انسان منهای ایمان، کاستی گرفته و ناقص است. چنین انسانی حریص است، خونریز است، بخیل و ممسک است، کافر است، از حیوان پستتر است. در قرآن آیاتی آمده است که روشن میکند انسان ممدوح چه انسانی است و انسان مذموم چه انسانی است. از این آیات استنباط میشود که انسان فاقد ایمان وجدا از خدا انسان واقعی نیست. انسان اگر به یگانه حقیقتی که با ایمان به او ویاد او آرام میگیرد بپیوندد، دارندهء همهء کمالات است و اگر از آن حقیقت – یعنی خدا – جدا بماند، درختی را ماند که از ریشهء خویشتن جدا شده است. به عنوان نمونه: « و العصر إن الانسان لفی خسر إلا الذین آمنوا و عملوا الصالحات و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر » ”سوره عصر؛ سوگند به عصر، همانا انسان در زیان است، مگر آنان که ایمان آورده و شایسته عمل کرده و یکدیگر را به حق و صبر و مقاومت توصیه کرده اند. ”
خداوند در مورد نشانه هاى مردان و زنان با ایمان مى فرماید : ”مردان و زنان با ایمان دوست و ولى و یار و یاور یکدیگرند” ( و المؤمنون و المؤمنات بعضهم اولیاء بعض،توبه ،۷۱ ) .، ”آنها مردم را به نیکیها دعوت مى کنند ”( یامرون بالمعروف،توبه ،۷۱) ، ”مردم را از زشتیها و بدیها و منکرات باز مى دارند” ( و ینهون عن المنکر،توبه ،۷۱) . ،آنها به عکس منافقان که خدا را فراموش کرده اند نماز را بر پا مى دارند و به یاد خدا هستند و با یاد و ذکر او ، دل را روشن ، و عقل را بیدار و آگاه مى دارند ( و یقیمون الصلوه ) . ، آنها بر خلاف منافقان که افرادى ممسک و بخیل هستند بخشى از اموال خویش را در راه خدا ، و حمایت خلق خدا ، و به بازسازى جامعه ، انفاق مى نمایند و زکات اموال خویش را مى پردازند ( و یؤتون الزکوه ) . ، منافقان فاسقند و سرکش ، و خارج از تحت فرمان حق ، اما مؤمنان اطاعت فرمان خدا و پیامبر او مى کنند ( و یطیعون الله و رسوله ) . سپس مى گوید : خداوند آنها را به زودى مشمول رحمت خویش مى گرداند ( اولئک سیرحمهم الله ).
مردان حق و پیروان راستین مکتب انبیا آنچنان پرظرفیت و پرمایه اند که نه روى آوردن نعمتها آنها را دگرگون مى سازد ، و نه ادبار دنیا ضعیف و ناتوان و مایوس ، آنها به مصداق رجال« لا تلهیهم تجاره و لا بیع عن ذکر الله » (نور،۳۷) ”سودمندترین تجارتها ، و پرفایده ترین درآمدها ، آنها را از یاد خدا غافل نمى سازد ”، آنها فلسفه تلخیها و شیرینیهاى زندگى را به خوبى مى دانند ، آنها مى دانند که گاه تلخیها زنگ بیدار باش است ، و شیرینى ها آزمایش و امتحان الهى . گاه تلخیها مجازات غفلتها است ، و نعمتها براى برانگیختن حس شکرگزارى بندگان .
آرى یکى از مهمترین آثار ایمان به خدا همان وسعت روح ، و بلندى افق فکر ، و شرح صدر و آمادگى مقابله با مشکلات و مصائب و مبارزه با هیجانات نامطلوب نعمتها است . امام على علیه السلام ضمن دعاهائى که در آن سرمشق به یاران خود مى دهد عرض مى کند :« نسئل الله سبحانه ان یجعلنا و ایاکم ممن لا تبطره نعمه ، و لا تقصر به عن طاعه ربه غایه ، و لا تحل به بعد الموت ندامه و کئابه» : ”از خدا مى خواهیم که ما و شما را از کسانى قرار دهد که هیچ نعمتى آنها را مست و مغرور نمى سازد ، و هیچ هدفى آنها را از طاعت پروردگار باز نمى دارد ، و پس از فرا رسیدن مرگ پشیمانى و اندوه دامانشان را نمى گیرد” ( نهج البلاغه خطبه ۶۴ ).
