفتم: خیلی خوب! کاغذ را گرفتم، بردم خدمت امام، جماران؛ گفتم: آقا! این آقایان فرماندهان ما هستند و ما دار و ندار نظامیمان دست اینهاست. اینها اینجوری میگویند؛ … امام نگاهی کردند، گفتند – حالا نقل به مضمون میکنم- … این حرفها چیست؟ شما بگویید: بروند بجنگند، خدا میرساند، درست میکند، هیچ طور نمیشود. منطقاً حرف امام برای من قانع کننده نبود؛ چون امام که متخصص هواپیما نبود؛ امّا به حقّانیت امام و روشنایی دل او و حمایت خدا از او اعتقاد داشتم، میدانستم که خدای متعال این مرد را برای یک کار بزرگ برانگیخته و او را وا نخواهد گذاشت. این را عقیده داشتم. لذا دلم قرص شد. آمدم به اینها …گفتم: امام فرمودند که بروید همینها را هرچی میتوانید، تعمیر کنید، درست کنید و اقدام کنید.همان هواپیماهای اف۵ و اف۴ و اف۱۴ و اینهایی که قرار بود بعد از پنج شش روز بکلّی از کار بیفتد، هنوز دارد تو نیرو هوایی ما کار میکند! ۲۹ سال از سال ۵۹ میگذرد، هنوز دارند کار میکنند! البته تعدادی از آنها توی جنگ آسیب دیدند، ساقط شدند. تیر خوردند، بعضیشان از رده خارج شدند. امّا از این طرف هم، در قبال این ریزش، رویشی وجود داشت؛ مهندسین ما در دستگاههای ذیربط توانستند قطعات درست کنند، خلأها را پر کنند و بعضی از قطعات را علیرغم تحریم، به کوری چشم آن تحریم- کننده ها، از راههایی وارد کنند و هواپیماها را سرپا نگه دارند. علاوه بر اینها، از آنها یاد بگیرند و دو نوع هواپیمای جنگی خودشان بسازند. الآن شما میدانید که در نیروی هوایی ما، دو نوع هواپیمای جنگی …هواپیمای دو کابینه برای آموزش و یک کابینه برای تهاجم نظامی، ساخته شده است. علاوه بر اینکه همانهایی هم که داشتیم، هنوز داریم و توی دستگاههای ما هست. این، توکّل به خداست؛ این، صدق وعده خداست. وقتی خدای متعال با تأکید فراوان و چند جانبه میفرماید: «وَلَینصُرَنَّ اللَّهُ مَن ینصُرُهُ » ؛ (حج۴۰) بیگمان، بیتردید، حتماً و یقیناً خدای متعال نصرت میکند، یاری میکند کسانی را که او را، یعنی دین او را یاری کنند – وقتی خدا این را میگوید – من و شما هم میدانیم که داریم از دین خدا حمایت میکنیم، یاری دین خدا میکنیم. بنابراین، خاطرجمع باشید که خدا نصرت خواهد کرد۳. ۳. ۰۵/۰۵/۸۸ بیانات در دیدار اعضای دفتر رهبری و سپاه حفاظت ولی امرآزاد شدن اسرای جنگ، نمونهای از نصرت الهی
بعد از آغاز جنگ تحمیلی هم دهها بار … ما نصرت الهی را دیدیم؛ کمک الهی را دیدیم. یکیاش همین آمدن اسرا بود. ما حدود پنجاه هزار اسیر پیش عراق داشتیم؛ پنجاه هزار. او هم یک خرده کمتر از این، در همین حدود، اسیر دست ما داشت. منتها فرقش این بود که اسیرهایی که او پیش ما داشت، همه نظامی بودند؛ اسیرهایی که ما پیش او داشتیم، خیلیشان غیرنظامی بودند؛ توی همین بیابانها مردم را جمع کرده بودند، برده بودند. من وقتی که جنگ تمام شد، به نظرم رسید که پس گرفتن این اسیرها از صدام، احتمالاً سی سال طول میکشد؛ سی سال! چون تبادل اسرا را در جنگهای معروف دیده بودیم … خدای متعال صحنهای درست کرد و این احمق قضیه حملهاش به کویت پیش آمد؛ احساس کرد که اگر بخواهد با کویت بجنگد – البته جنگش با کویت به قصد تصرف کامل کویت بود – احتیاج دارد به اینکه از ایران خاطرش جمع باشد؛ این هم با بودن اسرا امکانپذیر نیست. اوّل نامه نوشت به رئیس جمهور وقت و به نحوی به بنده، چون از این طرف جواب درستی نگرفت، بنا کرد اسرا را خودش آزاد کردن، که دیگر آنهایی که یادشان است، یادشان هست. ناگهان خبر شدیم که اسرا از مرز دارند میآیند؛ همین طور پشت سر هم گروه گروه آمدند، تا تمام شد. این کار خدا بود. این نصرت الهی بود۳. ۳. ۰۵/۰۵/۸۸ بیانات در دیدار اعضای دفتر رهبری و سپاه حفاظت ولی امرشکر مسئولان: عمل به وظایف
تکیه بر برنامه، تکیه بر قانون، همکاری قوای سهگانه با یکدیگر، جزو وظایف اصلی است و جزو عناصر شکرگزاری است؛ جزو اجزای آن شکر عظیمی است که بر عهده همه ماست. خدای متعال را باید شاکر باشیم. خدای متعال این فرصتها را پیش میآورد؛ این نعمتهای بزرگ را به ما میبخشد. این شکر فقط در زبان نیست. در عمل مسئولان، شکر عبارت است از عمل به وظایف و مسئولیتهایی که بر دوش آنهاست. لوازمی که این مسئولیتها دارد، هماهنگی بین قوای سه گانه؛ مجلس به دولت کمک کند؛ دولت با مجلس همکاری کند؛ قوّه قضائیه در جایگاه ویژه خود به دولت و مجلس کمک کند؛ قوا در کنار هم باشند۴. ۴. ۱۲/۰۵/۸۸ بیانات در مراسم تنفیذ حکم دهمین دوره ریاست جمهوری
ارتقاء و تحکیم ارزشهای معنوی و اخلاقی۲۳
- شهریور ۱۹, ۱۳۹۲
- ۰۰:۰۰
- بدون نظر
- تعداد بازدید 85 نفر
- برچسب ها : آزاد شدن, اسرا, اعتماد به خدا, تدابیر, تدابیر مقام معظم رهبری, رهبری, مسئولان, نصرت الهی, هوای نفس, وظایف