ارتقاء و تحکیم ارزشهای معنوی و اخلاقی۱۹

ارتقاء و تحكيم ارزشهاي معنوي و اخلاقي19

 تدبیر۳۵با توسل به دامان قدس الهی می‌توان خیلی کارهای دشوار را انجام داد، با خدای متعال رابطه برقرار کنید
با توجه به خدا و تقرب به خدا، با توسل به دامان قدس الهی و ذیل عنایت الهی می‌توان خیلی کارهای دشوار را انجام داد. شماها جوانید. شما با ما فرق دارید؛ این را به شما بگویم. شما خیلی از این جهت جلوتر از ما هستید. دلهای شما پاک، نورانی، بی‏تعلق، بی‏آلایش، مثل یک آئینه‏ ی روشن، بلافاصله نور را منعکس می‌کند؛ آلوده نشده‏اید؛ این را قدر بدانید. با خدای متعال رابطه برقرار کنید. با نماز، با نافله، با تلاوت قرآن، با دعا، با صحیفه‏ی سجادیه. این صحیفه‏ی سجادیه پر از معارف دینی است. با این کار بنیه‏ی دینی و انقلابی خودتان را هم محکم می‌کنید. جوان ما اگر بنیه‏ی دینی‏اش مستحکم باشد، خیلی از این کسانی که … مشغول تلاشند برای منحرف کردن ذهنها به سمتهای گوناگون، وقتی دیدند جوان ما محکم است، می‌کشند ‌کنار… این استحکام بنیه‏ی اعتقادی با همین توجه‏ها، با همین تضرع، توسل به پروردگار، در همین دعاهای صحیفه سجادیه به دست می‏آید. این دعاها فقط یاربّ یاربّ گفتن نیست، لبریز از معارف اسلامی است که اعتقاد انسان را عمیق می‌کند. تلاوت قرآن هم همین‏طور، خود نماز هم همین‏طور. به‏هرحال، این توصیه‏ ی من است به همه‏ی شما جوانان.         ۱۴/۲/۸۷تدین، مایه ‏ی توجهات الهی است؛ این را دست کم نگیرید
جوانهای عزیز! تدین، رعایت دینی، در حدّ وسع و امکان، این مایه‏ی توجهات الهی است؛ مایه‏ی توفیقات انسانی است؛ مایه‏ی پیشرفت است؛ این را دست کم نگیرید. من می‌خواهم بگویم: شما اگر فلان فرمول ریاضی، یا فلان عنصر شیمیایی، یا فلان اختراع را به وجود می‏آورید یا کشف می‌کنید و پیدا می کنید و حل می‌کنید، در همان حال، توجه‏تان به خدا به شما کمک خواهد کرد. اولاً خدای متعال مدد می‌کند شما را؛ کارها دست خداست. … ‌نقش معنویت را دست کم ‌نباید گرفت.     دیدار اساتید و دانشجویان دانشگاههای شیراز  ۱۴/۲/۸۷باید کاری کنید که مردم واقف شوند فرصت حج را بشناسند و تحریض شوند آن را به چنگ بیاورند
حج یک سفر معنوی است. سفر الـی الله است با جسم و جان… حج یک تمرین و آموزش تجربی است‌…شما دست‏اندرکاران حج باید کاری کنید که این خیل عظیم مردمی که با شما حج می‏آیند، یا آنجا هستند – از کشورهای دیگر می‏آیند – به این نکته‏ی حج واقف شوند، این فرصت‌ را بشناسند و تحریض شوند بر اینکه این فرصت را به چنگ بیاورند. یکی از مهمترین کارهای دست‏اندرکار حج – چه رئیس کاروان، چه روحانی حج، چه مدیریت‌های بخشهای گوناگون؛ فرهنگی، غیر فرهنگی – این است. این احساس که یک فرصت است، در اختیار قرار داده شده، و همیشه هم به دست نمی‏آید، برای همه هم به دست نمی‏آید… این فرصت را مغتنم بشمارید.      دیدار مسؤولان و کار‌گزاران حج  ۱۵/۸/۸۷کاری کنید که مردم دغدغه‌ای نداشته باشند، بتوانند فریضه‌ی  حج را به بهترین وجهی انجام بدهند
من برای آسایش حجاج سفارش کرده‏ ام. بله، معلوم است؛ اما این آسایش به معنای تن‏پروری نیست. این را هم من همیشه به دوستان برگزارکننده‏ی حج در طول سال‌ها گفته‏ام که این آسایش، فراغت است برای همین دلباختگی و دل‏سپردگی و انقطاع الی الله. کاری کنید که مردم فراغت پیدا کنند، دغدغه‏ای نداشته باشند، بتوانند این فریضه را به بهترین وجهی انجام بدهند؛ مراد این است. والاّ آسایش حیوانی و خور و خواب و بیشتر خوردن و بهتر خوردن، نه؛ اینها سلیقه‏ی بنده نیست که ما در حج دنبال این چیزها برویم.
