گزارشى از عتبات عالیات
گـرچه سرتا قدمم غرقه تقصیـر و خطـاست لیک چشمـم سویت اى خسـرو اقلیـم وفاست گـر ببخشـى تو گناه مـن دل خسته رواست لنگـر حلـم تـو اى کشتـى تـوفیق کجاست که در ایـن بحـر کـرم غرق گنـاه آمـده ایم سردارى که فرمانرواى هزار سرباز جنگـى است و از اشراف و بزرگان