دیدگاه قرآن این است که بقا و جاویدان ماندن ملتها بستگی خاص به نیکی بر پدر و مادر در مرحله اول و بعد به خویشاوندان و بعد از آنها نسبت به تمام افراد جامعه دارد.
جای تعجب است که با این همه تأکیدات و سفارشات قرآن که حتماً به آیات مورد نظر عنایت نمودید باز میبینیم که بعضی از فرزندان رعایت حقوق پدر و مادر را نمیکنند و وظایف سنگین و خطیر خود را در برابر آنها فراموش میکنند و از ان عجیبتر آنکه با دوستان و رفیقان خود صمیمی و خوش اخلاق و نرم و ملایم هستند و گاهی بذل جان و مال میکنند ولی نوبت که به پدر و مادر و یا اقوام میرسد به جای محبت و احسان روشی بسیار زشت و رفتاری خشن و تند از خود نشان میدهند مثل آنکه با دشمنان جانی خود برخورد نمودهاند .
در قرآن نیکی به پدر و مادر بدون فاصله بعد از مسئله یکتاپرستی و مسئله توحید مطرح شده است.
وقضی ربک الا تعبدوا الا ایاه و بالوالدین احسانا
پروردگارت فرمان داده جز او را نپرستید و به پدر و مادر نیکی کنید.
بنابراین باید با ایشان برخورد مؤدبانه داشته باشیم خصوصاً در مواقعی که پدر و مادر سالخورده و پیر شده باشند که نیاز بیشتری به حمایت و محبت دارند.
در آیهی دیگری آمده است: به انسان دربارهی پدر و مادرش سفارش کردیم. مادرش او را به زحمت حمل کرد و به هنگام بارداری هر روز رنج و ناراحتی تازهای را متحمل میشد و دوران شیرخوارگی او در دو سال پایان مییابد و آری به او توصیه کردیم) که شکر برای من و برای پدر و مادرت بجاآور که بازگشت همهی شما به سوی من است. امام رضا علیهالسلام میفرمود که پدرم از جدش امام صادق علیهالسلام حدیث کرده که فرموده است:
«کوعلمالله لفظه او جز فی ترک عقوق الوالدین عن افالاتی به»
اگر خداوند برای جلوگیری از رنجش و آزار پدر و مادر کلمهای را کوتاهتر از اف میدانست آن را در قرآن شریف میآورد.
امام باقر علیهالسلام فرمود, پدرم امام سجاد علیهالسلام در رهگذر مردی را دید که با پسر جوانش راه میرود، ولی فرزند در حین حرکت به دست پدر تکیه داده است. امام سجاد از مشاهدهی این رفتار بر خلاف ادب و بی احترامی فرزند به پدر آنقدر ناراحت و آزرده خاطر گردید که تا آخر عمر با آن پسر وظیفه ناشناس سخن نگفت.
آری نیکی به پدر و مادر و احترام به شخصیت آنان یک وظیفه شرعی و قطعی است و تا پایان عمر حتی موقعی که انسان صاحب نوه و نتیجه هم میشود به آنها احترام بگذارد و بزرگی و بزرگواری آنها را مد نظر داشته باشد و لحظه از خدمت و محبت به آنها غافل نگردد.
پیامبر اکرم صلی اللهعلیهوآله میفرمود:
«رضی الله فی رضی الوالدین و سخطه فی سخطهما.»
خشنودی پدر و مادر رضای خداوند است و خشم الهی در غضب پدر و مادر است
نظر الولد الی والدیه حبا لهما عباده.
نگاه محبت آمیز فرزند به روی پدر و مادر عبادت است و در پیشگاه الهی استحقاق پاداش دارد.
خانواده نهاد خانواده، جامعه نسبتا کوچکی را تشکیل میدهد که هر یک از اعضای آن به نحوی بر دیگری تأثیر میگذارد. در چنین تأثیر متقابلی، مجموعهای از اعتقادات، آداب، رسوم و ارزشهای اخلاقی، عاطفی و اجتماعی شکل میگیرد.
