نشانه هاى خون قاعدگى و شرایط تحقق آن
خون حیض به طور غالب داراى صفات زیر است:(۱)
۱- سرخ یا سرخ مایل به سیاهى
۲- غلیظ
۳- گرم
۴- بیرون آمدن با فشار و کمى سوزش.(۲)
شرایط خون قاعدگى (شرایط تحقّق حیض)
خونى که زن مى بیند به فتواى بعضى از فقها با هفت شرط خون حیض است که اگر یکى از هفت شرط را نداشته باشد، خون حیض نیست ؛ ولى بعضى از فقها کمتر از هفت شرط قائل شدهاند که در زیر شرطهاى مورد اتّفاق و اختلاف را بیان مىداریم:
شرایط مورد اتّفاق در خون قاعدگى
.۱ بلوغ
خونى که دختر مى بیند، در صورتى خون حیض است که بالغ باشد. اما خونى که پیش از رسیدن به حدّ بلوغ مى بیند (اگرچه صفات و علایم خونِ حیض را نیز داشته باشد) حیض نیست.(۳)
مسأله: منظور از نُه سال، تمام شدن نُه سال و وارد شدن به ده سالگى است، نه داخل شدن به نه سالگى(۴)
.۲ خون دیدن پیش از سنّ یائسگى
خونى که زن بعد از پایان یائسگى مىبیند، حیض نخواهد بود، و استحاضه مىباشد.(۵)
چند نکته
* معناى یائسه: یائسه از یأس؛ به معنى ناامیدى است و زنِ یائسه از خون دیدن و آوردن فرزند ناامید است.
* زمان پایان حیض و شروع یائسگى: خونى که زن پس از گذشتن شصت سالِ قمرى مىبیند به اتّفاقِ همه فقها حیض نیست، اگرچه شرایط و صفات حیض را هم دارا باشد. و خونى که قبل از تمام شدنِ پنجاه سال قمرى مىبیند اگر شرایط و علایم حیض را دارا باشد به اتّفاقِ همه فقها حیض است؛ و اما حکم خونهایى که پس از تمام شدن پنجاه سال قمرى تا شصت سال مىبیند:
۱ – زنهاى سیّده، بعد از تمام شدن شصت سال (قمرى) یائسه مىشوند؛ یعنى خونِ حیض نمىبینند و زنهایى که سیّده نیستند، بعد از تمام شدنِ پنجاه سال (قمرى) یائسه مىشوند، و این نظر حضرت امام (ره) و حضرت آیهالله اراکى(ره) و حضرت آیهالله گلپایگانى(ره) و حضرت آیهالله فاضل لنکرانى است.
۲ – زنهایى که سیّده نیستند بعد از تمام شدن پنجاه سال یائسه مىشوند و زنهاى سیّده بعد از تمام شدن پنجاه سال تا تمام شدن شصت سال چنانچه با نشانههاى حیض یا در روزهاى عادتِ خود خون ببینند بنابراحتیاط واجب بین تروک حائض و اعمال مستحاضه جمع نمایند. (احتیاط کنند) و این نظر حضرت آیهالله خوئى(ره) مىباشد.
۳ – زنهاى سیّده و غیر سیّده مطلقاً در سن شصت سالگى یائسه مىشوند و احتیاط مستحب آن است که زنهایى که قرشیّه نیستند بعد از تمام شدنِ پنجاه سال تا تمام شدنِ شصت سال چنانچه خون را طورى ببینند که اگر پیش از پنجاه سال مىدیدند قطعاً حکم حیض را داشت میان کارهاى مستحاضه و تروک حائض جمع نمایند و این نظر حضرت آیهالله سیستانى است.
