کیفیت پیدایش جهنم با توجه به آیات قرآن ۲

کیفیت پیدایش جهنم با توجه به آیات قرآن 2

جهنّم، از آنِ متکبّرین است :
استکبار ـ یعنی خود را بزرگ دیدن ـ موجب هبوط و نزول شیطان از بهشت شد، و او را ملعون و جهنّمی نمود، و مطرود و منفور شد. چرا که در قبال حقّ، خود را ذی أثر دانست، و این خیالی است عظیم و گناهی است نابخشودنی. بر اثر همین کِبر و تکبّر و استکبار است که بشر هم پیوسته خود را از بهشت دور میکند و به جهنّم و عالَمِ بُعد نزدیک می سازد. و همواره این استکبار او را به باطل گرایش میدهد، و به موهومات و تخیّلات و امور اعتباریّه دلبند میکند، و از حقائق دور و مهجور؛ و چنان در عالم خیالات و موهومات فرو میرود و زیست میکند که گویا در عالم خارج و هستی مطلق و ذات حضرت حیّ قیّوم ذوالجلال و الاءکرام، غیر از وجود تخیّلی خود چیزی نمی پندارد، وانکار حقّ را بالمَرّه می نماید؛ رسولان خدا را کوچک می شمارد، و سخن حقّ را قبول نمی کند و زیر بار حقّ نمیرود. أَفَکُلَّمَا جَآءَکُمْ رَسُولُ بِمَا لاَ تَهْوَی ‘أَنفُسُکُمُ اسْتَکْبَرْتُمْ فَفَرِیقًا کَذَّبْتُمْ وَ فَرِیقًا تَقْتُلُونَ (ذیل آیه ۸۷، از سوره البقره ) (خداوند در مقام مؤاخذه در خطاب با یهودان که سر از فرمان پیامبران می پیچیدند می فرماید:) آیا هر وقت که رسولی چیزی برای شما آورد که نفوس شما بدان میل نداشت و آنرا نمی پسندیدید، استکبار و بلندمنشی می نمودید؟ پس جماعتی از آن رسولان را تکذیب نموده و به دروغ نسبت میدادید، و جماعتی از آنان را می کشتید!

وَ أَمَّا الَّذِینَ کَفَرُو´ا أَفَلَمْ تَکُنْ ءَایَـ’تِی تُتْلَی ‘ عَلَیْکُمْ فَاسْتَکْبَرْتُمْ وَ کُنتُمْ قَوْمًا مُجْرِمِینَ؛ و امّا کافران (در روز قیامت به آنان چنین خطاب می شود) آیا اینطور نبود که آیات ما چون بر شما خوانده می شد، شما استکبار می نمودید، و شما از طائفه مجرمان بودید؟! ( آیه ۳۱ از سوره الجاثیه)

وَ الَّذِینَ کَذَّبُوا بِـَایَـ’تِنَا وَاسْتَکْبَرُوا عَنْهَآ أُولَـ’´نءِکَ أَصْحَـ’بُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَـ’لِدُونَ؛ آن کسانیکه آیات ما را تکذیب نموده و به دروغ نسبت دادند، و خود را از پذیرش آنها بالا و بلندتر دانستند، و ترفّع و تکبّر به خرج دادند؛ آنانند اهل آتش که در آن مخلّد می مانند (آیه ۳۶ از سوره الاعراف)

فَأَمَّا عَادٌ فَاسْتَکْبَرُوا فِی الاْرْضِ بِغَیْرِ الْحَقِّ وَ قَالُوا مَنْ أَشَدُّ مِنَّا قُوَّهً أَوَلَمْ یَرَوْا أَنَّ اللَهَ الَّذِی خَلَقَهُمْ هُوَ أَشَدُّ مِنْهُمْ قُوَّهً وَ کَانُوا بِـَایَـ’تِنَا یَجْحَدُونَ؛ و امّا قوم عاد در روی زمین بلند منشی و استکبار نمودند بدون حقّی که داشته باشند، و چنین گفتند که: کیست که از ما قوّت و قدرتش بیشتر باشد؟ آیا آنان ندیدند که آن خداوندی که آنان را آفریده است از آنان قوّت و قدرتش بیشتر است؟ و قوم عاد چنین بودند که آیات ما را إنکار می نمودند (آیه ۱۵ از سوره فصّلت)،

