آنتی سمیتیزم ؛ تحول درمفهوم و دستاویزی در کاربرد

آنتی سیمیتیزم در اصل به معنی نفرت از یهودیان با انگیزه های نژادی می باشد.این مفهوم در طول حیات سیاسی رژیم صهیونیستی مورد بهره گیری سران این رژیم بوده وآنهابدلایل گوناگون در بسیاری از مقاطع تاریخی درپی استفاده ازاین عنوان برای اهداف خاص خود که بیشتر مظلوم نمایی بوده، برآمدند.
این اصطلاح که مدتی است در محافل مطبوعاتی به کرات تکرارمی شود و عمدتاً با تبلیغات گسترده محافل صهیونیستی همراه است. امروزه با تبلیغات محافل صهیونیستی، هر نوع مخالفت با یهودیان و رژیم صهیونیستی در زمره آنتی سیمیتیزم تلقی می شود.
بدون شک حمله ، بی حرمتی و اهانت به اماکن مورد احترام هردین ، فرقه یا قومی بی حرمتی به آن قوم تلقی می شود و نشانه بارز نژاد پرستی است لیکن در دنیای امروز از بعضی از واژه ها ، بهره برداریهای مختلفی می شود. از جمله یکی از این واژه ها آنتی سیمیتیزم می باشد که روزانه به چشم می خورد. در این مقوله برآنیم تا به بیان و شرح این موضوع و سیر تاریخی تحول مفهومی آن اشاره کنیم.
این خبرگزاری می افزاید واژه فوق برای اولین بار در سال ۱۸۷۹ توسط ویلهلم مار یک روزنامه‌نگار آلمانی در کتابی تحت عنوان “پیروزی یهودیت بر ژرمنیسم” بکار رفت. این اصطلاح که در معنی واقعی خودش اصطلاحی توهین آمیز و تحقیر آمیز تلقی میشود، امروزه بیشتر برای بهره برداری سیاسی از آن استفاده می شود.
آنتی سیمیتیزم از دو واژه آنتی به معنای ضد و سیمیتیزم به معنای سامی گرائی ترکیب یافته است. کلمه سامی که تداعی کننده یک قوم است از نام “شم” فرزند بزرگ نوح (ع) گرفته شده است.
یهودیان در راس آنها صهیونیسم بین الملل و سردمداران اسرائیل سعی دارند با منتصب نمودن یهودیان به سام خود را تنها وارث این خاندان معرفی نمایند و مخالفین خودشان را به عنوان سامی ستیز و نژاد پرست به جهانیان معرفی نمایند.
این بحث برآن نیست تا به توجیه افکار نژاد پرستانه اقدام نماید، همانطورکه دربالا به آن اشاره شد بدون شک آنتی سیمیتیزم پدیده ای زشت و نژاد پرستانه است لیکن نکته ای که در این خصوص امروزه قابل بحث است این است که دایره شمول و مرزهای آن تا کجاست؟
آیا مخالفت با سیاستهای رژیم صهیونیستی را می توان دراین مقوله طبقه بندی کرد یا خیر؟
چرا رژیم صهیونیستی بر آنست تا مخالفت با سیاستهای ترور و اشغال آن رژیم را در این مقوله طبقه بندی کند؟
همه آگاهان بر این نکته تاکید دارند که خاستگاه این تفکر دراروپاست ودرهنگام بروز چنین تفکری رژیم صهیونیستی بوجود نیامده بود .
در طول تاریخ یهودیان در اروپا مشکلاتی با اروپائی ها داشتند واتهامهائی نظیر خداکشی یا مسیح کشی، افتراء خون و مسئله پروتکلهای بزرگان صهیونیست به آنها وارد می شد. این مسئله تا زمان تشکیل رژیم اسرائیل کماکان درحیطه پدیده سامی ستیزی قابل ارزیابی بود لیکن بعد از تشکیل رژیم اسرائیل این مسئله روند پیچیده و گمراه کننده ای به خود گرفت. رژیم صهیونیستی خود را به عنوان نماد و مظهر سامی بودن به جهانیان معرفی نمود وهرگونه مخالفت با سیاستهای سرکوب ، ترور و ارعاب این رژیم در هر نقطه از جهان ، از دیدگاه آنها در زمره رفتارهای آنتی سیمیتیزم یا یهود آزاری قرار گرفت. اسرائیل در طول چند دهه گذشته با کار برد این اصطلاح برای برچسب زدن به مخالفین خود، سعی در نهادینه نمودن آن کرده است، این تلاش تا همین اواخر به نحوی شایان انجام می گرفت.
اصراررژیم صهیونیستی برای گسترش مرزهای این واژه و شامل کردن مخالفت با آن رژیم ، به عنوان یک رفتار ضد یهودی ، اخیراًبا مخالفتهائی روبروگردیده است. دراوائل امسال طبق یک نظرسنجی که دراتحادیه اروپا صورت گرفت بسیاری از شهروندان اروپائی اسرائیل را تهدیدی برای صلح جهانی اعلام کرده بودند.
مهر می افزاید این دیدگاه برای سردمداران رژیمی که داعیه رسالت دموکراسی درخاورمیانه را در سر دارند، بسیار گران آمد و آنها با آنتی سیمیتیک خواندن این تفکر با فشار و انتقاد ازاتحادیه اروپا ، آنها را مجبور به برگزاری همایشی تحت عنوان “مبارزه با آنتی سیمیتیزم ” کردند.