۴ – زنان سیّده و غیر سیّده هر دو بعد از تمام شدن پنجاه سال یائسه مىشوند، یعنى اگر خونى ببینند خونِ حیض نیست، مگر زنانى که از قبیله «قریش» محسوب مىشوند که آنها بعد از تمام شدن شصت سال یائسه مىشوند و این نظر حضرت آیهالله مکارم است.(۶)
مسأله: شصت سال قمرى معادل ۵۸ سال شمسى و ۷۷ روز و ۱۲ ساعت مىشود. و پنجاه سال قمرى معادل ۴۸ سال شمسى و ۱۷۹ روز مىباشد.(۷)
مسأله: زنى که شک دارد یائسه است یا نه خود را یائسه به حساب نیاورد.(۸)
.۳ از سه روز کمتر نباشد
چنانچه خونى کمتر از سه روز دیده شود، اگر چه «یک ساعت» کم باشد حیض نیست ولى لازم نیست از اوّل روز ببیند، بلکه اگر روز اوّل، از وسطِ روز شروع شود و تا وسطِ روز چهارم خون دیدنِ او ادامه یابد کافى است. و آیا معیار سه «روز» است، یا سه «شبانهروز»، (که اگر سه روز و دوشب ببیند کافى نباشد.)؟ بعضى از فقها سه شبانه روز معتبر دانستهاند مانند حضرت آیهالله زنجانى و بقیه سه روز و دو شب را کافى مىدانند.(۹)
.۴ از ده روز بیشتر نباشد
اگر زنى بیشتر از ده روز خون ببیند به مقدار عادتش حیض، و بقیه استحاضه است.(۱۰)
.۵ استمرار آمدنِ خون در هر سه روز
دیدنِ خون باید در سه روز استمرار داشته باشد؛ ولى لازم نیست در تمام سه روز، خون بیرون بیاید، بلکه وجود خون در فرج کافى است، و چنانچه در میان سه روز مختصرى پاک شود و مدّت پاک شدن به قدرى کم باشد که بگویند در تمام سه روز در فرج خون بوده به فتواى بیشتر فقهاباز هم حیض است. و به فتواى حضرت آیهالله گلپایگانى(ره) بنابراحتیاط لازم باید بین تروک حائض و اعمال مستحاضه جمع کند.(۱۱)
شرایط مورد اختلاف در خونِ قاعدگى
.۱ توالى (پیاپى آمدن خون در سه روزِ اوّل)
زنى که سه روز پشت سرهم خون ببیند، به فتواى همه فقها حائض و احکام حیض بر او جارى است؛ اما اگر در ضمنِ ده روز، سه روز خون ببیند و صفات و علایم حیض را داشته باشد، منتها پشت سر هم نیاید، مثلاً: روزِ اوّل و پنجم و هشتم را خون ببیند، مشهور فقها حیض نمىدانند؛ زیرا توالى (پشت سر هم بودن) را شرط مىدانند ولى حضرت آیهالله گلپایگانى(ره) فرمودهاند: بنا بر احتیاط لازم، در روزهایى که خون مىبیند، باید جمع کند میان کارهاى مستحاضه و تروک حائض و در روزهایى که خون نمىبیند هم کارهایى را که بر حائض حرام است، ترک کند و هم عبادتهاى خود را به جا آورد.(۱۲)
چند نکته
اوّل: مراد از توالى، (به فتواى کسانى که توالى را شرط دانستهاند) در سه روزِ اوّل است واگر در روزهاى بعد توالى نباشد ضررى، به حکم نمىرساند.(۱۳)
دوم: در اینکه حیض از سه روز کمتر نیست گفته شد که بعضى از فقها سه شبانه روز و بیشتر فقها سه روز را معیار قرار دادهاند؛ بنابراین، اگر زنى از طلوع فجر حیضش شروع شود و تا غروب آفتابِ روز سوم ادامه یابد به فتواى بیشتر فقها کافى است با این که سه روز و دوشب شده است ولى به فتواى کسانى که سه شبانه روز را معیار قراردادهاند کافى نیست.(۱۴)
سوم: به فتواى بیشتر فقها که سه روز را معیار قرار دادهاند نه سه شبانه روز را، لزوم خون دیدن در شب دوم و سوم به خاطر شرط بودن مسأله استمرار است.(۱۵)
چهارم: به فتواى بیشتر فقها که سه روز را معیار قرار دادهاند نه سه شبانه روز را، اگر ابتداى بیرون آمدنِ خون، اوّل شب و یا به صورت تلفیق باشد، هر سه شب حیض محسوب مىشود.(۱۶)
.۲ میان دو حیض حدّاقل ده روز فاصله بیفتد
میان دو حیض باید حدّاقل ده روز فاصله بیفتد (اقلّ طُهر ده روز است)؛ بنابراین اگر از حیضِ اوّل، ده روز نگذشته باشد، خونى که دیده مىشود، حیض نیست؛ و اما اختلاف در این است که اگر به طور مثال: سه روز پشت سر هم خون ببیند و قطع شود (و چند روز پاک باشد) و سپس سه روز یا بیشتر خون ببیند، و مجموعِ دو خون با پاکى وسط از ده روز تجاوز نکند که با اینکه هر دو خون، حیض است چگونه پاکى وسطِ دو حیض کمتر از ده روز است، بدین جهت بعضى از فقها مانند حضرت آیهالله گلپایگانى(ره) و حضرت آیهالله سیستانى و حضرت آیهالله مکارم فرمودهاند: جایز است اقلّ طُهر و پاکى، کمتر از ده روز باشد در صورتى که این پاکى میان یک حیض واقع شود. و نسبت به چند روز پاکى وسط مىفرمایند: بنابر احتیاطِ واجب باید احتیاط نموده و بین کارهاى شخص طاهر و زنِ حائض را جمع کند (یعنى نماز بخواند و روزه بگیرد و محرّماتِ بر حائض را انجام ندهد)؛ اما بعضى از فقها مانند حضرت امام(ره) و حضرت آیهالله خوئى (ره) و حضرت آیهالله اراکى(ره) و حضرت آیهالله فاضل فرمودهاند: ایام پاکىِ وسط، جز حیض است.(۱۷)
یادسپارى
هرگاه فاصله حداقلّ ده روز بین دو حیض را خون استحاضه ببیند، مانند این است که خون ندیده و پاک است؛ یعنى دو طرف، محکوم به حیض و وسط محکوم به استحاضه است.(۱۸)
* یک بار دیگر شرایط فراهم آمدن خون قاعدگى را مرور مىکنیم.