حج یک سفر تفریحی نیست، حج یک سفر معنوی است. سفر الی‏الله است با جسم و جان؛ هر دو. سفر الی‌الله برای اهل سلوک سفر جسمانی نیست، سفر قلبی و روحی است. اینجا برای همه‏ی ما مردم این سفر الی‏الله با جسم و جان هر دو هست. حالا جسم را آنجا ببریم، دل را نبریم؛ این که نشد. یا خدای ناکرده کسانی بر اثر تکرر این نعمت – که مکرر توفیق پیدا کردند حج مشرف بشوند، خانه‏ی خدا را ببینند، زیارت کنند – بتدریج حج برای اینها حالت بی‏تفاوتی و کم‏اهمیتی پیدا کند و دیگر آن انقلاب درون را نتوانند به خودشان تلقین کنند و در خودشان بیابند. این، چیز خوبی نیست.       دیدار مسؤولان و کار‌گزاران حج  ۱۵/۸/۸۷   نماز‌و‌حج را با توجه و حضور باید انجام داد
مرحوم شیخ محمد بهاری‌… در یکی از‌ نوشته‏ هایشان می‌گویند که دعا و ذکر و شاید نماز، وقتی‌ بی‏توجه تکرار می‌شود، قساوت می‏آورد! نماز می‌خوانیم، نمازِ مایه‏ی قساوت؛ چرا؟ چون در حال نماز حضور قلب نداریم؛ توجه نداریم. پس این نماز یا با توجه است که مایه‏ی رقت و قرب و لطافت و صفاست؛ یا نمازِ بی‏توجه است، که‌ آن ‌وقت به‌گفته‏ی ایشان مایه‏ی‌قساوت‌قلب است.حج هم همین جوراست. این اعمال را با توجه، با حضور باید انجام داد. … مجموع ایام حج و عمره – چند روز بیشتر که نیست. این فرصت چند روزه‏ی حج، یک تمرین و آموزش تجربی است؛ یعنی انسان می‏بیند که این‌جوری هم می‌شود زندگی کرد. بی‏تفاخر و بی‏اعتنای به لذایذ مادی هم می‌شود زندگی کرد. نه اینکه حالا بیاییم همه‏ی زندگی را در حال احرام زندگی کنیم؛ این مراد نیست. نه! از طیبات رزق که خدای متعال برای شما حلال کرده، باید استفاده کنید؛ اما دل بستن، بی‏تاب شدن، زندگی را همین دانستن – که ما دچارش هستیم که زندگی را همین لذایذ و شهوات مادی و همین هوس‌های بی‏مورد و بیجا گمان می‌بریم – باید در هم بشکند تا بفهمیم نه، می‌شود فصلی از زندگی، بخشی از شبانه‏روز، ساعاتی از نیمه‏ی شب را اختصاص داد به همین حالت انقطاع الی‏الله و به این حالت صفا. این را آنجا تمرین می‌کنید، یاد می‌گیرید؛ حاجی یاد می‌گیرد که این کار را می‌شود انجام داد.    دیدار مسؤولان و کار‌گزاران حج  ۱۵/۸/۸۷انسان وجامعه ‌به ‌برکت‌ نمازامنیت‌پیدا می‌کند
اگر نماز خواندیم، از درون انسان، از دل انسان بگیرید تا سطح جامعه و تا سطح حاکمیت بر جامعه – هرچه این جامعه بزرگ باشد – به برکت نماز امان پیدا می‌کند، امنیت پیدا می‌کند. دل انسان امنیت پیدا می‌کند، جسم انسان امنیت پیدا می‌کند، جامعه‏ی انسان امنیت پیدا می‌کند. نماز خاصیتش این است؛ اقامه‏ی صلوه در جامعه این است. اینی که این همه تأکید شده…ترویج نماز در هر نقطه‏ای از نقاط کشور، در هر قشری از اقشار و مهمتر از همه در مجموعه‏ی جوانان نخبه و دانشجو، این معنایش کشاندن جامعه به این حالت ذکر همگانی است. همگان متذکر باشند؛ کوچک، بزرگ، زن، مرد، مسؤول دولتی، غیر مسؤول دولتی، شخصی که برای خودش کار می‌کنــد، شخصی که برای یک جماعتــی کار می‌کند، اینهـا وقتی متذکر ‌پروردگار ‌بودند، ‌کارها سامان‌پیدا می‌کند.    هفدهمین اجلاس سراسری نماز ۱۳۸۷/۰۸/۲۹مواظب باشیم جسم ‌نمازاز روح ‌نمازخالی‌ نماند