وَ قَالَ مُوسَی إِنِّی عُذْتُ بِرَبِّی وَ رَبِّکُم مِن کُلِّ مُتَکَبِّرٍ لاَ یُؤْمِنُ بِیَوْمِ الْحِسَابِ؛ (چون فرعون اراده کشتن موسی را نمود) موسی گفت: من پناه میبرم به پروردگار خودم و پروردگار شما از هر شخص بلندمنش و سرکش و متکبّری که ایمان به روز بازپسین نمی آورد (آیه ۲۷ از سوره غافر)

مُهر خداوندی، بر تمام دل و اندیشه شخص متکبّر و جبّار :

کَذَ ‘ لِکَ یُضِلُّ اللَهُ مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ مُرْتَابٌ * الَّذِینَ یُجَـ’دِلُونَ فِی ´ ءَایَـ’تِ اللَهِ بِغَیْرِ سُلْطَـ’نٍ أَتَب’هُمْ کَبُرَ مَقْتًا عِندَ اللَهِ وَ عِندَ الَّذِینَ ءَامَنُوا کَذَ ‘ لِکَ یَطْبَعُ اللَهُ عَلَی ‘ کُلِّ قَلْبِ مُتَکَبِّرٍ جَبَّار؛ (پس از آنکه خداوند فرمود: ما یوسف را با آیات و بیّنات فرستادیم، و پیوسته شما در آنچه آورده بود شک آوردید، تا چون بمُرد گفتید: خدا بعد از او رسولی نمی فرستد، می فرماید:) این طور است ای پیغمبر، که خداوند هر شخص اسراف کننده و متجاوز و شک آورنده و تردید کننده را گمراه میکند؛ آنانکه در آیات خداوند بدون حجّت و دلیلی که داشته باشند مجادله می کنند. این گناه و هلاکت عظیمی است در نزد خدا و نزد کسانی که ایمان آورده اند. اینطور است ای پیغمبر، که خداوند مُهر میزند بر تمام دل و اندیشه شخص متکبّر و سرکش و جبّار (ذیل آیه ۳۴ و آیه ۳۵، از سوره المؤمن)

آنانکه نزد خدا هستند، استکبار ندارند :

این از طرفی، و از طرف دیگر در بسیاری از آیات قرآن، خداوند تمجید و تعریف میکند کسانی را که تکبّر و استکبار نمی ورزند و از عبادت و اطاعت خدا سر باز نمیزنند و بلندمنشی و بلندپروازی ندارند؛ همچون آیه: ذَ ‘ لِکَ بِأَنَّ مِنْهُمْ قِسِّیسِینَ وَ رُهْبَانًا وَ أَنـَّهُمْ لاَ یَسْتَکْبِرُونَ (ذیل آیه ۸۲، از سوره المآئده ) (و می یابی ای پیغمبر، نزدیکترین اهل مودّت را به مؤمنین، آن کسانی را که میگویند: ما نصاری هستیم ) به علّت آنکه از میان آنها علماء روحانی و معنوی و رهبانان هستند، و به علّت آنکه ایشان استکبار ندارند.

و هم چون آیه: إِنَّ الَّذِینَ عِندَ رَبِّکَ لاَ یَسْتَکْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِهِ وَ یُسَبّـِحُونَهُ وَ لَهُ یَسْجُدُونَ؛ حقّاً آنانکه در نزد پروردگار تو هستند از عبادت او استکبار نمی ورزند، و تسبیح او را بجای می آورند و برای او سجده می کنند (آیه ۲۰۶ از سوره الاعراف).

و هم چون آیه: إِنَّمَا یُؤْمِنُ بِـَایَـ’تِنَا الَّذِینَ إِذَا ذُکِّرُوا بِهَا خَرُّوا سُجَّدًا وَ سَبَّحُوا بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَ هُمْ لاَ یَسْتَکْبِرُونَ؛ این است و جز این نیست که به آیات ما کسانی ایمان می آورند که چون بدان آیات متذکّر شوند، به رو به زمین در سجده بیفتند و به حمد پروردگارشان تسبیح کنند، و ایشان استکبار نمی نمایند ( آیه ۱۵، از سوره السّجده)

