بورس بهعنوان یکی از بازارهای مالی جهان و محل تجارت و یکی از ابزارهای اصلی تأمین مالی سرمایهگذاران و ایجاد امنیت روانی برای سرمایه پذیران محسوب میشود. بورس در اصل زمینهای فراهم میآورد تا دو گروه از مردم، بهطور قانونی، در یک فعالیت اقتصادی شریک شده و علاوه بر تأمین نیازهای یکدیگر، از منفعت و سود این فعالیت بهرهمند شوند. این دو گروه، سرمایهگذاران و سرمایه پذیران میباشند. در یک تقسیمبندی ساده، افراد جامعه را میتوان به دو گروه تقسیم کرد؛ یک گروه کسانی که پول، سرمایه و یا پسانداز دارند، اما نمیتوانند با آن کار اقتصادی مستقیم انجام دهند و گروه دوم کسانی که توانایی انجام فعالیتهای اقتصادی دارند، اما سرمایه و پول کافی ندارند، تلفیق این دو عامل منجر به شکلگیری نوعی از بازار مالی میگردد که هم بر اساس منافع دو گروه کار کرده و هم تأمینکننده منافع اجتماعی و امنیت اقتصادی است. بورس علاوه بر اینکه از تحرکات و تحولات اجتماعی، سیاسی و اقتصادی تأثیر میپذیرد، از نوع رفتار سرمایهگذاران و سرمایه پذیران هم تأثیر میپذیرد. تحلیلهای بنیادی و تکنیکال، میزان و نوع این تأثیرات را به نمایش گذاشته و روند جریانی تأثیر را نشان میدهند. علاوه بر این، نوع رویکرد دولت نسبت به بورس هم میزانی از تأثیر را بر این بازار مالی بر جای میگذارد.
با توجه به افزایش میزان قابلتوجه نقدینگی در جامعه و ایجاد تورم در بخش قابلتوجهی از اقتصاد ایران در طی سه سال اخیر و همچنین تمایل حضور نقدینگی جامعه در سه قسمت عمده سرمایهگذاری و حرکت شتابان و جهتدار این نقدینگی در هر سه بخش مسکن، طلا و ارز و گاهی هم در بازار خودرو، منجر به شکلگیری بازارهای ثانوی و غیرواقعی در این قسم از سرمایهگذاریها گردید و حرکت جزیرهای صاحبان نقدینگی در عبور از یک فرصت تأمین سرمایه به فرصت دیگر جهت حفظ و افزایش سرمایه خود، بهنوعی حرکتهای نوسان دار و زمانبندیشده تورم در هر کدام از چهار قسم سرمایهگذاریها را شامل گردید. حضور نقدینگی در هر قسم از بازار مالی میتواند علاوه بر شکننده بودن آن بازار، تورمهای هیجانی را نیز برای آن رقم بزند.
در چنین شرایطی بورس به عنوان یکی از بازارهای سرمایهگذاری مطرح میگردد که میتواند بخشی از نقدینگی موجود در جامعه را به سمت خود هدایت نموده و با جذب میزانی از نقدینگی حاضر، از هیجان مربوط به تحرکات نقدینگی بکاهد. در شرایط کنونی، افزایش شاخص و شکسته شدن مرز یکمیلیونی، نشاندهنده کشش بازار بورس تهران برای جذب بخشی از نقدینگیها است، اما در این میان نکاتی وجود دارد که پرداختن به آنها قدرت بورس در این زمینه را بهتر نشان خواهد داد:
اولین نکته این است که بورس تهران خیزش خود را با عرضههای اولیه از سوی برخی از شرکتهای دولتی و واگذاری بخشی از سهام این شرکتها و با کشف قیمتهای جدید آغاز کرد. این امر را میتوان بهعنوان یک محرک و اهرم آغازکننده قلمداد کرد که بورس تهران در کنار برخی از بازارهای مشابه خود، با حمایت عرضههای اولیه وارد این کارزار شده و لذا این نکته به ذهن میآید که نحوه شکلگیری حرکت بورس تهران با بازارهای سرمایهگذاری دیگر متفاوت بوده است.
