انتظار فرج امام زمان (عج)

انتظار فرج امام زمان (عج)

پرسش: آیا انتظار فرج ارزش تربیتی هم دارد؟

پاسخ: بله آثار تربیتی‏ اش فراوان است. حقیقت این است که انسان اگر حقیقتا در انتظار ظهور باشد، زمینه آن را فراهم می‏کند؛ همان طور که وقتی کسی منتظر مهمان است، خانه را تمیز و مرتب می‏کنند. اگر ما منتظر حقیقی امام زمان علیه‏ السلام باشیم زمینه را برای ایجاد جامعه‏ ای که حضرت بنای تشکیل آن را دارد ایجاد می‏کنیم؛ همان جامعه آرمانی که خواست همه انسان‏ها در طول تاریخ بوده است، جامعه‏ای که همه لوازم تکامل انسان، در آن تجلی کند. اگر انسان بخواهد به آن جامعه نزدیک شود، خودش را می‏سازد، اطرافیانش را می‏سازد. قوی‏ترین آثار تربیتی ظهور، بر همین مترتب است.

وقتی در انتظار فرج هستیم و برای امام زمان علیه‏السلام دعا می‏کنیم، نخستین سؤالی که به ذهنمان می‏رسد این است که امام زمان کیست؟ سراغ شناخت او می‏رویم. معرفت همان و عشق به حضرت همان. عشق و معرفت همان و اطاعت از او همان. یعنی همین دعا، خود، زمینه کمال انسان می‏شود. وقتی انسان برای امام زمان علیه ‏السلام دعا می‏کند، گریه می‏کند، دنبال شناخت او هم می‏رود. وقتی او را شناخت، عاشقش می‏شود. وقتی عاشقش شد، مطیعش می‏گردد. همین طور قدم به قدم خود را به کمال انسانی می‏رساند.
پرسش: بهترین راه برای نزدیک شدن به امام زمان علیه‏ السلام و دعا برای فرج آن حضرت چیست؟

پاسخ: معرفت و محبت و اطاعت از امام، تکلیف همه مؤمنان است. در کتاب‏هایی از جمله «النجم الثاقب» به وظیفه مؤمنان در این باره اشاره شده است. نزدیک‏ترین فرد به امام زمان علیه‏ السلام کسی است که به مرام و مکتب او نزدیک‏تر باشد. ممکن است کسی شعار دوستی امام زمان بدهد، دعا هم بکند، اما نماز صبحش قضا شود، چنین کسی از امام زمان علیه‏ السلام دور است.
فردی بسیار علاقه داشت خدمت امام زمان علیه ‏السلام برسد، برای همین هم چهل شب چهارشنبه به مسجد سهله رفت،  (در احادیث آمده است: کسی که چهل چهارشنبه برای عبادت و دعا برای امام زمان علیه‏ السلام به مسجد سهله در کوفه برود، دیدار آن حضرت نصیبش می‏شود.)    اما توفیق دیدار نیافت. سرانجام به او القا شد که اگر می‏خواهی امام زمان را ببینی، فلان ساعت در فلان مغازه کهنه‏فروشی حاضر باش. وقتی به آنجا رفت، امام زمان را حاضر دید. صاحب مغازه پیرمرد تعمیرکاری بود. در این میان زنی قفل به دست نزد پیرمرد آمد و گفت: قفل مرا سه درهم می‏خری؟ او گفت: اگر این قفل تعمیر شود نُه درهم می‏ارزد و دستمزد تعمیر یک درهم است. اگر بخواهی تعمیرش می‏کنم، اگر هم نخواهی، آن را هشت درهم می‏خرم. آن زن گفت: من می‏خواهم سه درهم بفروشم. پیرمرد گفت: ولی من می‏گویم هشت درهم می‏ارزد. زن گفت: باشد می‏فروشم. پس قفل را به صاحب مغازه داد، هشت درهم را گرفت و گفت: سه درهم احتیاج داشتم، از اول بازار تا اینجا آمده‏ام، قفل را به هر کس نشان می‏دادم گفت یک درهم. این مبلغ هم مشکل مرا حل نمی‏کرد. سپس امام زمان به کسی که چهل شب چهارشنبه به مسجد سهله رفته بود رو کرد و فرمود: اگر این گونه باشید امام زمان، خودش سراغ شما می‏آید.

