دسته بندی :عاشقان

3 مقاله

اي مقتدر

ای مقتدر

شهید محمدحسین جوکار ای مقتدر و ای توانای دانا ای زاهدان را معین، ای سالکان را مونس، ای عارفان را یاور، و ای عاشقان را معشوق، اگر کسی نداند، تو خوب می‌دانی، اگر کسی نبیند، تو خوب می‌دانی، اگر کسی نشنود، تو خوب می‌شنوی که قلبم، روحم، جانم، زبانم، چشمم

هديه ناچيز پدر

هدیه ناچیز پدر

پدر گفت: آقا! آقا جان! آقای یگانه من! مظلومترین! تنهاترین! تو خود خوب می دانی که من، عاشق عاشقی پیشه دل شکسته تو، با خود عهد کرده بودم که زندگی ام را، تمام زندگی ام را آری، همه و همه آن را، وقف تو کنم و چرا نه؟! چرا، چنین

اي غايب هميشه حاضر

ای غایب همیشه حاضر

تو در پشت کدامین رنگینکمان پنهان شدهای که هیچ تلألؤ خیره کنندهای نمیتواند پیدایت کند؟ تو همچون رعد، بر سجاده برق، نماز میخوانی که اثرش همچون صاعقه، آرزوی دیدار عاشقانت را به خاکستر تبدیل می کند. تو انعکاس کدامین صفت خداوندی، که عاشقانت میان غیبت و ظهورت غوطهورند؟! تو چگونه

اشتراک گذاری این صفحه در :
ما را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید
اسکرول به بالا