خداوند در سوره نور می فرماید: «الله نور السموات و الارض مثل نوره کمشکوه فیها مصباح المصباح فی زجاجه الزجاجه کانها کوکب دری یوقد من شجره مبارکه زیتونه لا شرقیه و لا غربیه یکاد زیتها یضیی ء و لو لم تمسسه نار نور علی نور یهدی الله لنوره من یشاء و یضرب الله الامثال للناس و الله بکل شی ء علیم؛ خدا نور آسمان ها و زمین است. مثل نور او (خصلت ایمان و هدایت) چون چراغدانی است که در آن چراغی و آن چراغ در شیشه ای است. آن شیشه گویی اختری درخشان است که از درخت بابرکت زیتونی که نه شرقی است و نه غربی (بلکه در وسط باغ آفتاب می خورد) افروخته می شود. روغنش (از شفافیت) گرچه آتشی به آن نرسد، نزدیک است روشنی دهد، روشنی بر روی روشنی است. خدا هر که را بخواهد به نور خویش هدایت می کند، و این مثل ها را خدا برای مردم می زند و خدا به هر چیزی داناست».
در روایات ما این آیه دو جور تفسیر شده است و این خود نشان می دهد که این آیه قابل تطبیق بر انحائی از تفسیرهاست. در بعضی از روایات این مثل را مثل انسان دانسته اند ولی در روایات این را در عقل انسان پیاده نمی کنند، در ایمان انسان پیاده می کنند. این مشکات و زجاجه و مصباح را در روایات تشبیه کرده اند به تن انسان، سینه انسان، قلب انسان و نور ایمان انسان، که نور ایمان در قلب انسان چگونه قرار می گیرد و روح انسان در کالبد او چگونه قرار می گیرد. این مثل را برای انسان ذکر کرده اند ولی از نظر ایمان. در بعضی روایات دیگر، این مثل برای انسان است ولی نه برای هر فرد انسان مؤمن، بلکه برای کانون هدایت انسانها، یعنی دستگاه نبوت، آن هم نبوت ختمیه، به دلیل اینکه در آخر آیه می فرماید: «یهدی الله لنوره من یشاء» معلوم است که سخن از نوری است که خدا به وسیله آن مردم را هدایت می کند. در روایت اینطور تطبیق شده است که آن چراغدان، سینه و کالبد وجود مقدس خاتم الانبیاء ص است و آن چراغ ( مصباح ) نور ایمان و نور وحیی است که در قلب مقدس اوست، و بعد این که دارد «المصباح فی زجاجه» چون چراغ را به یک قندیل منتقل می کنند، نظر به جنبه انتقالش دارد و مقصود انتقال نور ایمان و ولایت و اقتباس این نور از پیغمبر ص نسبت به علی (ع) است. مقصود از ” زجاجه ” علی ع است و آن درخت پر برکت که از روغن او اینهمه نورانیتها پیدا شده است ابراهیم ع است، و چون در اینجا دارد آن درخت نه شرقی است و نه غربی روایت می گوید مقصود این است: «ما کان ابراهیم یهودیا و لا نصرانیا» ابراهیم نه به راست متمایل بود نه به چپ، نه طریقه انحرافی یهود را داشت و نه طریقه انحرافی مسیحیت را، بلکه بر حق و در جاده حق بود: «و لکن کان حنیفا مسلما» (آل عمران/۶۷)، پس این هم به اصطلاح نوع دیگری تفسیر برای این آیه کریمه و برای این مثل است و همان طور که عرض کردم این آیه، آیه ای نیست که من بتوانم ادعا کنم که صد در صد مقصود از مثل این است که من می گویم. خدا مثلی ذکر کرده برای اینکه تأمل و تدبر کنیم و این مثل هم آنچنان مثل جامعی است که هم می تواند مثلی باشد برای هدایت خدا تمام جهان را، یعنی تمام جهان تشبیه شده است به یک خانه ای که آن خانه، تاریک مطلق نیست بلکه در آن خانه یک چراغ نورانی نورانی وجود دارد و آن نور خداست، و این همان مطلبی است که قرآن کریم در آیات دیگر ذکر کرده و نکته بسیار حساسی هم هست و آن این است که تمام ذرات عالم تسبیح گوی خدا هستند یعنی تمام ذرات عالم، آگاه از وجود خالقشان هستند.