دسته بندی :غول چراغ

1 مقاله

غول چراغ جادو

غول چراغ جادو

مردی وقتی که داشت کنار ساحلی در شمال قدم می زد، یک بطری پیدا کرد. نگاهی به اطرافش کرد و وقتی مطمئن شد کسی آنجا نیست، در بطری را باز کرد. ناگهان غولی (مثل غول چراغ جادو) بیرون آمد و از مرد برای آزاد کردن او تشکر کرد. غول بطری

اشتراک گذاری این صفحه در :
ما را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید
اسکرول به بالا