اگر خانمی با حجاب باشد و کارهایی انجام دهد که امام زمان می‏پسندد، حضرت به او توجه می‏کند. در غیر این صورت، دعاها و درخواست‏ها اثری ندارد. البته این سخن بدان معنا نیست که دست از دعا برداریم. در این خصوص، خواندن زیارت آل یاسین بسیار سفارش شده است، دعای «اللهم کن لولیک الحجه بن الحسن» را هر روز بخوانیم. امام زمان علیه‏السلام را از دور زیارت کنیم، برای سلامتی‏اش صدقه بدهیم همان طور که برای خودمان صدقه می‏دهیم. همواره برایش دعا کنیم و اعمال مستحبی انجام دهیم. وقتی به مکه مشرف می‏شویم برای پدرش و مادرش طواف کنیم. البته مبادا اینهااصل را تحت الشعاع قرار دهد، اصل این است که در زندگی فردی و اجتماعی‏مان، طبق مرام امام زمان علیه‏السلام رفتار کنیم.پرسش: آیا ما باید تا ظهور حضرت امام مهدی علیه ‏السلام صبر کنیم و بگذاریم زمین و زمان به آلودگی کشیده شود؟

پاسخ: انتظار فرج، از موضوعاتی است که گاهی دشمنان آگاه یا دوستان ناآگاه، با کج‏ فهمی، مفهومی منفی و نامناسب از آن ارائه می‏کنند و می‏گویند: انسان باید در برابر همه انحراف‏ها و گناه‏ها هیچ عکس‏ العملی نشان ندهد و بگوید: ما منتظر فرج آقا هستیم که بیاید و جلوی همه این انحراف‏ها و ستم‏ها و… را بگیرد. ولی آنچه در آیات و روایات آمده است مفهومی را غیر از این معنا افاده می‏کند.

معمولاً منتظر به کسی گفته می‏شود که از وضع موجود ناراضی است و برای ایجاد وضع مطلوب تلاش می‏کند؛ مانند تاجری که از وضع آشفته و نابسامان بازار، ناراحت و ناراضی است و در انتظار فرونشستن بحران اقتصادی و بهبود وضع بازار است. بنابراین در انتظار ـ به مفهوم مثبت و حقیقی آن ـ دو حالت مثبت و منفی وجود دارد:

۱. نارضایتی از وضع موجود و بیگانه بودن با آن؛
۲. تلاش برای ایجاد وضعی مطلوب و تغییر وضع موجود.

موضوع انتظار حکومت جهانی امام زمان علیه‏السلام نیز چنین است؛ منتظر انقلاب مهدی علیه السلام ، کسی است که از وضع موجود ناراحت و ناراضی است و می‏خواهد شرایط تغییر کند و وضعی مطلوب حاصل شود. این دو حالت، سرچشمه دو عملکرد است:
یک. از هرگونه همکاری و هماهنگی با عوامل به وجود آورنده وضع موجود که جامعه را به سوی فساد و تباهی و ستم سوق داده‏اند خودداری می‏کند و ناراحتی خود را از این وضع پنهان نمی‏دارد.
دو. از نظر جسمی و روحی، مادی و معنوی، خود را برای کمک به ایجاد وضع مطلوب، آماده می‏کند. چنین انتظاری نه تنها موجب سستی، خمودی، خاموشی، تنبلی، و تحمل فساد و آلودگی در جامعه نمی‏شود، که خود عامل تحرک، اصلاح، تلاش، سازندگی، و مبارزه با ظلم و فساد موجود خواهد بود.

برای آشنایی بیشتر با چهره منتظر حقیقی، توجه به روایات زیر مفید است:
۱. پیامبر صلی‏ الله‏ علیه‏ و‏ آله فرمود: انتظار فرج بهترین عبادت است.
۲. علی بن الحسین علیه‏السلام می‏فرماید: ای اباخالد! خداوند اهل زمان غیبت را ـ که به امامانش اعتقاد داشته و منتظر ظهورش هستند ـ در آن زمان، به مثابه مجاهد با شمشیر پیش روی رسول اللّه قرار داده است. اینان مخلص حقیقی و شیعه واقعی و دعوت کنندگان به دین خدا ـ در نهان و آشکار ـ هستند.
۳. همچنین می‏فرماید: کسی که در عصر غیبت قائم ما، بر ولایت ما ثابت و پایدار باشد، خداوند پاداش هزار شهید، همچون شهدای بدر و احد را به او عطا خواهد کرد.