حضرت امام زین العابدین علیه السلام، ضمن بیان گوشهای از زحمات طاقت فرسای مادر در مسیر در مسیر رشد و تربیت فرزند، میفرمایند: هرگز کسی را به تنهایی یارای سپاس و تقدیر از مادر نیست، مگر اینکه از خداوند مدد جوید و از او توفیق انجام دادن این وظیفه را بطلبد. در باره این سوال که آیا اشتغال مادران در خارج از خانه سازنده است یا زیان آور، جواب قطعی و روشنی نمیتوان داد. میزان تأثیر اشتغال مادران شاغل بر فرزندان رابطه نزدیکی با ویژگی ها، نگرشهای اجتماعی، شرایط موجود در خانه و اجتماع، جنس و سن کودک، و نیز علت اشتغال مادر دارد. در مجموع میتوان گفت اشتغال تمام وقت مادران، به طور قطع تأثیرات نا مطلوبی در رشد کودک به ویژه رشد عاطفی او برجای میگذارد. خانه داری مادران نیز هنگامی میتواند روش تضمین شدهای برای تربیت سالم و شایسته کودک به حساب آید که مادران در محیط خانه رابطه خویش را با کودک حفظ کنند و نسبت به امور تربیتی آنها اهتمام ورزند. اینکه برخی از روایات بافندگی را به عنوان بهترین شغل و سرگرمی برای زنان معرفی کرده اند، شاید به این دلیل باشد که بافندگی شغل آرام و کم دردسر و متناسب با روحیه زندگی است و معمولا انجام دادن آن در محیط خانه و در کنار فرزندان میسر است. خواهر و برادر بعد از والدین در شخصیت و رفتارهای اجتماعی یکدیگر بیشترین تأثیر را دارند، بخصوص اگر در سنین ۲ تا ۱۰ سالگی باشند. در روابط خواهر و برادر احتمال یادگیری کودک از الگوهای رفتاری چون وفاداری، حمایت، اختلاف، تسلط جویی و رقابت زیاد است. در روایات اسلامی در مواردی خواهران و برادران عامل زداینده غم و اندوه یکدیگر دانسته شده و در مواردی، هنگام اندوه و بلا، یاور و پشتیبان هم و به هنگام خوشی و آسایش، زینت یکدیگر معرفی شده اند. قابل ذکر است که در بیشتر موارد برادر نسبت به برادر و خواهر نسبت به خواهر روابط دوستانه تری دارد تا برادر نسبت به خواهر و یا بعکس. ترتیب تولد: فرزند نیز از عواملی است که در روند رشد اجتماعی کودک تأثیر میگذارد. به عنوان مثال، کودک اول خانواده، مزایا و نیز کمبودهایی دارد که در کودکان بعدی مشاهده نمیشود. در مجموع، فرزندان بعدی از مهارتهای اجتماعی و رفتارهای دوستانه بیشتری برخوردارند و بنابراین محبوبیت زیادتری را در میان همسالان خود کسب میکنند و علاوه بر ارتباط با والدین، با برادران و خواهران خود نیز ارتباط مثبت دارند و بهتر میتوانند آنها را معلم و راهنمای خویش قرار داده، از آنها تقلید کنند. فاصله سنی فرزندان نیز از نکات حایز اهمیت است. بر اساس مطالعاتی که توسط زاژونک و مارکوس انجام پذیرفت، وقتی فاصله سنی کودکان بین یک تا دو سال باشد، بهره هوشی آنها کمتر از مواردی خواهد بود که فاصله سنی آنها چهار یا پنج سال است.ییش
غالباً از فرزند ارشد انتظار میرود مسئولیت خواهر و برادر کوچکتر را که جانشین او شده است بپذیرد و خویشتن دار باشد. قدرتمندی و زور گویی فرزند ارشد برای فرزندان کوچکتر قابل قبول است و آنها این قدرتمندی را میپذیرند؛ زیرا در بیشتر اوقات به حال آنان مفید است. رفتارهای متقابل معمولاً از جانب خواهر و برادر بزرگتر نسبت به کوچکترها یا مشاهده نمیشود و یا بسیار کم است. به علاوه آنان نسبت به فعالیتهای کوچکترها علاقه چندانی نشان نمیدهند، مگر