دسته بندی :اعتصاب

1 مقاله

خاطرات آزادگان 8

خاطرات آزادگان ۸

استقبال پرشکوه وارد شهرهای عراق که شدیم، ما را گرداندند. مردم از زن و بچه گرفته تا بزرگ و کوچک، با چشم حقارت به ما نگاه می‌کردند. بسیاری از آن‌ها سنگ، میوه‌ی گندیده، چوب و یا هرچه که به دستشان رسید، به طرف ما پرتاب کردند. با این استقبال فهمیدیم

اشتراک گذاری این صفحه در :
ما را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید
اسکرول به بالا