دسته بندی :جبهه

41 مقاله

خاطرات رزمندگان 5

خاطرات رزمندگان ۵

پاسدار قوی هیکل صبح روز عملیات الله اکبر بود، ما پادگان دشت آزادگان را که در نزدیکی حمیدیه بود، به عنوان کمپ اسر معین کرده بودیم بچه‌ها حدود ۲۰۰ نفر اسیر را در آنجا نگه داشتند، خیلی جالب بود، هیچ‌یک از این افراد افسر و درجه‌دار نبود. بعد از دقت

خاطرات رزمندگان 2

خاطرات رزمندگان ۲

آمبولانس سوخته عملیات کربلای ۵ در حین پیشروی به آمبولانسی برخوردیم که در آتش می‌سوخت و آژیر آن مثل اینکه اتصالی کرده باشد یکسره صدا می‌کرد تمام منطقه را طنین صدای آن پر کرده بود این وضعیت ساعتها ادامه داشت تا یکی از بچه‌ها با رگبار تیربارش آن را خاموش

آداب جبهه 5

آداب جبهه ۵

ذکر مصیبت مادر در غیر از ماه محرم و ایام عزاداری، دسته‌هایی به تناوب، شب‌هایی در هفته و اوقاتی در شبانه روز به عزاداری می‌پرداختند و از آن جمله، بچه‌هایی که تمام روز ذکرشان به طور خاص یا زهرا (س) بود. در پادگان، زمین صبحگاه و در خط مقدم، بزرگترین

آداب جبهه 4

آداب جبهه ۴

حلالیت خواستن طلب حلالیت و تقاضای شفاعت بچه‌ها از هم، رایج‌ترین عباراتی بود که دائم در بین آن‌ها مبادله می‌شد. مثل: «التماس دعا» در پشت جبهه. منتهی مثل همه چیز دیگر در شب‌های عملیات این کار صورت دیگری به خود می‌گرفت. واقعاً‌ بچه‌ها به هم التماس می‌کردند و عاجزانه از

آداب جبهه 3

آداب جبهه ۳

ترک منطقه به ضرورت همان‌طور که بسیاری از نیروها داوطلبانه موقع اعزام می‌رفتند و به هیچ چیز جز دفاع نمی‌اندیشیدند، کم نبودند برادرانی که به محض اعلام نیاز نیرو برای خط مقدم، برگه‌های مرخصیشان را پس می‌دادند و راه را کج می‌کردند به سمت ادامه‌ی نبرد؛ برادرانی که حتی اگر

آداب جبهه 2

آداب جبهه ۲

بدرقه میهمانی عموماً در شب بود و میهمانان اگر هم به روشنایی آمده بودند، در غیر شب‌هایی که ماه تمام بود، خلاصه در اوایل و اواخر ماه، در تاریکی و ظلمات به مقر و محلشان باز می‌گشتند، در مسیری ناهموار که میزبان آن را با چراغ‌قوه و فانوسی که برمی‌داشت

طنز 24

طنز ۲۴

چشم دل هر شب وقت خواب که می‌شد، بساطی داشتیم. بعضی‌ها خوش خواب بودند و برخی پیربی‌خواب. قرار گرفتن این دو گروه در کنار هم کمی وضعیت را دشوار می‌کرد. عده‌ای می‌نشستند دور هم و شروع می‌کردند به حرف زدن. آن‌هایی که در رختخواب بودند به کسانی که گرم گفت‌وگو

طنز 21

طنز ۲۱

از خوف خدا غش کرده اگر کسی بی‌موقع در میان جمع می‌خوابید، خصوصاً اگر این شخص بعد از سلام نماز خوابش می‌برد یا مثلاً در مراسم دعای کمیل، دعای توسل یا زیارت عاشورا که نوعاً بعد از نماز صبح برگزار می‌شد و به گوشه‌ای می‌افتاد و از خود بی‌خود می‌شد

طنز 17

طنز ۱۷

برق سه فاز روزی از محمد در مورد روحیه‌ی رزمندگان سؤال کردم. گفت: «روحیه‌ی رزمندگان ما مانند برق سه‌فازی است که وقتی مزدوران عراقی را می‌گیرد، آنان را به علت نداشتن تقوا، خشک می‌کند و از پا درمی‌آورد». منبع :کتاب سیرت شهیدان راوی : محمد حبیبی بوی دهان در جریان

شهيدي که امام بر بازويش بوسه زد

شهیدی که امام بر بازویش بوسه زد

«به جبهه اومدم شاید کمکی در راه خدا بکنم و گناهانم پاک بشه» «تو این مدت البته ما هیچ کاری نکردیم. هر کاری که می‌شد خدا می‌کرد. ما فقط وسیله بودیم. همین حالا که ما داشتیم با موتور از خط می‌آمدیم یک خمپاره تقریباً ۵ متری ما خورد. قشنگ ۵

اولين حضور رهبر در جبهه

اولین حضور رهبر در جبهه

در اولین روزهای دفاع مقدس، با وجود اوضاع نابسامان جنگ ، آیت الله خامنه ای عازم جبهه های نبرد شد تا با حضور خود بر اعتماد به نفس و طمأنینه ی رزمندگان اسلام بیفزاید و شور و اشتیاق آنان را به جهاد و شهادت دو چندان کند. ایشان درباره ی

مطلبی پیدا نشد
اشتراک گذاری این صفحه در :
ما را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید
اسکرول به بالا