دسته بندی :عراقی

6 مقاله

پلاک عراقی

پلاک عراقی

پلاک عراقی از فرماندهان بزرگ سپاه بود و حالا با فروکش کردن شعله‌های جنگ، آمده بود کربلا برای زیارت، اما ظاهراً این‌جا هم نمی‌شد از تبعات جنگ کنار ماند. ابوریاض از فرماندهان سابق ارتش و از مسئولان فعلی عراق درخواست ملاقات کرده بود. فرمانده اول نپذیرفت اما اصرار ابوریاض را

مرثيه حلبچه

مرثیه حلبچه

تمامی مناطق وسیع آزاد شده طی عملیات والفجر ۱۰ را که زیر پا می گذاشتم، نهایتاً دلم را در میان محله های حلبچه می دیدم و مجبور به پای نهادن مجدد در آن مکان می شدم. ابتدا فکر می کردم غرق شدن در چنین جوی وابستگی به آن فضای آغشته

صحنه شهادت داوود دانايي

صحنه شهادت داوود دانایی

گردان فجر بهبهان در دی ماه سال ۱۳۶۵ آماده انجام عملیات بزرگ کربلای ۵ در منطقه شلمچه شد.پس از ورود نیروها به منطقه موردنظر و استقرار در مواضع مشخص شده، داوود دانایی طبق روال همیشه به سرکشی روزانه اقدام می کرد. صبح روز بیستم بهمن ماه ناگهان هواپیما های عراقی

خاطرات رزمندگان 5

خاطرات رزمندگان ۵

پاسدار قوی هیکل صبح روز عملیات الله اکبر بود، ما پادگان دشت آزادگان را که در نزدیکی حمیدیه بود، به عنوان کمپ اسر معین کرده بودیم بچه‌ها حدود ۲۰۰ نفر اسیر را در آنجا نگه داشتند، خیلی جالب بود، هیچ‌یک از این افراد افسر و درجه‌دار نبود. بعد از دقت

خاطرات رزمندگان 3

خاطرات رزمندگان ۳

ام وهب دفاع مقدس جنازه شهید شفاهی را سال‌ها پس از شهادت، توسط گروه تفحص کشف کردند و جهت تشییع جنازه به تهران انتقال دادند. وقتی مادر شهید را خبر نمودند شروع به گریه و انابه کرد. سؤال کردند:«مادر چرا بی‌تابی می‌کنی؟» گفت: من برای شهادت فرزندم گریه نمی‌کنم من

طنز 22

طنز ۲۲

الهی حرامتان باشد آن شب یکی از آن شب‌ها بود، بنا شد از سمت راست یکی‌یکی دعا کنند، اولی گفت: «الهی حرامتان باشد.» بچه‌ها مانده بودند که شوخی است، جدی است، بقیه دارد یا ندارد، جواب بدهند یا ندهند؟ که اضافه کرد: «آتش جهنم» و بعد همه گفتند: «الهی آمین.»

اشتراک گذاری این صفحه در :
ما را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید
اسکرول به بالا