در حال حاضر چندین هزار سایت اینترنتی وجود دارد که حاوی تصاویر مستهجن است. تصاویر موجود در این سایتها بسیار وقیح و زننده است. اگر تا پیش از این، استفاده ابزاری از زنان در تبلیغ لباس و کالاهای لوکس معمول بود، این سایتها پا را فراتر نهاده و صحنههای ارتباط را به طور آشکار تبلیغ میکنند.
مطالعات دقیق و گستردهای در طول این سالها در این باره صورت نگرفته است . این موضوع آنقدر به کودکان و نوجوان آسیب وارد می کند که در کشور های غربی که ارتباط زن و مرد از محدودیت به مراتب کم تری از کشور ما برخوردار است را هم به تکاپو واداشته است .تا آنجا که روان شناسان و نظریه پردازانشان در پی یافتن راهی برای مصونیت فرزندان از خطرات موجود در دهکده ی جهانی می باشند.
ذهن روانشناسان شبکه ایبیسی نیوز (ABC NEWS) ، بر اساس تجربیات خود در مواردی که با کودکان سروکار داشتهاند، متفقاً بر این باورند که پسرانی که با تصاویر خشونتآمیز و مستهجن سروکار داشتهاند، اغلب انگیزههای بوالهوسانهای نسبت به دختران دارند؛ در عین حال، دختران نیز پاسخ مثبتی به این گونه تمایلات پسرها نشان میدهند.
یکی از روان پزشکان کودک و خانواده چنین میگوید: «این گونه تصاویر، جنبه بسیار نامطلوب روابط دو جنس را – که به هرزگی میانجامد- منتقل میکند. چیزی فراتر از دلبستگی ساده به قد و بالای یک شخص که چاشنی آن یک ارتباط عاشقانه باشد.
روان شناسان معتقدند: گذشته از آسیبهای عاطفی و روانی احتمالی این تصاویر بر جوانان و نوجوانان و نیز علاوه بر خطر آسیبهای جسمانی که به دلیل روابط جنسی به وقوع میپیوندد، به دلیل به تصویر کشیدن صحنههای نامتعارف بسیار خطرناکتراز انچه ما تصور می کنیم ، میباشد.
دستاندرکاران سایتهای مستهجنانگار نمیتوانند این گونه اقدامات را به عنوان جهانبینی خود طرح کنند، چرا که آنها اصلاً جهان بینی ندارند؛ اما قصدشان این است که این قبیل مسایل را جزء اصلی جهانبینی فرد کنند.
آن چه باعث دغدغه خاطر شده و آنها را (کشور های غربی)بر آن داشته تا در این زمینه صحبت به میان آورند، صرفاً مساله نگاه کردن کودکان به تصویر افراد در وضعیت نامناسب و یا حتی دیدن تصاویر مستهجن نبوده، بلکه مسأله مهمتر، نوع تصاویری است که شایع شده است.
نگرانی نسلهای گذشته والدین این بود که مبادا فرزندان آنها مبادرت به خرید مجلات نامناسب نمایند، اما نکتهای که مطرح هست این است که اگر تصاویر محرک زنان بیان کننده استفاده ابزاری از زنان در آن مجلات بود، بعضی وبسایتهای فعال دراین عرصه، تمام توان خود را بر استفادهی ابزاری این چنین مصروف داشتهاند.
این مسایل و آسیب های ناشی از آن به گونهای نیست که در قالب نمودار بیان شود ، علاوه بر آن، بهرهگیری از امکانات سمعی و بصری این وبسایتها، چیزی معادل تورق و مشاهده شش صفحه از آن مجلات است که حقیقتاً تکان دهنده است.
دستاندرکاران سایتهای مستهجنانگار نمیتوانند این گونه اقدامات را به عنوان جهانبینی خود طرح کنند، چرا که آنها اصلاً جهان بینی ندارند؛ اما قصدشان این است که این قبیل مسایل را جزء اصلی جهانبینی فرد کنند. مسلماً تغییر باورها و نگرشهای شکل گرفته افراد، بسیار سختتر از القای نگرشهای سالم برای رویارویی آنها با این گونه تصاویر ترسیم شده است. به ویژه که در مورد کودکان زیر سن بلوغ و نوجوانانی که در آستانه بلوغ قرار دارند، میتواند باعث تجربه زودهنگام مفهوم ارتباط – عاطفی و فیزیکی- آن هم با دخالت عوامل بیرونی گردد.