۴. امام صادق علیه‏السلام فرمود: منتظر امام دوازدهم، همچون کسی است که پیشاپیش رسول خدا صلی‏ الله‏ علیه ‏و ‏آله ، شمشیرش را کشیده و از او حمایت می‏کند.   ( بحار الانوار، علامه مجلسی، ج ۵۲ ، ص ۱۲۰ ـ ۱۵۰.)  
تعبیراتی که در این روایات به چشم می‏خورد، بیانگر این است که انتظار ظهور موعود جهانی و بنیان‏گذار حکومت عدل الهی، با مرحله‏ای ویژه از جهاد دامنه‏دار همراه است. این نوع انتظار، آخرین شکل مبارزه با دشمن است. از این رو، در روایات، برای آن، تعبیراتی همچون: ریخته شدن خون در راه خدا، جنگیدن همراه پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله ، زیر خیمه حضرت ولی عصر علیه‏السلام بودن و… آمده است. انتظار سازنده، مثبت است، در حالی که بر حسب مفهوم منفی انتظار، هر انسان سست ایمان و ضعیف و بی حالی می‏تواند منتظر باشد. چگونه می‏توان پذیرفت، این بی حالی، از هر عبادتی برتر بوده، اجر هزاران شهید داشته باشد؟
در قرآن در توصیف منتظران حقیقی، اشارات روشنی مشاهده می‏شود؛ چنان که می‏فرماید:وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنکُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الْأَرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ وَلَیُـمَکِّنَنَّ لَهُمْ دِینَهُمُ الَّذِی ارْتَضَی لَهُمْ وَلَیُبَدِّلَنَّهُم مِّن بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً… (نور: ۵۵ )    
خداوند به کسانی از شما که ایمان آورده‏اند و کارهای شایسته می‏کنند، وعده داده است که حتما آنان را [حکمران و] جانشین روی زمین قرار دهد؛ همان گونه که به پیشینیان آنها خلافت روی زمین را بخشید؛ و دینی را که برای آنان پسندید [اسلام] به سودشان مستقر خواهد ساخت و ترسشان را به ایمنی و آرامش تبدیل می‏کند… .

در روایات آمده است که این آیه درباره حضرت مهدی علیه‏السلام نازل شده است.    (بحار الانوار، همان ج ۵۱ ، ص ۵۴ .)  
در آیه فوق حضرت مهدی و یارانش، کسانی معرفی شده‏اند که دارای ایمانی مستحکم و اعمالی صالح هستند. مطابق آنچه در آیات و روایات آمده است، می‏توان منتظر واقعی را دارای ویژگی‏ های زیر دانست:
ـ صبر و تحمل و بردباری برای تحقق وعده الهی، یعنی تشکیل حکومت جهانی الهی؛
ـ حزن و اندوه از دوری آن وجود مقدس و آن عدالت ‏گستر جهانی؛
ـ کسب آمادگی کامل و فراهم کردن زمینه‏ ها و امکانات لازم (به گونه ‏ای که هرگاه از ظهور آن حضرت آگاه شد، بتواند به سرعت خود را به او برساند و کمر خدمت و فرمانبرداری بربندد)؛
ـ امیدواری کامل به تحقق ظهور حضرت؛
ـ آمادگی برای جهاد با دشمنان اسلام و دین خدا به فرمان و در رکاب امام علیه ‏السلام ؛
ـ اقتدا به آن حضرت پیش از ظهور و قیام او، با بیزاری جستن از دشمنانش، و اظهار مودت و دوستی نسبت به امامان شیعه و دوستانش    (بحار الانوار، همان، ج ۵۲ ، باب فضل انتظار الفرج، ص ۱۲۲ ـ ۱۵۰.)
ـ پرهیز از ارتکاب گناه و نافرمانی خداوند متعال؛
ـ و… .

شخص منتظر، با چنین حالات و روحیاتی است که هر چند زمان فرج و ظهور نزدیک‏تر شود، کوشش خود را برای مبارزه با فساد و تباهی و با حفظ خود از آلودگی و گناه، بیشتر می‏کند و با اشتیاق بیشتری ظهور منجی موعود را انتظار می‏کشد.
 