نکته دوم اینکه بعد از عرضههای اولیه، حمایت مستقیم و غیرمستقیم دولت از بورس، ادامه روند افزایشی شاخص و جذب سرمایه را رقم زده است و نوع تلاش دولت در جهت افزایشی بودن روند و نوع حمایتهای صورت گرفته تأمینکننده حرکت افزایشی و حرکتهای روبهجلوی بورس هست و در برخی از جاهایی که با کاهش روند مواجه شده نیز با ورود ضمنی دولت حتی بهصورت یک حرکت روانی، بازار را به سمت افزایشی گسیل کرده است. پس بازار بورس تهران را میتوان نوعی بازار حمایتشده تلقی کرد که وابسته به حمایت حرکت خود را شروع کرده است. جای این سؤال در اینجا مطرح است که در صورت کاهش و یا حذف حمایت دولت چه سرانجامی برای بورس رقم خواهد خورد که این سرانجام و نتیجه نیز وابسته به حرکتها و نوع تمایلات سرمایهگذاران است. اگر سرمایهگذاران به سمت آشنایی با بورس و بهصورت دائمی و بدون رفتارهای هیجانی وارد شوند، حتی با حذف حمایت دولت باز هم شاهد حرکت افزایشی بورس خواهیم بود؛ لذا در چنین شرایطی میبایست حمایت دولت به شکلگیری مسیرهای فرهنگسازی سرمایهگذاری بورس تبدیل شود تا ماندگاری بورس در جذب میزانی از نقدینگی جامعه رقم بخورد.
نکته سوم اینکه قشری از سرمایهگذاران فعلاً با نگاه موقت و افزایش سرمایههای اندک خود که قابلیت جذب در بازارهای دیگر را ندارد، وارد فعالیت بورسی شدهاند. بهنوعی دیگر میتوان گفت که سرمایههای خرد با انگیزه سود خرد و اندک تا زمان لازم وارد شده و در صورت کاهشی بودن روند بورس میتواند رفتارهای هیجانی سرمایهگذاران را رقم زده و صدماتی آتی به فرهنگسازی بورس به وجود بیاورد. ایجاد نگرش کاهش فعالیت مقطعی در بورس میتواند به کاهش این رفتارهای هیجانی منجر شود.
نکته چهارم؛ در شرایطی بورس تهران روند افزایشی خود را نشان میدهد که بازارهای موازی این بازار مثل مسکن، طلا، ارز و خودرو همچنان روند افزایشی خود را حفظ کردهاند. در اصل میتوان با این نگاه به موضوع نگریست که بورس نقدینگیهای خرد را جذب کرده است و هنوز نقدینگیهای کلان در بازارهای موازی به جولان خود ادامه میدهند و بورس علیرغم روند افزایشی، تأثیری ناچیز در بازارهای دیگر داشته است. اکنون نگاه به بورس این است که آیا بورس تهران توان افزایش جذب میزان نقدینگی و جذب نقدینگیهای کلان را دارد یا نه و مقابله با بازارهای دیگر را دارد؟
درنتیجه شرایط کنونی ایجادشده در بورس تهران میتواند بهعنوان محکی برای قدرت جذب بورس و حفظ قدرت خود در کنار بازارهای دیگر گردد که در آینده نشان خواهد داد که آیا بورس تهران در درازمدت و بدون حمایتهای ثانوی و رفتارهای هیجانی میتواند نقش خود را در کنار بازارهای دیگر در جذب نقدینگی اجرا نماید؟ بدون شک َآینده بورس تهران بستگی به نوع رفتارهای سرمایهگذاران، سرمایه پذیران و دولت و نگرش آنها نسبت به ادامه این روند خواهد بود که هرگونه تعلل و ایجاد خلل در هرکدام از اضلاع این مثلث، شرایط بورس بهگونهای دیگر رقم خواهد خورد و نتیجه محک را برای آیندگان در جهت تبدیل بورس به یک بازار دائمی و یا بازار موقت سرمایهگذاری را رقم خواهد زد.
بورس در مسیر آزمایش
- مهر ۱۲, ۱۳۹۸
- ۰۰:۰۰
- No Comments
- تعداد بازدید 77 نفر
- برچسب ها : بازار بورس, تورم, حمایت دولت, سرمایه گداری