امروزه اکثر جوانان انتظار دارند که تمام توقعات، نیازها و انتظارات آنها با ازدواج تأمین شود. در حالیکه در نسل قبلی هدف ازدواج بیشتر بعد روحی انسانها بود. الگوی ازدواج بهعنوان خاستگاه اصلی خانواده دستخوش تغییرات مهمی از جمله در الگوی همسرگزینی شده است. امروزه میان ارزشهای والدین و فرزندان برای انتخاب همسر تفاوت و گاه تضادهای آشتیناپذیری بروز کرده است بهطوریکه جوانان کمتر از قبل تن به ازدواجهای فامیلی میدهند و از درونهمسری یا ازدواج با خویشان سر باز میزنند و از طرفی با فردی ازدواج میکنند که کمترین فاصله سنی را با آنها دارد. همسرگزینی به اقتدای هویت خانوادگی افراد صورت نمیگیرد. عواملی نظیر تحصیل، شغل، ثروت و دارائی، زیبائی و قابلیتهای فردی نسبت به عواملی چون آبروی خانوادگی، اسم و رسم، تبار و منزلت اجتماعی، تدین و اخلاق دینی و سنتی از اهمیت بیشتری برخوردار گردیده است. امروزه در شهرهای بزرگ موضوع تعیین مهریه بالا و چگونگی احقاق حقوق زن در صورت جدائی از شوهر از مهمترین موضوعات همسرگزینی به شمار میرود بهطوریکه امروزه تعیین مهریه زیاد بهعنوان مشکل از سوی جوانان پسر و خانوادههای آنها برای ازدواج ذکر میشود و مشکل تهیه جهیزیه بهنظر برخی از دختران بهعنوان عاملی جهت انصراف خواستگار از ازدواج مطرح میگردد.واقعیت این است که در جامعه ما انتخاب آزاد همسر صورت نمیپذیرد و پدر و مادر تا حدودی در شکلگیری و سازماندهی ازدواج فرزندان نقش دارند ولی شدت و ضعف نقشهای آنان در گروههای مختلف اجتماعی متفاوت بوده و بین دو الگوی سلطه و برابری در نوسان است. هنوز هم در خانوادههای گستره با جمعیت بیشتر گرایش به جلب رضایت والدین برای ازدواج جوانان بیشتر از خانوادههای جدید است و زنان بیشتر از مردان از رضایت والدین در امر ازدواج حمایت میکنند هر چند نسل جدید جوانان ازدواج نکرده که از خانوادههائی با بعد کوچکتر دارای تحصیلات عالی، سطح اطلاعات عمومی بالاتر و استفاده بیشتر از رسانهها هستند موافقت کمتری برای جلب موافقت والدین برای ازدواج دارند. اضطراب انتخاب همسر و تشکیل خانواده برای نسل کنونی بیش از نسلهای گذشته است در گذشته خانوادهها و جامعه جوانان را حمایت میکردند ولی در حال حاضر کسی جوانان را حمایت نمیکند و آنها باید خودشان زندگی را اداره کنند و در برابر مشکلات ایستادگی کنند. در نسل قبل توافق بیشتری در مورد زندگی زوج جوان با والدین یکی از طرفین (زن یا شوهر) وجود داشته است و این توافق در بین زنان بیشتر مشاهده میشد. امروزه بهدلیل آنکه ازدواج و همسرگزینی به شدت در حال تغییر و تحول است. این موضوع برای بسیاری از متفکرین بهصورت مسئله درآمده است. در جریان تغییرات اجتماعی، ارزشها و هنجارهای اجتماعی تغییر میکند. بنابراین شیوههای همسرگزینی همچنین انتظارات زن و شوهر و مناسبات آنها هم دگرگون خواهد شد. البته در جوامعی نظیر ایران که هنجارهای خانوادگی بیشتر از سایر جوامع پابرجا هستند خانواده به لحاظ شرایط ساختاری در امر ازدواج جوانان بیتأثیر نیست در واقع از یکسو وضعیت خانوادههای دختر و پسر در مسائل مربوط به ازدواج جوانان مؤثر است و از سوی دیگر خانوادههای نسل قبلی با انتقال جوهره و معنای اصلی خانواده به نسل جدید، عملاً به ایجاد یک سلول اجتماعی دیگر کمک میکنند. امروزه مقولاتی نظیر تحصیلات عمومی و عالی، دوره سربازی جستوجوی کار و… در جامعه جدید موجب پیدایش دورهای شده است که پسران برای کسب صلاحیتهای لازم در فرآیند ازدواج ناگزیر باید آن را سپری کنند و دختران بهعنوان دوره انتظار باید آن را پشت سر بگذارند. همچنین پیدایش مرحلهای بهعنوان نامزدی و نیز فعالانه شدن نقش دختران و پسران در مراحل گوناگون ازدواج موجب شده است تا دوران آشنائی پدیدار گردد که دختران و پسران جوان در این دوره جهت انتخاب آزادانه و آگاهانه تحت نظارت خانوادهها با یکدیگر مذاکره میکنند. امروزه مشکلات متعددی موجب گردیده است که سن ازدواج افزایش یافته و به جهت وجود شرایطی که ارضای غریزه جنسی دختر و پسر را از راه نامشروع میسر میسازد. تمایل به ازدواج مشروع در بین جوانان کاهش یابد بدین منظور با توجه به تغییراتی که در جنبه کمی و کیفی ازدواج در ایران رخ داده است ضروری است که تمام دستگاههای فرهنگی با برنامههای مناسب و از طریق رسانههای جمعی از گسترش دامنه تغییرات بازدارنده ازدواج ممانعت بهعمل آورند.