این قبیل مسایل با پرکردن خلاهایی که با رویاها و خیالات کودک پر میشوند و به کمک تصاویر عینی که تا به حال به ذهن کودک خطور نکرده، خواب و خیال او را به یغما میبرند.
ما باید تلاش کنیم و اگر دیر بجنبیم، دیر جنبیدن ما خلایی ایجاد میکند که وسایل ارتباط جمعی به سرعت آن را پر میکنند. باید فضایی ایجاد کنیم که نوجوان احساس کند، تحت هر شرایطی ما تکیه گاه قابل اعتماد او هستیم، تکیه گاهی دلسوز که میتواند به او رو کند. اگر چنین نشود، شخص ثالثی در چترومهای شبکههای اینترنت منتظر آنها خواهد بود.
نوجوانانی که تصور و احساس درستی از ارتباط ندارند ، نه تنها با دیدن صحنههای محرک ، هیجان زده میشوند، بلکه ممکن است این قبیل روابط را به سان الگوی رابطه تلقی کنند. هم چنین اینترنت امکان بهرهگیری از بازیهایی را برای کودکان فراهم میآورد که آنها را به مراحل خطرناکی میکشد. امکان ورود به تالارهای گفتوگو، فرصتی برای آنها ایجاد میکند که شخصیتی مجازی و نقشی را به خود بگیرند که واقعی نیست. امکان تبادل اطلاعات از طرف افراد ناشناس وجود دارد.اطلاعاتی که به ضرر فرزندان ماست.
پدر و مادر ها ، شما میتوانید این فاصله را پر کنید. متأسفانه تا زمانی که شما در اتاق مجاور یا پای تلفن نشستهاید یا مشغول تماشای تئاتر هستید، قادر به کمک به فرزندانتان نیستید .
باید پذیرفت که وقتی نوجوانان به دنبال تصاویر مستهجن باشند، بالاخره به آن دست خواهند یافت. لذا بهترین فیلتر، آن فیلتری است که از ارتباط مناسب شما با فرزندتان ناشی شود.
برای فعال سازی این فیلتر، والدین میبایست راجع به مسایل مختلف از جمله ارتباط با جنس مخالف با فرزندان خود صحبت کنند. راجع به خطرات ارتباطات نامناسب حرف بزنندو در مقام دوست فرزندان به آن ها کمک کنند.
البته بحث راجع به مسایل جنسی، برای بسیاری از افراد سنگین و مشکل بوده و پرداختن به آن خارج از چارچوب اخلاقی است، اما هر چه پدر و مادرها پاسخ روشنتری به سؤالات کودکان خود بدهند، صادقانهتر برخورد کنند، کمتر حالت قضاوت گونه به خود گیرند و نیز اطلاعات دقیقتری راجع به محتوای شبکه اینترنت داشته باشند، خیلی به هدف نزدیک شدهاند. والدین میبایست ابهامات را برطرف کنند .
والدین باید در مورد سایتهایی که فرزندانشان بازدید میکنند، با آنها صحبت کنند و راجع به شناخت خود نسبت به سایتهای مورد بازدید آنها کاملاً مطمئن شوند و حتماً به آن سایتها سرکشی کنند.
اگر والدین به موردی غیر اخلاقی برخورد کردند، وظیفه آنهاست که احساس خود را به زبان بیاورند. این پدر و مادر هستند که باید رشته کلام را به دست گرفته و با فرزندان صحبت کنند.
ما باید تلاش کنیم و اگر دیر بجنبیم، دیر جنبیدن ما خلایی ایجاد میکند که وسایل ارتباط جمعی به سرعت آن را پر میکنند. باید فضایی ایجاد کنیم که نوجوان احساس کند، تحت هر شرایطی ما تکیه گاه قابل اعتماد او هستیم، تکیه گاهی دلسوز که میتواند به او رو کند. اگر چنین نشود، شخص ثالثی در چترومهای شبکههای اینترنت منتظر آنها خواهد بود.