محسن احمدی
فصل تابستان در کنار گرما و میوههایش، با سفر هم عجین است. بخشی از احکام دینی ما هم مربوط به همین سیر و سفر است که در این شماره بخشی از آنها تقدیم میشود. با ذکر این نکته که در این مبحث، خصوصاً نسبت به نماز و روزه شاغلان و دانشجویان، بین فقها تفاوت فتوا وجود دارد که از حوصله این بحث خارج است و دوستان عزیز میبایست به رساله مرجع تقلیدشان مراجعه کنند.
اما اولین سؤال: آیا صرف بیرون رفتن از منزل یا شهر، سفر محسوب میشود و یا اینکه از نظر دین حد و تعریف خاصی برای سفر وجود دارد؟
از آنجا که سفر احکام مختلفی دارد، بدیهی است که باید حد و حدود شرعی مشخصی هم داشته باشد. از نظر شرعی، مفهوم و ماهیت مسافرت این است که فردی از مبدأ (وطن) بهسوی مقصدی حرکت کند و برگردد و مجموع این رفتوبرگشت حداقل ۴۵ کیلومتر شود. درنتیجه، پایینتر از این مقدار، سفر شرعی نیست هرچند حس و حال سفر را داشته باشد! البته با این شرط که مسافر باید مسیر رفت را از مسیری طی کند که حداقل، بهاندازه نصف کل مسافت، یعنی ۵/۲۲ کیلومتر (معادل چهار فرسخ شرعی) باشد، پس اگر مسافر از مسیری برود که مثلاً ۲۰ کیلومتر باشد و از مسیر دیگری برگردد که ۳۰ کیلومتر باشد، اگرچه مجموع رفتوبرگشت او بیشتر از ۴۵ کیلومتر میشود، اما چون مسیر رفت از ۵/۲۲ کیلومتر کمتر است، شخص مذکور مسافر شمرده نمیشود؛ البته یک شرط دیگر هم هست و آن اینکه فرد موردنظر ما باید قصد طی این مسافت را هم داشته باشد، پس کسی که این قصد را ندارد و خردخرد و اندکاندک بیش از این مقدار را نیز بپیماید، مسافر محسوب نمیشود.
حالا خانواده محترمی با عزم راسخ برای سفر باروبنه بستند و مقصدی هم مدنظر بود که رفتوبرگشتشان بیش از ۴۵ کیلومتر است و یا اینکه فقط رفتنشان بیش از ۲۲ کیلومتر و نیم است. خب طبیعی است که این خانواده میبایست نمازشان را از حد ترخص شکسته بخوانند نه از خانه،
این حد ترخص کجاست؟
ترخص در لغت بهمعنای آزادی و اجازه است و در اینجا منظور از آن مکانی است که مسافر باید در آنجا هم نمازهایش را شکسته بخواند و هم اگر روزه دارد، روزهاش را – با شرایطش- افطار کند. تعریف شرعیاش هم این میشود که فرد وقتی از شهر خارج میشود، بهجایی برسد که از ساختمانهای شهر چیزی را نبیند و اذان شهر را نشنود، وارد حد ترخص شده و میتواند نمازش را شکسته بخواند.
حالا اگر شما نمیدانید به حد ترخص رسیدهاید یا نه و از طرف دیگر هم نمیتوانید صبر نمایید تا یقین کنید. اینجا حکمش چیست؟
در موارد اینچنینی باید بنا را بر حالتی که داشته، گذاشته و نمازش را بخواند؛ بهعبارتدیگر اینطور که اگر از وطن خارجشده نمازش کامل میشود و اگر برمیگردد میشود شکسته.
باید دقت کرد که بین حد ترخص و مسافت شرعی فرق است. تفاوت این دو، در این است که فرد بهمحض رسیدن به حد ترخص با قصد طی مسافت شرعی، نمازش شکسته میشود، ولی مسافت شرعی این است که فرد ۵/۲۲ کیلومتر از شهر خارج شود و به همین مقدار برگردد که مجموع رفتوبرگشت آن حداقل ۴۵ کیلومتر بشود. بهعبارت بهتر و واضحتر کسی که قصد طی کردن مسافت شرعی را دارد با رسیدن به حد ترخص میتواند روزهاش را باز کند و باید نمازش را شکسته بخواند.