شرایطِ تحقّقِ حیض
شرایط مورد اتفاق
۱- بلوغ
۲- خون دیدن پیش از سن یائسگى
۳- از سه روز کمتر نباشد.
۴- از ده روز بیشتر نباشد.
۵- استمرار آمدن خون در هر سه روز
شرایط مورد اختلاف
.۱ توالى (پیاپى آمدنِ خون در سه روزِ اوّل)
.۲ میان دو حیض، حداقلّ ده روز فاصله بیفتد
۱- رجوع به این صفات، در مورد شک است (دربعضى موارد) وگرنه خونى که یقین به حیض بودن آن پیدا شده، محکوم به حیض است، اگر چه داراى این صفات هم نباشد. تحریرالوسیله، ج۱، فصل فى غسل الحیض.
۲- توضیح المسائل مراجع، مسأله ۴۳۴.
۳- العروه الوثقى، ج ۱، فصل فى الحیض.
۴- همان.
۵- همان.
۶- همان؛ توضیح المسائل مراجع، مسأله ۴۳۵.
۷- جامع المسائل، آیهالله فاضل، ج ۱، ص۶۲، سؤال ۱۷۹.
۸- العروه الوثقى، ج ۱، فصل فى الحیض.
۹- همان، مسأله ۶؛ توضیح المسائل مراجع، مسأله ۴۴۴.
۱۰- العروه الوثقى، ج ۱،فىالحیض، مسأله ۶.
۱۱- همان؛ توضیح المسائل مراجع، مسأله ۴۴۲.
۱۲- العروهالوثقى، ج ۱، فى الحیض، مسأله ۶؛ توضیح المسائل مراجع، مسأله ۴۴۲.
۱۳- العروهالوثقى، ج ۱، فى الحیض، مسأله ۶.
۱۴- توضیح المسائل مراجع، مسأله ۴۴۰.
۱۵- العروه الوثقى، ج۱، فى الحیض، مسأله ۶.
۱۶- العروه الوثقى، ج۱، فى الحیض، مسأله ۶.
۱۷- همان، مسأله ۷ و ۱۸؛ مهذّب الأحکام، ج۳، ص ۱۵۷.
۱۸- العروهالوثقى، ج ۱، فصل فى حکم تجاوز الدم عن العشره.
ملاک تشخیص حیضعادت ماهانه
۱- ابتدا(شروع)(۱)
۲- انتها(پایان)
الف ) تا ده روز قطع شده (۲)
ب ) از ده روز بگذرد
۱- عادت دارد
— وقتیّهوعددیّه ۳
— عددیّه ۴
— وقتیّه ۵
۲- عادت ندارد
— مبتدئه ۶
— مضطربه ۷
— ناسیه ۸ ملاک تشخیص حیض در ابتدا
اوّلاً: میزان، رجوع به عادت وقتیّه است، اگر خون در ایّامِ عادت دیده شود، در اینجا به مجرّدِ دیدن خون، حیض است گرچه نشانههاى حیض را نداشته باشد و باید به وظیفه حائض عمل کند.(۳)چند نکته
الف: عادت بانوان بر دو نوع است: یکى عادتى که محدود به زمان خاص است؛ یعنى زمانِ شروع و ختمِ آن دقیق است، و یکى عادتى که ممکن است با کمى تقدیم یا تأخیر اتّفاق بیفتد، و نوع دوم در میان بانوان متعارفتر است؛ زیرا ممکن است گاهى عادتشان جلو، و گاهى عقب بیفتد و تأخیر و عقب افتادن هم گاهى ممکن است از اوّل زمانِ عادت باشد، و گاهى پس ازتمام شدنِ ایّامِ عادت مانند مواردى که باید استظهار کنند که خواهد آمد.(۴)
ب: اگر عادتِ زن جلو بیفتد، و صفات و نشانههاى حیض را داشته باشد حیض قرار مىدهد، و اگر بدون صفات باشد تا دو روز مورد اتّفاق فقهاست که حیض است و اما در بیشتر از دو روز، بعضى از فقها مانند حضرت آیهالله خوئى(ره) فرمودهاند: باید احتیاط کند(یعنى؛ بین تروک حائض و اعمال مستحاضه جمع نماید) و بقیه فقها فرمودهاند: اگر عرفاً گفتهشود عادتش جلو افتاده بیش از دو روز هم حیض است.(۵)