 بیشترِ گناهان ما از غفلت سر می‌زند. این نماز به طور دائم تکرار می‌شود…. نماز جسمی دارد و روحی؛ به این باید توجه بشود. یعنی تک تک ما، خود من و دیگران باید به این توجه کنیم. نماز قالبی دارد و مضمونی؛ جسمی دارد و روحی. مواظب باشیم جسم نماز از روح نماز خالی نماند. نمی‌گوییم جسم بی‏روح نماز هیچ اثری ندارد؛ چرا، بالاخره یک اثرکی دارد؛ اما آن نمازی که اسلام و قرآن و شرع و پیغمبر و ائمه‌ این همه روی آن تأکید کردند، نمازی است که جسم و روحش هر دو کامل باشد. این جسم هم متناسب با همان روح فراهم شده؛ قرائت دارد، رکوع دارد، سجود دارد، به خاک افتادن دارد، دست بلند کردن دارد، بلند حرف زدن دارد، آهسته حرف زدن دارد. این تنوع برای پوشش دادن به همه‏ی آن نیازهایی است که به وسیله‏ی نماز بایستی برآورده شود که هرکدام رازی در جای خود دارد و مجموعه‏ی اینها، قالب و شکل نماز را به وجود می‏آورد. این شکل خیلی مهم است، لیکن روح این نماز توجه است؛ توجه! توجه است؛ توجه! بدانیم چه کار داریم می‌کنیم. نماز بی‏توجه – همان طور که عرض کردم… اثرش کم است….با نماز مثل الماسی که سنگ ترازو کرده‏ایم، نباید رفتار کنیم. نماز خیلی ذی‏قیمت است. هفدهمین اجلاس سراسری نماز ۱۳۸۷/۰۸/۲۹در نماز، خود را در مقابل خدا باید احساس کرد
یک وقت انسان نماز می‌خواند، مثل بقیه‏ی عادات روزانه… یک وقت نه، انسان نماز می‌خواند، با این احساس که می‌خواهد حضور در محضرپروردگار پیدا کند.این یک‌جور دیگر است. ما همیشه در محضر پروردگاریم؛ خواب باشیم، بیدار باشیم، غافل باشیم، ذاکر باشیم. لیکن یک وقت هست که شما وضو می‌گیرید، تطهیر می‌کنید، خودتان را آماده می‌کنید، با طهارت جسم، با طهارت لباس، با طهارت معنوی ناشی از وضو و غسل می‌روید خدمت پروردگار عالم. ما در نماز باید یک چنین احساسی داشته باشیم…با این حال وارد نماز باید شد؛ خود را در مقابل خدا باید احساس کرد؛ مخاطب باید داشت در نماز. والاّ صرف اینکه یک امواجی را که ناشی از کلمات و حروف هست، در فضا منتشر کنیم، این آن چیزی نیست که از ما خواسته شده. می‌شود همینطور گفت: «الحمد لله ربّ العالمین. الرّحمن الرّحیم. مالک یوم الدین …» و امواجش را منتشر کنیم. همین را می‌شود با قرائت خوب هم خواند، اما بی‏توجه، که باز هم همان منتشر کردن امواج صوتی است در هوا. این، آن چیزی نیست که از ما خواسته شده. از ما خواسته شده که در حال نماز دلمان را ببریم به پیشگاه پروردگار؛ از دلمان حرف بزنیم، با دلمان حرف بزنیم؛ اینها مهم است. این را در وضع ترویج نماز، در نمازی که خود ما می‌خوانیم، نمازی که به دیگران تعلیم می‌دهیم، این نکته‏ی روح نماز را باید توجه کنیم. البته این روح بدون جسم هم به دست نمی‏آید.    هفدهمین اجلاس سراسری نماز ۱۳۸۷/۰۸/۲۹در جامعه‌ی جوان کشور، بیش از دیگران باید به نماز اهمیت داد
اهمیت نماز که واقعاً برای ما توصیفش هم شاید‌‌ممکن نباشد.‌امام‌صادق در‌بیماری رحلت به وصی‌‏شان می‌فرمایند که:‌«لیس منّی من استخفّ بالصّلوه»(علل الشرایع، ج۲، ص۳۵۶)؛ از ما نیست کسی که نماز را سبک بشمارد. استخفاف یعنی سبک شمردن، کم‏اهمیت شمردن… در جامعه‏ی جوان کشور بیش از دیگران باید به نماز اهمیت داد. جوان با نماز دلش روشن می‌شود، امید پیدا می‌کند، شادابی روحی پیدا می‌کند، بهجت پیدا می‌کند. این حالات بیشتر مال جوان‌هاست، بیشتر مال موسم جوانی است؛ می‌تواند لذت ببرد. و اگر خدا به من و شما توفیق بدهد، نمازی بخوانیم که با توجه باشد، خواهیم دید که انسان در هنگام توجه به نماز از نماز سیر نمی‌شود. انسان وقتی به نماز توجه پیدا کند، آن‏چنان لذتی پیدا می‌کند که در هیچ یک از لذایذ مادی این لذت وجود ندارد. این در اثر توجه است.                هفدهمین اجلاس سراسری نماز ۱۳۸۷/۰۸/۲۹

دیدگاه‌ خود را بنویسید

اشتراک گذاری این صفحه در :
ما را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید
اسکرول به بالا