ذکر این نکته هم مهم است که در مورد روزهدار، این حد ترخص برای کسی است که دارد میرود، والا کسی که به شهرش برمیگردد، رسیدن به حد ترخص ملاک برای درست شدن روزهاش نیست و باید پیش از ظهر به شهر یا وطنش وارد شود. برخلاف نماز مسافر که باید در محدوده حد ترخص نمازش را کامل بخواند.
شرعی شدن سفر، یک شرط مهم دیگر هم دارد و آن هم اینکه سفرش بهوسیله یکی از قطعکنندههای سفر قطع نشود. حالا لابد میپرسید..
قطعکنندههای سفر دیگر چیست؟
قطعکننده سفر همانطور که از نامش پیداست یعنی اگر در بین مسافرت و قبل از طی کردن مسافت ۵/ ۲۲ کیلومتر، از یکی از مکانهای فوق بگذرد، مسافتی که تا آن لحظه طی کرده است جزو مسافرت محسوب نشده و از محل جدید باید مسافت را مجدداً محاسبه کند؛ یعنی در این اماکن کیلومترشمار مسافت شرعی صفر میشود.
سه قطع کننده وجود دارند که عبارتاند از: ۱. وطن ۲. جایی که قصد داشته باشد ده روز در آنجا بماند. ۳. جایی که در آنجا سی روز بدون قصد اقامت، با حالت تردید بماند.
حالا که با مسافر آشنا شدیم میرویم سراغ کسانی که سفر میکنند. دنیا را هم میگردند اما مسافر شرعی محسوب نمیشوند. درنتیجه باید همهجا نماز را کامل بخوانند و روزه را بگیرند:
الف) کسی که برای کار حرام سفر کند باید نماز را تمام بخواند و روزهاش را (در ماه رمضان) بگیرد و همچنین است کسی که سفر او حرام است. حالا..
چه مواردی سفر را حرام میکند؟
اینکه سفر برایش ضرر داشته باشد یا زن بدون اجازه شوهر سفر برود (در غیر سفر واجب) و یا فرزند، سفرش سبب اذیت پدر و مادر باشد (در غیر سفر واجب).
ب) کسی که شغل او سفر باشد مانند راننده، خلبان و امثال اینها که در غیر سفر اول باید نماز را تمام بخواند و روزهاش را بگیرد. در سفر اول هم هر چهقدر طول بکشد نمازش شکسته است.
ج) کسی که شغلش سفر نیست ولی محل کارش در شهر دیگری است و همواره در محل خود و آن شهر رفتوآمد میکند مثل برخی کارمندان و معلمانی که محل کارشان ثابت نیست و کارگرانی که به شهر دیگری برای کار سفر میکنند و امثال اینها، نمازشان تمام است و روزههایشان را باید بگیرند (این مسئله اختلافی است).
و درنهایت د) مسافری که قصد دارد ده روز پشت سر هم در یک محل بماند باید نمازهای خود را در آن محل تمام بخواند و روزهاش را اگر در ماه رمضان است بگیرد.
دو نکته مهم درباره نماز مسافر این است که کسی که در وطن نمازش را نخوانده است، باید قضای آن را تمام به جا آورد، هرچند در سفر باشد؛ و کسی که در مسافرت نماز را بهجا نیاورده، باید قضای آن را شکسته بخواند، هرچند در وطن خود باشد؛ و نکته پایانی هم اینکه مکانهای چهارگانهای وجود دارند که خواندن نماز شکسته یا کامل در آنجا بسته به اختیار و انتخاب نمازگزار است: مسجدالحرام در مکه، مسجدالنبی در مدینه، مسجد کوفه و حرم حضرت امام حسین (ع) در کربلا که انشاءالله این سفرهای زیارتی قسمت همه خوانندگان آشنا بشود.