شیطان پرستی از دیدگاه شیطان پرستان

شيطان پرستی از دیدگاه شیطان پرستان

شیطان پرستی به معنی پرستش شیطان به عنوان قدرتی فوق العاده قوی و بسیار قویتر و مؤثرتر از نیروهای خوب دنیوی همچون خدا است. در شیطان پرستی، شیطان به عنوان نماد قدرت و حاکمیت بر روی زمین است. قدرتی که به عنوان برترین قدرت دو جهان مورد توجه و پرستش قرار دارد. و این دنیایی را که به عنوان دوزخ برشمرده می شود را قانونمند می کند. در شیطان پرستی؛ غیر از شیطان به عنوان قدرت تاریک و مطلق، از نیروها و اجنه و روح های پلید و شیطانی نیز برای رسیدن به اهداف استفاده می شود. و در نهایت معنای شیطان پرستی، «پرستش قدرت پلیدی» است.
قرآن کریم شیطان را بر پیروانش مسلط می داند و بیان می دارد: کسانی که ولایت او را پذیرفته اند تحت سرپرستی او قرار می گیرند.
به این آیه توجه فرمایید.
اِنما سلطانه علی الذین یتولونه و الذین هم به مشرکون «جز این نیست که تسلط او (شیطان) بر کسانی است که او را به سرپرستی خود برگزیده اند و به واسطه او مشرک شده اند.»
لذا آنان شیطان را در عالم همه کاره دانسته و قدرت مطلق را از آن او می دانند. زیرا قدرت ناچیز شیطان را با خود مقایسه کرده و آن را برتر از خود می دانند.
باز قرآن در این باره می فرماید: استحوذ علیهم الشیطان فانسهم ذکر الله اولئک حزب الشیطن الا ان حزب الشیطن هم الخاسرون
«شیطان بر آنها مسلط شده و یاد خدا را از خاطر آنها برده است. آنها حزب شیطانند. بدانید حزب شیطان زیان کارانند».
اما آنچه درباره شیطان پرستی باید بدان اشاره شود این است که، این مکتب ریشه در تاریخ کهن بشری دارد. البته عده ای سعی می کنند آن را یک مکتب نوظهور امروزی و مدرن قلمداد کرده و در این گذار خود را به نوعی نوگرا نشان دهند. آن چه که در غـرب به عنوان مدرنیته از آن یاد می شود، سرابی است که هر نوع فرقه گمراه را در خود جای می دهد و در این گذار آنچه هیچ جایگاهی ندارد، خداوند است.
اشتباه نکنید! غرب و مدرنیته با اعتقادات و معتقد بودن مخالف نیست، آنچه افیـون شناخته می شود و مورد تشکیک قرار می گیرد، اعتقاد به خداوند یکتاست، نه خدا به معنای مطلق آن. زیرا شیطان پرستان نیز شیطان را به عنوان خدا معرفی کرده و او را می پرستند. در غرب امروزی توتم پرستی دیگر یک فرهنگ منحوط آفریقایی نیست. بلکه نهایت تمدن است.
جـا دارد در کنـار بررسی شیطـان پرسـتی به بـرخی از مکـاتب منحط دیگر نیز اشاراتی داشت. بایسته است که ذهن بیدار هر انسان حقیقت گرا، به شقوق گوناگون فرق ضاله توجه نماید.
آنگاه است که مشخص می گردد، این حجم عظیم از فرق گوناگون از مانیفیسم گرفته تا نهیلیسم و سیطنیسم، همگی به طرزی مشخص و هدفمند، در راستای فاصله انداختن بین مردم و خداوند تأسیس شده و هیچ پوشیده نیست که تمامی این فرق همگی از یک مسیر و مجرا وارد شده و نشأت گرفته است. مروری بر تاریخچه این فرق حقایقی را آشکار می سازد که به راحتی نمی توان از کنار آن گذشت.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

اشتراک گذاری این صفحه در :
ما را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید
اسکرول به بالا