صفحه اصلی دوره بازکردن همه
1 از 2

۳۷.برای چه هدفی آفریده شده ایم

متن

بسم الله الرحمن الرحیم

کارشناس: استاد پناهیان

عنوان: برای چه هدفی آفریده شدیم؟

بعضی از جوان‌ها یک سؤال‌های خوبی می‌کنند؛ بعضی وقت‌ها در اوج عرفان است. می‌گوید حاج آقا آدم در بهشت خسته نمی‌شود؟ چه سؤالی کرد لامصّب! خیلی سؤال خوبی است!

ما برای اینکه خوب بشویم به دنیا نیامدیم! حتی ما برای اینکه خطا نکنیم آفریده نشدیم ها! خب خطا نکردی بعد چه؟ بَه‌بَه! ایشان هیچ خطا نکرد. حالا مُرد تمام شد رفت. ما برای اینکه موفق بشویم در زندگی آفریده نشدیم ها! اصلاً تو موفق شدی الآن، به هر موفقیتی برسی، به هر کمالی برسی در این دنیا، غم دلت را می‌گیرد. یک دفعه‌ای آدم به موفقیت که می‌رسد می‌گوید که چی؟ ما اصلاً برای این چیزها آفریده نشدیم، به هیچ کدام از اینها هم راضی نمی‌شویم.

دعوای اصلی دین، سر آن مرزهایی است که خدا تعیین می‌کند، به عنوان گناه، به عنوان امر خودش، به عنوان نهی خودش، به عنوان طاعت. گناه کردی یا نه؟ طاعت کردی یا نه؟ ما آفریده نشدیم برای خوب بودن، الکی آدرس غلط به ما ندهید. ما آفریده شدیم برای ارتباط با خدا. و ارتباط ما با خدا ارتباط عبد و مولاست. ارتباط عبد و مولا در فرمان شکل می‌گیرد، در اطاعت شکل می‌گیرد. غیر از این شکل نمی‌گیرد. ارتباط عبد و مولا در فرمان شکل می‌گیرد. گناه کردی یا نه؟ طاعت کردی یا نه؟

این چالش، چالش اصلی قرآن است، چالش اصلی حیات بشر هم هست، چالش اصلی‌ای است که اولیاء خدا هم درِ خانۀ خدا گریه که می‌کنند سر همین موضوع صحبت می‌کنند مدام. و اصلاً خداوند متعال رابطۀ خودش را با بندگانش حول این چالش تعریف کرده. اصلاً خودش هم می‌خواهد این‌طوری بشود اصلاً انگار. گناه کردی یا نه؟ طاعت کردی یا نه؟ این طاعتت را می‌پذیرم یا نه؟ بابا حضرت زینب(س) رفت کنار گودی قتلگاه خدایا این قربانی را از ما قبول کن! موضوع کلیدی‌تر مهم‌تر دیگری نبود شما اینجا الآن این را مطرح بکنی؟! این حماسۀ بزرگ! این عشق! این فداکاری! این شهادت! این مظلومیت! نخیر کلیدی‌ترین موضوع همان موضوع فرمان پروردگار، انجام طاعت، قبولی خدا، قبول کردی یا نکردی؟ قبول نکردی که ما بیچاره هستیم.

بارها گفته ببین روزی‌ات که دست من هست. پس من بروم چرا بروم سر کار؟ من دستور دادم به تو بروی سر کار. اِ! واقعاً این‌جوری است؟ بله روزی‌ات را که من می‌رسانم. بعد سر کار هم مشغول کارت باش ها! به خاطر پول کار نکن دیوانه. من به تو می‌رسانم پول را. پس من چرا بروم معامله کنم؟ من می‌خواهم پولدار بشوم. تو کارت را خوب انجام بده؛ دستور من به تو این است، کارت را خوب انجام بده. ما برای خوب شدن آفریده نشدیم، ما برای ارتباط گرفتن با مولا آفریده شدیم. برای تحقق چیزی به نام عبودیت آفریده شدیم. این هم با حلوا حلوا دهان شیرین نمی‌شود. من چند تا کلاس اعتقادی بروم که بفهمم عبد هستم و او مولاست؟ کلاس اعتقادی نمی‌خواهد.

خدایا اینقدر دستوراتت را اطاعت می‌کنم تا مزۀ عبد بودن را بچشم. عبد مهم‌ترین دریافتی که می‌خواهد از مولا داشته باشد امر است، نهی است. عبد لذت می‌بَرد. عبد وقتی مولا امر و نهی می‌کند احساس می‌کند مولا او را آدم حساب کرد. بعضی از جوان‌ها یک سؤال‌های خوبی می‌کنند. بعضی وقت‌ها در اوج عرفان است. می‌گوید حاج آقا آدم توی بهشت خسته نمی‌شود؟ نه دیگر، عسل بدهید بخورد. عسل. بیاندازیدش در نهر شیر. شیر است ها! دارد می‌رود همین‌جوری، بیاندازیدش آنجا شنا. آخر چندبار آدم برود آنجا شنا کند؟! خدا موجودی ساخته می‌گوید ببین! فقط با خودم آرام می‌شوی، فقط با خودم. بهشت هم تو را راضی نمی‌کند. تو از همین الآن فهمیدی آنجا خسته‌کننده است. بعد به تو می‌گویم که بهشت فرش زیر پایت است. مهم این است که روی این فرش نشستی با کسی داری عشقبازی می‌کنی؟

ما آفریده نشدیم برای خوب بودن. ما آفریده شدیم برای ارتباط با خدا. و ارتباط ما با خدا ارتباط عبد و مولاست. گناه کردی یا نه؟ طاعت کردی یا نه؟ عبد مهم‌ترین دریافتی که می‌خواهد از مولا داشته باشد امر است، نهی است. عبد لذت می‌بَرد. عبد وقتی مولا امر و نهی می‌کند احساس می‌کند مولا او را آدم حساب کرد. خدا موجودی ساخته می‌گوید ببین! فقط با خودم آرام می‌شوی، فقط با خودم! آدم می‌خواهد مفهوم عبودیت برایش جا بیفتد هی باید بگوید چشم، دائم باید بگوید چشم، دائم باید بگوید چشم، تا معلوم بشود عبد آن مولاست.

محتوای درس
اسکرول به بالا