این پنج‌ «میم» و شش «ت» مهم را در تربیت کودک خود هیچ‌وقت از یاد نبرید

این پنج‌ «میم» و شش «ت» مهم را در تربیت کودک خود هیچ‌وقت از یاد نبرید

این پنج‌ «میم» و شش «ت» مهم را در تربیت کودک خود هیچ‌وقت از یاد نبرید

پنج و شش

“فاطمه کریمی دستنائی”

برای شکل دادن خودپنداره مثبت در کودک لازم است پنج «میم» را در روابط خود با کودک موردتوجه قرار دهید:

۱. محبوبی: به کودکان خود بفهمانید که آن‌ها را دوست دارید. کودک نیاز دارد تا از طرف منابعی که او آن‌ها را منبع قدرت و امنیت می‌داند، محبت دریافت کند. فرزندان ما نیاز به تکیه‌گاهی عاطفی دارند؛ بنابراین به آن‌ها بفهمانید «تو محبوبی». در مقابل، اگر کودکی با دریافت سرزنش‌ها و تذکرهای مکرر فکر کند محبوب نیست، احساس ارزشمندی کمتری خواهد داشت.

۲. محترمی: احترام، هسته اخلاق است. اگر خانواده‌‌ای بخواهد سنگ‌بنای اخلاق را بگذارد، باید نخست احترام میان افراد را ترویج و تشویق کند. اگر بی‌احترامی در خانه‌ای شروع شود، بی‌اخلاقی در آن خانواده ادامه خواهد یافت. احترام از محبت و ترس تشکیل‌ شده است؛ محبت نسبت به‌طرف مقابل و ترس از این‌که کاری نکنیم طرف مقابل از ما ناراحت شود. ادب در سخن گفتن با کودک، صدا زدن محترمانه او در تنهایی و در جمع دیگران، دقت در توجه کردن به نظرات منطقی کودک، در زدن هنگام ورود به اتاق کودک و… همه از مصادیق احترام به اوست. احترام گذاشتن به کودک یعنی به او بفهمانید «تو محترمی».

۳. مهمی: احساس مهم بودن، یکی از نیازهای اصلی انسان‌ها به‌ویژه کودکان است؛ کارنگی می‌گوید از مدیر تیمارستانی در آمریکا پرسیدم: چرا افراد دیوانه می‌شوند؟ او که حدود ۱۵ سال تجربه داشت و چندین بار به‌عنوان مدیر برتر برگزیده ‌شده بود، گفت: دیوانگی این آدم‌ها یک دلیل مهم دارد و آن این‌که کسی به این‌ها در دنیای واقعی احساس مهم بودن نداده است و آن‌ها برای احساس مهم بودن به دنیای تخیلات و توهمات پناه می‌برند.

درباره کودکان نیز همین‌طور است؛ آن‌ها می‌خواهند توسط والدینشان دیده شوند چون «احساس مهم بودن» را در سنین کودکی از والدین خود دریافت می‌کنند؛ مخصوصاً زمانی که فرزند دیگری را در خانواده، رقیب عاطفی خود بدانند ممکن است دست به هر کاری بزنند تا آن‌ها هم دیده شوند. لازم است با دوری از تبعیض و با وقت اختصاصی گذاشتن برای هر کودک به او این حس را بدهید که «تو مهمی».

۴. مفیدی: تصور کنید در اداره‌ای مشغول کار هستید و حقوق خوبی هم دریافت می‌کنید، اما به شما کار خاصی داده نشده است. هرچند کار دارید و درآمد، اما اگر احساس کنید که مفید نیستید، احساس خوشایندی ندارید. در خانه، کارهایی را که در توان و استعداد کودک است به او بسپارید و در قبال انجام درست آن‌ها او را تشویق کنید تا به او بفهمانید «تو مفیدی»

۵. می‌فهمی: یکی از دستورات اسلامی آن است که در هفت ساله سوم زندگی فرزندان با آن‌ها مشورت کنید. این هم برای فهماندن راه و رسم زندگی و تصمیم‌گیری به آن‌هاست و هم برای القای غیرمستقیم این پیام به آن‌هاست که «تو می‌فهمی»؛ البته در سنین کمتر هم می‌توان با تحسین توانمندی‌های کودک در فهم درست موقعیت‌های زندگی و رفتار مناسب در آن موقعیت‌ها، به او فهماند که «تو می‌فهمی».

