روایتی از پیغمبر اکرم (صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم) نقل شده است که: «مَن تَوضَّأ فَأحْسَنَ الوُضُوءَ، ثُمَّ صَلَّى رَکعَتَینِ، فَدعَا رَبَّه کانَتْ دَعْوهً مُسْتَجَابَهً»؛ تا اینجای روایت با همه روایاتی که جلسه گذشته گفتم همسو است. بعد دارد «مُعَجَّلَهً أو مُؤَخَّرَهً»( کنز العمال ج ۲، ص ۱۰۹) یعنی اگر با این شرایط دعا کند، زود یا دیر، یک دعای مستجاب دارد. یک وقت اشتباه نشود که این روایت میخواهد بگوید ما تسریع در اجابت نداریم و این امور در تسریع اجابت مؤثر نیستند. نخیر! سال گذشته این را مطرح کردم که اموری هستند که تسریع در اجابت دعا دارند و از آن طرف هم اموری در اجابت دعا تأخیر میاندازند. بنابر این ما در روایات مسأله سرعت و بُطئ(تسریع و سکون) در اجابت دعا را داریم.
سریعترین دعا نسبت به اجابت
مثلاً ما در روایت داریم که اگر برادر مؤمنی پشت سر برادر مؤمنش برای او دعا کند، دعایش به سرعت مستجاب میشود. یعنی این دعا از نظر تأثیر و سرعت در اجابت، سریعتر به اجابت میرسد تا او خودش برای خودش دعا کند. روایت از امام باقر (علیه السلام) است که حضرت فرمود: «أَسْرَعُ الدُّعَاءِ نُجْحاً لِلْإِجَابَهِ دُعَاءُ الْأَخِ لِأَخِیهِ بِظَهْرِ الْغَیْبِ».( الکافی ج ۲ ، ص ۵۰۷) سریعترین دعایی که موفق به اجابت میشود، دعا برای برادر مؤمن در غیاب او است. روایت خیلی صریح است؛ اصلاً نصّ در سرعت در اجابت است.
دعایی که دیر مستجاب میشود
از آن طرف هم درباره کندی و بطئ در اجابت روایات مختلفی داریم. مثلاً از امام صادق (علیه السلام) نقل شده است که حضرت فرمود: «إِنَّ الْعَبْدَ الْوَلِیَّ لِلَّهِ یَدْعُو اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ فِی الْأَمْرِ یَنُوبُهُ فَیَقُولُ لِلْمَلَکِ الْمُوَکَّلِ بِهِ اقْضِ لِعَبْدِی حَاجَتَهُ وَ لَا تُعَجِّلْهَا».( الکافی ج ۲، ص ۴۹۰) همانا بندهاى که دوست خدا است در پیشآمدى که براى او رخ داده دعا میکند و خدا به فرشتهاى که موکّل او است میفرماید حاجت بنده مرا برآور، ولى در آن شتاب مکن! حاجت او را برآورده کن، اما عجله نکن! دست نگهدار! روایت قبل در مورد سرعت بود، این روایت در مورد بُطئ است. هر دو مورد را داریم.
با زبانی دعا کن که هرگز معصیت نکردهای!
مطلبی را که میخواهم بگویم این است که این روایات، با هم منافاتی ندارد. البته در اینها جهاتی مطرح است که اشاره خواهم کرد. مثلاً فرض کنید آنجایی که تسریع در اجابت مطرح بود که فرمود اگر یکی از برادران مومن در حق انسان دعا کند، آن دعا زودتر به اجابت میرسد تا خودم دعا کنم، جهتش این است که ما در روایات داریم که با زبانی دعا کنید که با آن زبان معصیت نکردهاید. من از زبان شما معصیت نکردهام؛ لذا اگر شما برای من دعا کنی، زودتر مستجاب میشود. ولی خودم ـ نعوذبالله ـ با زبانم معصیت کردهام. همین آلودگی زبانم به معصیت موجب میشود اجابت دعای من بطیئ شود. اینها هر کدام جهت و دلیل دارد و این مباحث بسیار ظریف است و جزء معارف ما و نکات معرفتی ما است