اسرائیل سعی داشت در این همایش رسالت خود را مبنی بر محکومیت تمام اشکال مخالفت با اسرائیل در قالب اقدام نژاد پرستانه به پایان برساند و برای اولین بار بعد از پیدایش آن رژیم مفهوم آنتی سیمیتیزم را متحول کند ، لیکن این مسئله با مخالفت بعضی ازشخصیتهای برجسته اروپائی مواجه شد و وقتی یکی از مسئولین بلند پایه ایرلندی اتحادیه اروپا اعلام داشت که نباید انتقاد از اسرائیل به عنوان اقدامی آنتی سیمیتیک تلقی شود یکباره تمام رشته های اسرائیل پنبه شد.
با این وجود این رژیم هنوز دست از پا ننشسته و همچنان بر این باور است که مخالفت با به اصطلاح “قوم برگزیده خدا” که اسرائیل نماینده آنهاست نژادپرستی تلقی می شود و به همین منظور درماههای اخیر دست به دامن سازمان ملل و کوفی عنان دبیر کل این سازمان شده تا ماموریتش را به پایان برساند.
تبلیغات آنتی سمیتیزم و کشور فرانسه
مدتی قبل آریل شارون نخست وزیر رژیم صهیونیستی با آنتی سیمیتیک خواندن فرانسه، از یهودیان آن کشور درخواست نموده تا برای رهائی از آن به اسرائیل مهاجرت کنند گرچه این اولین بار نیست که سردمداران رژیم صهیونیستی با توسل به این ترفند چنین درخواستی را از یهودیان سایر نقاط می کنند لیکن تبلیغات اخیر دارای چند جنبه بود.
شارون سعی داشت از یک طرف فرانسه و شیراک را مورد حمله قرار دهد چرا که سیاستهای وی کاملاًمورد تائید اسرائیل نیست و از طرف دیگر سعی داشت بحران توازن جمعیتی را در داخل سرزمینهای اشغالی از بین ببرد. باتوجه به اینکه بخشی از مسئله در گیری یهودیان در فرانسه به مسلمانان(به خاطر حمایت آنها از سیاستهای رژیم صهیونیستی) باز می گردد شارون می خواست با این درخواست نطفه اسلام ستیزی را در کشوری که اسلامخواهی در آن افزایش چشم گیری یافته منعقد کند.
اهداف رژیم صهیونیستی:
اسرائیل برای چنین تلاشی اهداف گوناگونی دارد. آن رژیم برآنست تا با چنین برچسبی به مخالفان خود در سراسر جهان آنها را در زمره نژاد پرستان و لومپن ها قرار داده و ازآنان بعنوان وارثان حکومت ناسیونال سوسیالیست آلمان نازی نام برده وضمن تحقیرو باج خواهی، آنها را منزوی سازد. ضمن اینکه درهنگام اوج گیری انتفاضه وکشتارفلسطینیان، اقدام مسلمانان فرانسه برای حمایت از مردم فلسطین که با تنش و برخورد یهودیان طرفدار شارون درفرانسه همراه بود ، به عنوان یک اقدام آنتی سیمیتیک تلقی گردید.
همچنین اسرائیل بر آن است خود را به عنوان حامی اصلی ملت یهود معرفی نماید و به آنها بقبولاند که مخالفت با اسرائیل به منزله مخالفت با یهودیان است.
از دلائل دیگرموردتاکیدمهراینکه تلاش اسرائیل در این راستا می تواند به مسئله ملت سازی این رژیم اشاره کرد. اسرائیل رژیمی است که بقاء آن تنها به کمک مالی که ازسوی آمریکا دریافت می کند بستگی ندارد، این کشور شدیداً نیازمند دریافت سهمیه مهاجرت از کشورهای خارج به ویژه یهودیان غربی است که جنبه تبلیغاتی مناسبی هم دارد و با این اقدام سعی دارد به یهودیان جهان القاء کند که پدیده آنتی سیمیتیزم باردیگر درحال شعله ورشدن است و درصورت عدم مهاجرت آنهاممکن است تجربه تلخ جنگ جهانی دوم را تجربه کنند.
با وجود تلاشهای بی وقفه این رژیم برای جذب مهاجران خارجی به بهانه ظهور آنتی سیمیتیزم آمارهای رسمی که از سوی منابع رسمی آن کشورمنتشر شده نشان ازافزایش مهاجرت معکوس درآن رژیم را دارد و تبلیغات این رژیم درخصوص آنتی سیمیتیزم در بسیاری از مواقع نشات گرفته از خود اسرائیلیها و سران صهیونیست می باشد که برای جذب مهاجران همیشه دست به برپایی هیاهوی پوچ وجنجالی می زنند ونظرسنجیهای بعمل آمده در این خصوص نشان داده که یهودیان دو کشور(روسیه و فرانسه) که مراکز عمده جذب مهاجران به اسرائیل تلقی می شوند علاقه ای به مهاجرت به اسرائیل ندارند و یهودیان روسیه به جای اسرائیل به آلمان و آمریکا و یهودیان فرانسه نیز کبک کانادا را ترجیح می دهند.