در کنار پنج باید تربیتی، برای شکل‌گیری خودپنداره مثبت در کودک لازم است به شش نباید تربیتی نیز تحت عنوان شش «ت» توجه کنید:

۱. تنبیه: تا جایی که امکان دارد فرزند خود را تنبیه بدنی نکنید و به‌جای آن از روش‌هایی مثل محروم کردن از تفریحات، گرفتن برخی امتیازات و قهر کوتاه‌مدت استفاده کنید. مخصوصاً مراقب باشید که در هنگام خشم تنبیه نکنید. در ضمن باید دانست که زیاده‌روی در تنبیه، روحیه مقاومت و لج‌بازی را در کودک تقویت می‌کند.

۲. توهین: تنبیه، جسم کودک را می‌خراشد و توهین، روح او را. باید کوشید در هیچ شرایطی به کودک توهین نشود؛ چراکه این کار نه‌تنها به کودک در عمل یاد می‌دهد که او هم در هنگام ناکامی می‌تواند توهین کند، بلکه شخصیت روانی و عاطفی او را در هم می‌شکند و حس محترم بودن را از او می‌گیرد.

۳. تهدید: برخی والدین از تهدید برای کنترل فرزندان خود استفاده می‌کنند. شاید میزان اندکی از تهدید بد نباشد اما مطمئناً میزان بالای تهدید به ضرر خود والدین است؛ چراکه آن‌ها در مقام عمل، به تهدیدها جامه عمل نمی‌پوشانند یا نمی‌توانند بپوشانند و ازاین‌رو به‌تدریج از اعتبار سخنان آن‌ها نزد کودک کاسته می‌شود.

۴. تحقیر: آیا تابه‌حال در جمع دیگران تحقیر شده‌اید؟ چه حسی به شما دست داده است؟ تصور کنید کودکی که باید از والدین خود احترام دریافت کند، احترامش توسط آن‌ها در خلوت و یا جمع دیگران با تحقیر شدن شکسته شود. تحقیر، دیوارهای احترام را فرومی‌ریزد و وقتی چنین شد، حرمت‌ها از میان خواهد رفت؛ ازاین‌رو تحقیر کودک درنهایت منجر به بی‌احترامی به والدین خواهد شد.

۵. تبعیض: بسیاری از والدین مدعی هستند که در حق فرزندان خود برابری و مساوات را دنبال می‌کنند، اما اگر در رفتار خود دقیق شوند موارد متعددی از تبعیض گذاشتن میان فرزندان را در رفتارهای خود خواهند یافت. تبعیض، بذر عقده و کینه است. عقده در مقابل این رفتار و کینه برای این‌که کودک بر شکست عاطفی ناشی از تبعیض، مرهمی بگذارد. ازاین‌رو با تبعیض، در حقیقت یک دشمن داخلی در فضای خانواده تولید می‌شود.

۶. تنفر: پدر و مادر بی‌مسئولیتی که وقت گذاشتن برای تربیت فرزند را وقت تلف کردن می‌دانند، باید توجه داشته باشند که دیر یا زود این مطلب را فرزندشان خواهد فهمید و این یعنی رویش حس تنفر از زندگی و والدین در او. از سوی دیگر هم باید گفت اگر تبعیض، تحقیر، توهین و تنبیه از حد بگذرد، کودک وارد فضای تنفر می‌شود و این یعنی فرزندی که می‌خواسته به والدین خود تکیه کند، حال تکیه‌گاهی که ندارد هیچ، بلکه تکیه‌گاه او تبدیل‌شده است به اتاق نفرت و سردی.

سخن رهبری:

اگر نسل‌ها بخواهند فرآورده‌های ذهنی و فکری خود را به نسل‌های بعدی منتقل کنند و جامعه از گذشته خودش بخواهد سود ببرد، این فقط با خانواده ممکن است. در محیط خانواده است که اول‌بار همه‌ هویت و شخصیت یک انسان بر اساس فرهنگ آن جامعه شکل می‌گیرد و این پدر و مادرند که به‌طور غیر‌مستقیم و بدون این‌که خود آن‌ها تصنعی به کار ببرند، به‌طور طبیعی محتوای ذهن و فکر و عمل و معلومات و اعتقادات و مقدسات و این‌ها را به نسل بعدی منتقل می‌کنند.

در بنا و تشکیل خانواده و در حفظ خانواده، باید احکام اسلامی را رعایت کرد تا خانواده باقی بماند؛ لذا شما در خانواده‌های متدین که زن و شوهر به این حدود اهمیت می‌دهند، می‌بینید که سال‌های متمادی با هم زندگی می‌کنند. محبت زن و شوهر به یکدیگر باقی می‌ماند و جدایی‌شان از هم سخت است و دل در گرو محبت یکدیگر دارند. این حسن و این محبت‌هاست که بنای خانواده را ماندگار می‌کند و لذا اسلام به این چیزها اهمیت داده است.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

اشتراک گذاری این صفحه در :
ما را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید
اسکرول به بالا