داستان بازی کامپیوتری! ۱۳۹۶/۰۶/۱۰ علی از مدرسه برگشت و سریع ناهارش را خورد و نشست پشت کامپیوتر تا بازی جدیدی را که از دوستش گرفته بود نصب کند. بعد از آن غرق بازی شد و زمان را فراموش کرد. او علاقه ی زیادی به این بازی ها داشت و همیشه همه چی را فراموش