اینکه به کار خودشان مربوط شود. با افزایش تعداد اعضای خانواده فرصت ارتباط والدین با کودک به میزان زیادی تقلیل مییابد و نگرش والدین در مورد پرورش کودک و شرایطی که کودک در آن پرورش مییابد، تغییر میکند. همچنین مشکلات اقتصادی ناشی از زیادی جمعیت برای برخی از خانوادهها باعث میشود که فشار روانی در درون خانواده بروز کند و آثار سویی بر فرزندان بگذارد. فرزند یگانه به سبب ارتباط مستقیم و نزدیک با والدین رشد ذهنی خوبی دارد و چه بسا همچون فرزند اول به پیشرفتهای شایان توجهی نائل شود. اگر والدین فرصت لازم را برای معاشرت با همسالان و دیگران به فرزند یگانه خود ندهند و نیز توجه و اضطراب بیش از حد به فرزندشان داشته باشند، باعث خواهند شد که زمینه ناهنجاریهایی در رشد اجتماعی و شخصیتی فرزند یگانه به وجود آید. نقش الگوهای تربیتی در رشد کودکان: بامریند خانواده را به سه نوع کلی دسته بندی کرده است: ۱) والدین (خانواده) سهل گیر: از ویژگیهای خانواده سهل گیر بی توجهی به آموزش رفتارهای اجتماعی است. گرچه کودکان خانوادههای سهل گیر دارای استقلال فکری و عملی هستند، به سبب هرج و مرج، نوعی تزلزل روحی در اینگونه خانوادهها به چشم میخورد؛ زیرا هر کس به منافع خود توجه دارد نه به منافع عمومی خانواده، و همین تزلزل باعث بی بند و باری کودکان شده، باعث میشود آنان نسبت به زندگی احساس مسئولیت نکنند. یکی از اساسیترین مبانی رفتار انسانی از نظر دین مقدس اسلام، برقراری اعتدال در برنامههای زندگی است. امام باقر (ع) فرموده اند: «بدترین پدران کسانی هستند که در نیکی کردن به فرزند زیاده روی کنند». بنابراین اگر سهل گیری نوعی انحراف تربیتی است و در آینده کودک آثار روانی منفی خواهد داشت. ۲) والدین (خانواده) سختگیر: در خانوادههای مستبد بر قدرت والدین بیش از اندازه تأکید میشود. فرد مستبد که غالباً پدر است، تصمیم گیرنده و تعیین کننده وظایف دیگر اعضای خانواده است. فرزندان اینگونه خانوادهها کمتر به خود متکی بوده، خلاقیت کمی دارند و از اینکه بخواهند در چنین محیطی ادعای حق کنند هراس دارند. تربیت والدین مستبد و سختگیر، در پسران نتایج منفی دراز مدت بیشتری برجای میگذارد تا در دختران. حضرت علی (ع) فرموده اند: «آداب و رسوم خود را بر فرزندان به زور تحمیل نکنید؛ چرا که آنها برای زمانی غیر زمان شما خلق شده اند». ۳) والدین (خانواده) مقتدر: اینگونه خانوادهها کودک را به شیوهای که در نظر او اطمینان بخش و قاطع است آزاد میگذارند و فرزند به استقلال و آزادی فکری تشویق میشود، در حالی که نوعی محدودیت و کنترل از طرف والدین بر او اعمال میشود. از ویژگیهای این خانواده، انضباط توأم با رفتار خود مختارانه است. خلاصهای از اساس کار این خانواده چنین است: ۱- همه افراد خانواده قابل احترامند؛ ۲- اعضای خانواده صلاحیت اظهار نظر درباره مسائل و مشکلات مربوط به خود را دارند؛ ۳- همه افراد خانواده در تصمیماتی که در باره آنها اتخاذ میشود و یا کاری که به آنها مربوط است حق دخالت دارند و در تصمیم گیریها عاقلانه انجام وظیفه میکنند؛ ۴- نوعی روش عقلایی در کلیه شئون زندگی این خانواده دیده میشود؛ ۵- اساس این نوع زندگی بر همکاری و همیاری است. این الگو نزدیکترین الگو و روش تربیتی به دستورات تربیتی اسلام است.