وعده وصل چون شود نزدیک
 آتش عشق تیزتر گردد   ( ر.ک: پیام قرآن، همان، ج ۹، ص ۴۴۱ ـ ۴۵۰.)    پرسش: «انتظار فرج» در روایات، به چه چیزی اشاره دارد؟

پاسخ: در برخی روایات که از شیعه و اهل سنّت به ما رسیده، به صورت مطلق به انتظار فرج اشاره شده است؛ بدون آنکه مقید به فرج حضرت مهدی علیه‏السلامشده باشد. از رسول خدا می‏خوانیم: « أفضل العباده انتظار الفرج (بحار الانوار، ج ۵۲ ، ص ۱۲۵. )  ؛ برترین عبادت، انتظار فرج است». و نیز می‏خوانیم: «انتظار الفرج عباده (همان، ص ۱۲۲. )  ؛ انتظار فرج، عبادت است». همچنین فرمود: «افضل اعمال امّتی انتظار فرج اللّه    (همان)عز و جل؛ افضل اعمال امت من، انتظار فرج خداوند عز و جل است».    
شیخ صدوق از امام رضا علیه‏السلام نقل می‏کند:
ما احسن الصبر و انتظار الفرج، اما سمعت قول اللّه عز و جل : « وَارْتَقِبُوا إِنِّی مَعَکُمْ رَقِیبٌ » (سوره هود، آیه ۹۳.) و « فَانْتَظِرُوا إِنِّی مَعَکُمْ مِنَ الْمُنْتَظِرِینَ » (سوره اعراف، آیه ۷۱.)  فعلیکم بالصبر.  (کمال الدین، ج ۵ ، ص ۶۴۵ . )      
چه نیکوست صبر و انتظار فرج، آیا نشنید ه‏ای گفتار خداوند سبحان را که فرمود: «شما انتظار بکشید من هم در انتظارم» و «پس شما منتظر باشید، من هم با شما انتظار می‏کشم» پس بر شما باد به صبر.

مرحوم مجلسی از امام صادق علیه‏ السلام نقل می‏کند: «  من دین الأئمه الورع و العفّه و الصلاح… و انتظار الفرج بالصبر (بحار الانوار، ج ۵۲ ، ص ۱۲۲.)   ؛ از دین ائمه، پرهیزکاری، عفت، رستگاری… و انتظار فرج به صبر است».    
در ظاهر، مراد از انتظار فرج، همان انتظار ظهور حضرت مهدی علیه‏السلام است که در این روایات، متعلق آن ـ یعنی حضرت مهدی علیه السلام ـ به جهت وضوح، بیان نشده است؛ چون در احادیث فریقین، آن حضرت، نجات دهنده مردم از ظلم و بی‏عدالتی معرفی شده است.
شیخ صدوق رحمه ‏الله از امام صادق نقل می‏کند: «    طوبی لشیعه قائمنا المنتظرین لظهوره فی غیبته    (کمال الدین، ج ۵۴ ، ص ۳۵۷.)   ؛ خوشا به حال شیعیان قائم ما، کسانی که منتظر ظهور او در عصر غیبت اویند.    

این گونه معنا کردن روایات مطلق، با نظر اهل سنّت نیز موافقت دارد؛ زیرا گرچه عموما به ولادت مهدی موعود علیه ‏السلام اعتقادی ندارند، او را منجی بشر از ظلم و بی‏عدالتی می‏دانند و برآنند که مستضعفان باید او را انتظار بکشند.
همچنین، از قرائنی که مصداق احادیث مطلق را مشخص می‏کند و بر حضرت مهدی علیه‏السلام و قیام او تطبیق می‏دهد، «لزوم تناسب بین حکم و موضوع» است؛ زیرا انتظار فرجی که تا این حد مهم شمرده شده و بر آن تأکید شده، به طور حتم، همان انتظار روز موعود است؛ از آن جهت که وعده الهی درباره یاری ستمدیدگان در سرتاسر عالم، تنها در انتظار چنین فرجی محقق می‏شود. نیز چنین انتظاری است که می‏تواند از پایه‏ های دین به شمار آید نه انتظار رفع هر گرفتاری‏ها؛ هر چند جزئی و با هر سبب.

حاصل آنکه هر چند تحقق فرج اعم از این است که با ظهور حضرت حجت علیه ‏السلام باشد، و یا قبل از آن در زمان سایر امامان علیهم‏ السلام می‏بود ـ چنان که در برخی روایات به آن اشاره شده است ـ در حال حاضر، تنها فرض باقی مانده، فرج ظهور امام زمان علیه ‏السلام است.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

اشتراک گذاری این صفحه در :
ما را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید
اسکرول به بالا