کلیپ
پادکست
متن
بسم الله الرحمن الرحیم
کارشناس: استاد شمس
عنوان: زودرنجی را چه کنم؟
خیلی ها می گویند که:
ما مشکلات زیادی در زندگی داریم
همسرمان با ما مهربان و همراه نیست
مدارا نمی کند و اهل جر و بحث کردن است
خانواده همسرمان هم کارشکنی های فراوانی می کنند
دخالت و فضولی های مکرر در زندگی ما دارند…
بعضی ها از بیماری های درجه یک خانواده شان شکایت می کنند، موقعیت های مالی، اجتماعی و سایر گرفتاری هایی که هر کس در زندگی اش تجربه کرده است.
اما بعضی از افراد زمانی که این مشکلات را بیان می کنند به قدری با شکایت و گله ی زیاد می گویند که گویی دنیا تمام شده است و تنها مسئله ای که در این عالم است مشکل و گرفتاری این فرد است. و در واقع خودش را غرق در مشکلات می بیند و فکر و حرفی که دارد این است که: من بدبخت ترین آدم روی زمین هستم، این دنیا چه ارزشی دارد، برای چه اصلا باید زندگی کنم و کاش همه چیز تمام بشود و برود…
با این نحوه بیان، افراد نشان می دهند که تاب آوری و سطح خویشتن داری شان در برابر مشکلات به چه میزان است و چقدر می توانند مسائل خودشان راکنترل و مدیریت کنند.
واضح است که هیچکس در رنج و مشکلات احساس آرامش و راحتی ندارد. اما تفاوت آدم ها نگاه آنها به مسئله و حل آن است.
آیا ما خودمان را از مسائل زندگی مان کوچکتر می بینیم؟ مسائل را آنقدر پررنگ و پراز دغدغه می بینیم که به این راحتی ها قابل حل نیست؟ و با چینش فکری که داریم گویا هر راهی که به آنها پیشنهاد می شود یا خودشان بیان می کنند در انتها به بن بست ختم می شود..
مشخص است که با اینچنین فکری انسان احساس ناامیدی، زودرنجی و لبریزی کاسه صبرش را می تواند به دیگران نشان بدهد.
بهترین راهی که ما می توانیم معرفی کنیم به افرادی که این شخصیت را دارند ولی نمی توانند وارد حوزه روان درمانی بشوند، این است که:
به داشته های زندگی شان بیشتر توجه کنند
خوبی های زندگی شان را ببینند
و از هرچیزی که در کنارشان است در موقعیت حال و ذهن آگاهی استفاده کرده و لذت ببرند.
توجه کنید که این پدیده هم فقط با تکرار و تمرین درست می شود.