نفقه پدر و مادر تنگدست برعهده فرزندان است
در زمان حاضر با توجه به بزرگ شدن شهر ها، عصر رایانه و اینترنت، ماشینى شدن اعمال و سایر دگرگونى ها همگان مبانى دگراندیشى انسان ها را ایجاد نموده است. این تغییرات باعث شده ما انسان ها دوستى ها و ارتباط ها و خانواده و النهایه مهم تر از همه پدر و مادر خود را به فراموشى بسپاریم. در این مقاله به بررسى دلایل پرداخت نفقه به پدر و مادر واجب النفقه مى پردازیم. مطابق ماده ۱۲۰۴ قانون مدنى: «نفقه اقارب عبارت است از مسکن و البسه و غذا و اثاث البیت به قدر رفع حاجت با در نظر گرفتن درجه استطاعت منفق» ماده ۱۱۰۷ از قانون مدنى نیز نفقه را بدین شکل تعریف کرده است: «نفقه عبارت است از مسکن و البسه و غذا و اثاث البیت که به طور متعارف با وضعیت زن متناسب باشد و خادم در صورت عادت زن به داشتن خادم یا احتیاج او به واسطه مرض یا نقصان اعضا.» از نص این دو ماه قانونى معلوم مى گردد که نفقه تعریف نشده، بلکه مصادیق آن قید شده است و ماده ۱۲۰۴ مشمول تمامى اقارب به صورت کلى مى شود اعم از فرزند، همسر، پدر و مادر اما ماده ۱۱۰۷ با توجه به اشاره کلمه زن در آن ماده فقط شامل همسر (زوجه) مى گردد و شمول دیگرى ندارد. حال چرا و به چه دلیل اولاد متمکن و دارا مى بایست به پدر و مادر واجب النفقه خود نفقه پرداخت نماید؟ شاید خیلى از مردم عامه ما فکر کنند نفقه فقط متعلق به همسر و فرزندان است و به پدر و مادر معسر نبایست نفقه پرداخت کرد؟! مطابق ماده ۱۱۹۶ قانون مدنى: «در روابط بین اقارب نسبى در خط عمودى اعم از صعودى یا نزولى ملزم به انفاق یکدیگرند.» یعنى اینکه در صورت اعسار پدر و اجداد و مادر و اجداد مادرى و تمکن فرزند انفاق بر آنها واجب است هرچه قدر بالا رود و همچنین بر پدر متمکن انفاق بر اولاد و اولاد هرچه قدر پائین برود واجب است اعم از اینکه کبیر باشد یا صغیر، مسلمان باشد یا کافر ولى انفاق بر غیر عمودین از اقارب مانند برادر ها و خواهر ها و اعمام و عمات و اخوال و خالات و غیر آنها واجب نیست. وجوب انفاق مشروط به تمکن و قدرت انفاق کننده و فقر و اعسار و عدم توانایى او بر تحصیل معاش ولو وسیله کسبى که مطابق شئون او است مى باشد. ماده ۱۲۰۰ از قانون فوق الاشعار صراحتاً اعلام مى دارد: «نفقه ابوین با رعایت الاقرب فالاقرب به عهده اولاد و اولاد اولاد است.» بدین شرح که نفقه پدر و مادر در صورت اعسار جزء وظایف فرزند است و درجه اهمیت آن به اندازه اى است که اگر اولاد توانایى و تمکن نداشت جزء وظایف اولاد اولاد است و او در حال تمکن وظیفه دارد نفقه پدر بزرگ و مادر بزرگ خود را پرداخت نماید. این امر جزء مواد صورى و بدون ضمانت اجرا نیز نیست بلکه وظیفه اولاد و اولاد اولاد آن است که نفقه پدر و مادر و پدر بزرگ و مادر بزرگ را پرداخت نماید و این امر خود داراى ضمانت اجرا نیز مى باشد. حال پرداخت نفقه ابوین توسط فرزند یا فرزندان و درجه پائین تر چگونه است؟ اگر پدر و مادر فقط یک فرزند داشته باشند و وى متمکن باشد وى به تنهایى مى بایست نفقه ابوین را پرداخت نماید. اگر پدر و مادر دو فرزند داشته باشند هیچ فرقى نمى کند که هر دو پسر باشند یا هر دو دختر باشند یا یکى دختر و دیگرى پسر باشد در هر حال نفقه مى بایست به صورت مساوى توسط آن دو پرداخت شود. اگر فرزندان بیشتر نیز باشند به شکل بالا به صورت مساوى نفقه پدر و مادر را پرداخت مى نمایند. توضیح اینکه اگر فرزندى خود تمکن مالى نداشته باشد، سایر فرزندان به صورت مساوى نفقه را پرداخت مى نمایند. همچنین اگر تک فرزندى تمکن مالى خوبى نداشته باشد که پدر و مادر معسر خود را نفقه دهد ولى خود فرزندى دارد متمکن، که قادر به پرداخت نفقه هست، وى مى بایست نفقه پدر بزرگ و مادر بزرگ را پرداخت نماید. با کوچک ترین نگاهى به نص صریح مواد قانونى محرز و مشخص مى گردد که پرداخت نفقه به پدر و مادر براى قانونگذار اهمیت ویژه اى داشته و در شرع مقدس اسلام نیز بدان اشاره و سفارش شده و این امر از دید قانونگذار مخفى نمانده است. همانگونه که قبلاً گفته شد بسیارى از خانواده ها احساس مى کنند وظیفه مرد فقط پرداخت نفقه زن و فرزندان وى است و هیچ وظیفه اى در قبال پدر و مادر ندارند و این دو موجود محترم را به دست فراموشى مى سپارند. یا اگر خیلى غیرتمند با این امر برخورد کنند سعى بر آن دارند که به پدر و مادر کمک کنند و با دید و نگرش کمک به والدین گاهاً دستى بر سر و روى آنها مى کشند. که این گونه برخورد نیز با قوانین موضوعه ما منافات دارد. چرا که نه تنها نفقه پرداخت کردن بر والدین، منت نیست بلکه وظیفه و واجب است و قانونگذار در ماده ۶۴۲ قانون مجازات اسلامى ضمانت اجراى آن را بدین شکل تصریح مى دارد: «هر کس با داشتن استطاعت مالى نفقه زن خود را در صورت تمکین ندهد: [یا از تادیه نفقه سایر اشخاص واجب النفقه امتناع نماید] دادگاه او را از سه ماه و یک روز تا پنج ماه حبس محکوم مى نماید.» همچنین مطابق قانون مدنى مواد اشاره شده در این مقال والدین واجب النفقه مى توانند با تقدیم دادخواست به دادگاه از فرزندان متمکن خود مطالبه نفقه حال نمایند. نتیجه اینکه: مطابق قانون و شرع فرزندان متمکن، موظف به پرداخت نفقه والدین واجب النفقه خود مى باشند. اگر شاهد آن نیستیم که والدین فرزندان خود را جهت دریافت نفقه و مجازات آنها به دلیل ترک انفاق به محکمه اعزام نمى دارند عشق، محبت، لطف و عنایت بیش از اندازه آنها است. پدر و مادر موهبت الهى از سوى خداوند هستند و مى بایست به آنها احترام گذاشته و در کنار احترام به وضعیت مالى آنها نیز توجه خاص نمائیم.
منابع :
۱- قانون مدنى مصوب ۱۳۰۷ تهیه و تنظیم: فرج الله قربانى
۲- قانون مجازات اسلامى مصوب ۱۳۷۰ و ۱۳۷۵ تهیه و تنظیم: سید عباس حسینى نیک
۳ – مجموعه قانون مدنى تدوین: معاونت پژوهش، تدوین و تنقیح قوانین و مقررات
۴- شرح قانون مدنى تالیف: مرحوم سید على حائرى (شاهباغ)
http://daneshnameh.roshd.ir
http://fa.wikipedia.org