آیا وضعیت منع حجاب در فرانسه و کشورهای دیگر تجاوز به حقوق فرد و حقوق جامعه مسلمان نیست؟
حقوق بشر و منع حجاب در فرانسه
براساس ماده ۱۸ اعلامیه جهانی حقوق بشر، »هر کس حق دارد از آزادی فکر، وجدان و مذهب بهره مند شود. این حق متضمن آزادی تغییر مذهب یا عقیده و همچنین متضمن آزادی اظهار عقیده و ایمان میباشد و نیز شامل تمایلات مذهبی و اجرای مراسم دینی است. هر کس میتواند از این حقوق منفردا یا مجتمعا به طور خصوصی یا به طور عمومی برخوردار باشد«.(۱)
همچنین بر اساس ماده دوم قانون اساسی ۱۹۵۸ فرانسه، فرانسه کشوری غیر مذهبی است ولی در عین حال به تمام اعتقادات دینی، متساویا احترام میگذارد.(۲)
بنابراین از نظر حقوقی عملکرد دولت فرانسه در مبارزه با حجاب مسلمانان این کشور و ممنوعیت آن، با معیارها و موازین قانون حقوق بشر و حقوق داخلی آن مغایر میباشد.
با نگاهی دقیق و واقع بینانه میتوان مهم ترین عوامل منع حجاب و سخت گیری علیه مسلمانان فرانسه در مورد ذیل است:
یک. ترس از گسترش سریع اسلام
دکتر اسعد حیدر کارشناس امور خاورمیانه در شبکههای تلویزیون فرانسه درباره روند افزایش مسلمانان فرانسه میگوید: »روند گرایش و بازگشت به اسلام از سال ۱۹۸۰ میلادی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران در فرانسه رو به گسترش نهاد و تا سال ۱۹۸۰ اسلام به عنوان دین دوم رسمیتی نداشت اما امروزه این یک حقیقت است که اسلام دین دوم فرانسه میشود«.(۳)
روزنامه فرانسوی فیگارو مینویسد: »امروز، جوانان فرانسوی بیش از پیش به اسلام روی میآورند«.(۴)
ژان لین لکابن، از سرشناس ترین تحلیل گران فرانسه، در اعتراض توأم با هشدار اعلام میکند: »هر سال در فرانسه پنجاه هزار نفر به آیین اسلام میگروند«.(۵)
ترس از گسترش ایدئولوژی اسلامی واقعیتی است که سیاستمداران طرفدار ایدئولوژی متزلزل لیبرال دموکراسی را واداشته که به رغم تمامی ادعا و شعارهای خود درباره آزادی و حقوق بشر و ماهیت دیکتاتور مأبانه لیبرال دموکراسی غرب را آشکار سازند و با تمامی امکانات از گسترش ایدئولوژی نوپا و پرقدرت اسلامی و نمادها و مظاهر آن از جمله حجاب جلوگیری کنند.
استدلال وزیر فرهنگ آلمان در رد درخواست »لادن« معلم محجبه مسلمان این بود که: »مدارس ما به موازات آموزش دانش آموزان، پرورش هم میبینند. از آنجا که وجود یک معلم زن مسلمان با حجاب، با تعالیم اساسی مسیحیت در تضاد است، نمیتوانیم در مدارسمان پذیرای مسلمانان با حجاب باشیم. ما میخواهیم فرزندانمان را براساس فرهنگ مسیحیت تربیت کنیم«.(۶)
جمله فوق نه تنها مبین ترس سیاستمداران اروپایی از گسترش اسلام است بلکه در واقع اعتراف به ضعف و ناکارآمدی مبانی اعتقادی و فکری فرهنگ مسیحیت در پاسخ به نیازهای فردی و اجتماعی بشر است به نحوی که در مواجهه با اسلام، توان مقاومت و استدلال منطقی را ندارد.
دو. مشکلات زیربنایی و برداشتهای سلیقه ای از حقوق بشر
افزون بر اشکال عمده ای که بر اعلامیه حقوق بشر، به دلیل پذیرش مطلق آزادی مذهبی اعم از حقیقت یا خرافه بودن مذاهب و اینکه انسان را در داشتن و نداشتن مذهب آزاد گذاشته است وارد است، محدودیتی که در ماده ۲۹ اعلامیه آمده، تعارض عمده ای با اصل آزادی مذهبی به وجود آورده است.
توضیح آنکه: براساس ماده مذکور، استفاده از حق آزادی مذهبی، تا آنجا است که به حقوق و آزادی دیگران لطمه ای وارد نسازد. یکی از بارزترین مصادیق این محدودیت این است که دستورات مذهبی، با قوانین و نظام حقوقی حاکم بر جامعه ای ناسازگار باشد. طبعاً در چنین مواردی این تعارض به ضرر مذهب و آزادی مذهبی و به نفع نظام حقوقی حاکم حل خواهد شد.(۷)
پینوشت
(۱) فلسفه حقوق، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، ۱۳۷۸، ص ۰۹۲
(۲) دکتر سید محمد هاشمی، حقوق اساسی جمهوری ایران، نشر دادگستر ۱۳۷۸، ص ۳۶۱
(۳) روزنامه جمهوری اسلامی، خرداد ۷۷۳۱
(۴) روزنامه کیهان، ۷۵ /۳ /۲۲
(۵) ماهنامه غرب در آیینه فرهنگ، بهمن ۸۰، ش ۶۱
(۶) مسئله حجاب در اروپای غربی، همان، ص ۸۱
(۷) مؤسّسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، فلسفه حقوق، ۱۳۷۸، ص ۶۹۱