دسته بندی :ماموریت

4 مقاله

"ماموریت چارلی" قسمت اول

“ماموریت چارلی” قسمت اول

دقیقا هشت ماه و یک هفته از آن ماجرای  تلخ در طبقه ۴۸  ساختمان مرکزی سازمان اطلاعات مرکزی  ایالات متحده آمریکا می گذرد و من ” آلیس تامسون ”  هرگز فکر نمی کردم که در دوران فعالیت کاری خود  به عنوان یک مامور امنیتی عالی رتبه مجبور باشم چنین حقارتی

طنز 15

طنز ۱۵

چهار کلمه، چهار شخص بچه‌ها طبق آداب جبهه، روی چهار تکه کاغذ، کلمات اسیر، مجروح، شهید، سالم را نوشته، هر کس یکی را برداشت. فرد «سالم» گفت: بله، اگر قرار باشد ما هم شهید شویم، چه کسی از کیان اسلامی محافظت کند؟ معلوم است ما برای خدا مهم هستیم، شاید

طنز 12

طنز ۱۲

ریز، تیز، تمیز وقتی عملیات نمی‌شد و جابه‌جایی صورت نمی‌گرفت، نیروها از بی‌کاری حوصله‌شان کم می‌شد. نه تیر و ترکشی، نه شهید و مجروحی و نه سرو صدایی، منطقه یکنواخت و آرام بود. آن موقع بود که صدای همه درمی‌آمد و بعضی‌ها دست به سوی آسمان بلند کرده و می‌گفتند:

وقتي از همسرتان دوريد چگونه رفتار کنيد ؟!

وقتی از همسرتان دورید چگونه رفتار کنید ؟!

وقتی از کسی که خیلی دوست اش داریم، دور هستیم؛ بارها و بارها در ذهنمان آخرین حرف ها، روز و ساعت دیدار را مرور می کنیم تا باور کنیم خیلی از دیدارمان نگذشته و او را دوباره می بینیم.  گاهی هم که صبر و تحمل مان تمام می شود، یا

اشتراک گذاری این صفحه در :
ما را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید
اسکرول به بالا