چیزى که انسان را از ظلم باز مى دارد ، همان ایمان است ، و گرنه یک فرد بى ایمان به هر حال آلوده ظلم و ستم خواهد شد ، و در ضمن نشان مى دهد که مؤمن واقعى کسى است که هرگز آلوده به ظلم و ستمى نشود ، چنانکه در حدیثى از پیامبر اکرم (ص) مى خوانیم «المؤمن من آمنه الناس على انفسهم و اموالهم» : ”مؤمن کسى است که مردم بر جان و مال خود از ناحیه او در امان باشند . و در حدیث دیگرى از همان حضرت (ص) آمده است” : «المسلم من سلم المسلمون من لسانه و یده» : ”مسلمان کسى است که مسلمانان از دست و زبان او آسوده باشند .”
به همین دلیل در روایات اسلامى روى این مساله تاکید شده است که مؤمن نباید وسائل ذلت خود را فراهم سازد ، خدا خواسته او عزیز باشد او هم براى حفظ این عزت باید بکوشد . در حدیثى از امام صادق علیه السلام در تفسیر آیه « و لله العزه و لرسوله و للمؤمنین » مى خوانیم : «فالمؤمن یکون عزیزا و لا یکون ذلیلا … المؤمن اعز من الجبل ان الجبل یستفل منه بالمعاول ، و المؤمن لا یستقل من دینه شىء» : ”مؤمن عزیز است و ذلیل نخواهد بود مؤمن از کوه محکمتر و پر صلابت تر است چرا که کوه را با کلنگها ممکن است سوراخ کرد ولى چیزى از دین مؤمن هرگز کنده نمى شود . ”
در حدیث دیگرى از همان امام مى خوانیم : «لا ینبغى للمؤمن ان یذل نفسه قیل له و کیف یذل نفسه قال یتعرض لما لا یطیق !» : ”سزاوار نیست مؤمن خود را ذلیل کند ، سؤال شد چگونه خود را ذلیل مى کند !” فرمود : به سراغ کارى مى رود که از او ساخته نیست !
و باز در حدیث سومى از آنحضرت آمده است «ان الله تبارک و تعالى فوض الى المؤمن اموره کلها و لم یفوض الیه ان یذل نفسه ا لم تر قول الله سبحانه و تعالى هیهنا و لله العزه و لرسوله و للمؤمنین و المؤمن ینبغى ان یکون عزیزا و لا یکون ذلیلا» : ”خداوند همه کارهاى مؤمن را به او واگذار کرده جز اینکه به او اجازه نداده است که خود را ذلیل و خوار کند ، مگر نمى بینى خداوند در این باره فرموده : عزت مخصوص خدا و رسول او و مؤمنان است ، سزاوار است مؤمن همیشه عزیز باشد ، و ذلیل نباشد.
خداوند در قرآن کریم مى گوید در سرگذشت عبرت انگیز قوم لوط ، نشانه هائى براى متوسمین و مؤمنین است جمع میان این دو تعبیر به ما مى فهماند که مؤمنان راستین ، متوسم هستند یعنى با فراست ، سریع الانتقال و کاملا هوشیار . در روایتى از امام باقر علیه السلام مى خوانیم : که تفسیر «ان فى ذلک لایات للمتوسمین» را از آنحضرت سؤال کردند ، فرمود :منظور امت اسلام است سپس اضافه کرد« قال رسول الله اتقوا فراسه المؤمن ، فانه ینظر بنور الله عز و جل !» پیامبر فرمود :از فراست مؤمن بپرهیزید چرا که به نور خدا مى بیند ! . در روایت دیگرى مى خوانیم که امام صادق (علیه السلام) فرمود : متوسمین ، امامانند . و از امیر مؤمنان على (علیه السلام) نقل شده که فرمود : متوسم ، پیامبر بود ، و من بعد از او و سپس امامان از دودمان من .