و محصّل و نتیجه مطلب آنست که این حسّ بلندپروازی و سرکشی و خودبینی و خودمحوری و خودنگری که بر أصالت واقع نیست، از نفس امّاره به سوء و از حجاب غلیظ بین بنده و بین خدا ـ در اثر تسویلات شیطان و ابلیس پدیدار می شود. و چون وجود ابلیس از آتش است، لذا این حجابْ آتش خواهد بود. و هر کس بدین حجاب محجوب گردد با ابلیس هماهنگی نموده، و در اثر اتّحاد و هم افق شدن با آن کانون آتش، آتشین خواهد شد؛ و در روز قیامت که این حجاب به صورت آتش جلوه گر است، در آن معذّب و مخلّد خواهد بود. عجیب است که خداوند به صورت استفهام تقریری سؤال میکند که آیا اینچنین نیست که جهنّم محلّ و منزلگاه متکبّران میباشد؟ (أَلَیْسَ فِی جَهَنَّمَ مَثْوًی لِلْمُتَکَبِّرِینَ؛ ذیل آیه ۶۰، از سوره الزّمر) و نیز به صورت حتم و جزم حکم میکند که آن کسانیکه از عبادت من استکبار ورزند، بزودی به حال ذلّت و خواری در دوزخ داخل می شوند (إِنَّ الَّذِینَ یَسْتَکْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِی سَیَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِینَ؛ ذیل آیه ۶۰، از سوره غافر).

شرک و تمام گناهان و تجاوزها، از استکبار پیدا می شود :

تمام گناهان و تجاوز به حقوق و تعدّی به نوامیس و أعراض و اموال و قتل نفوس، همه از استکبار پیدا می شود. و بطور کلّی فساد روی زمین از این حسّ خودپسندی است که انسان را از انقیاد و تسلیم در برابر حق باز میدارد، و پیوسته دیده دل و دیده بصر او را گرایش به باطل میدهد، و حسّ پذیرش موعظه و اندرز را در وجود او از بین می برد. و هر وقت به او نصیحتی شود، از روی غرور و خودپسندی در پیله کبر و نخوت میرود و در آن می خزد، و هزار تار عنکبوتی از عزّتِ به گناه و مَجاز و باطل به دور خود می تند. آیا این آتش نیست و سزاوار آتش قیامت نیست؟

وَ مِنَ النَّاسِ مَن یُعْجِبُکَ قَوْلُهُ و فِی الْحَیَو’هِ الدُّنْیَا وَ یُشْهِدُ اللَهَ عَلَی ‘ مَا فِی قَلْبِهِ وَ هُوَ أَلَدُّ الْخِصَامِ* وَ إِذَا تَوَلَّی ‘ سَعَی ‘ فِی الاْرْضِ لِیُفْسِدَ فِیهَا وَ یُهْلِکَ الْحَرْثَ وَالنَّسْلَ وَ اللَهُ لاَ یُحِبُّ الْفَسَادَ* وَ إِذَا قِیلَ لَهُ اتَّقِ اللَهَ أَخَذَتْهُ الْعِزَّهُ بِالاْءِثْمِ فَحَسْبُهُ جَهَنَّمُ وَ لَبِئْسَ الْمِهَادُ؛ و بعضی از مردم (همچون أخنَس بن شُرَیق که یکی از منافقان بود) چنان در گفتار زیبا و دلفریب خود برای آنکه به متاع و بهره دنیوی برسد، چرب زبانی کند و دروغ بلافد که تو را ای پیغمبر، زیبائی گفتارش به تعجّب درآورد. و از شدّت نفاق و کژی ای که دارد، خدا را نیز بر صحّت گفتار و نیّت باطن خود گواه گیرد، در حالیکه سخت ترین و شدیدترین دشمنان است و چون از محضر تو دور شود، آنچه در توان دارد بکار میگیرد برای آنکه در روی زمین فتنه و فساد کند، و حاصل مردم را از زراعت تباه کند، و نسل بشر را قطع کند. و خداوند فساد را دوست ندارد. و چون به او از درِ نصیحت و اندرز گفته شود: از خدا بپرهیز و راه راستی و تقوی پیشه گیر، غرور و خودپسندی باطل و زشت او را فرا میگیرد. چنین کسی جهنّم برای او کافی است؛ و جهنّم بد آرامگاهی است ( آیات ۲۰۴ تا ۲۰۶، از سوره البقره).

بلی این جهنّم آتشی است افروخته برای متکبّران و سرکشان که از حقّ تمرّد می کنند، و این کبر و خودپسندی در هر صورت و لباسی پدید آید جهنّم با او خواهد بود.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

اشتراک گذاری این صفحه در :
ما را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید
اسکرول به بالا