ج: اگر عادت زن عقب بیفتد بیشتر فقها فرمودهاند: یک روز یا دو روز یا بیشتر که در عرف گفته شود عادتش عقب افتاده مانعى ندارد و خونِ دیده شده محکوم به حیض است. و بعضى از فقها مانند حضرت آیهالله خوئى(ره) و حضرت آیهالله سیستانى تفصیل دادهاند که اگر تأخیرِ یکى دو روز، از اوّل ایامِ عادت باشد، حیض است؛ و اما اگراز آخر باشد (یعنى پس از تمام شدن ایام عادت و ندیدن خون در ایّام عادت، خونى ببیند که صفات حیض را هم نداشته باشد)، حیض نیست. البته حضرت آیهالله سیستانى فرمودهاند: باید در تحت عنوان بانوانى که عادت معین ندارند بررسى شود.(۶)
د: اگر خون حیض از بدن خارج شود، هر چند به اندازه سر سوزنى باشد به اتّفاقِ همه فقها، زن حائض است. و احکام حیض جارى است، گرچه نسبت به بقاى حیض خارج شدن شرط نیست بلکه همین مقدار که باطن آلوده به خون حیض باشد کافى است.(یعنى خروجِ خون از بدن براى آغاز حیض است )؛ و اما اگر خون حیض از رحم خارج شود و در فضاى فرج باشد آیا زن حائض است و احکامِ حیض جارى است یا نه؟ بعضى از فقها مانند حضرت آیهالله مکارم فرمودهاند: مانند صورت قبل است (احکام حیض جارى است) و بعضى از فقها مانند حضرت آیهالله اراکى (ره) و حضرت آیهالله خوئى (ره) و حضرت آیهالله گلپایگانى (ره) و حضرت آیهالله سیستانى و حضرت آیهالله فاضل فرمودهاند: احکامِ حیض جارى نیست، و بعضى از فقها مانند حضرت امام (ره) فرمودهاند: بنابر احتیاطِ واجب باید میان اعمال شخص طاهر و تروک حائض جمع کند (و علّتِ این اختلاف آن است که آیا معیار، خروج خون از رحم است یا از بدن) البته مىتواند قدرى خون را (گرچه با انگشت یا پنبه باشد) خارج نماید تا محکوم به حیض گردد.(۷)
ثانیاً: اگر عادت وقتیّه نداشت یعنى چهار صورت دیگر (عددیّه، مبتدئه، مضطربه و ناسیه) بود در این صورت باید به صفات و علایم رجوع کند، اگر خون صفات حیض را داشت، از اوّل، حیض قرار مىدهد وگرنه باید تا سه روز بین کارهایى که مستحاضه انجام مىدهد و کارهایى که زن حائض باید ترک کند جمع نماید، که اگر جریان خون، تا سه روز یا بیشتر ادامه داشت، حیض خواهد بود مگر آن که از اوّل علم داشته باشد که تا سه روز ادامه دارد که در این صورت آن را حیض قرار مى دهد؛ و اما در صورتى که عادت ندارد و علایم حیض را نیز ندارد، بعضى از فقها فرمودهاند احتیاط مستحب آن است که بین وظیفه حائض و مستحاضه جمع کند.(۸)
۱- العروهالوثقى، ج ۱، فى الحیض، مسأله ۹ تحریر الوسیله ، ج ۱ ، فی الحیض ، مساله ۱۱.
۲- العروهالوثقى، ج ۱، فى الحیض، مسأله ۹ تحریر الوسیله ، ج ۱ ، فی الحیض ، مساله ۱۱-۱۲.
۳- العروهالوثقى، ج ۱، فى الحیض، مسأله ۱۵.
۴- مهذّب الأحکام، ج۳، ص ۱۶۸.
۵- العروهالوثقى، ج۱، فى الحیض، مسأله ۱۵.
۶- همان.
۷- همان، مسأله ۴؛ تحریر الوسیله، ج۱، فى الحیض، مسأله ۳؛ مهذّب الاحکام، ج ۳، ص ۱۴۱.
۸- العروه الوثقى، ج ۱، فى الحیض، مسأله ۱۵؛ تحریر الوسیله، ج ۱، فى الحیض، مسأله ۱۳.وظیفه زن حائض پس از قطع خون
چون خون حیض پیش از ده روز بند آید، صورى پدید شود که حکم هر یک بیان مىگردد.(۱) و(۲)وظیفه زن حائض پس از قطع خون
مسأله: روش آزمایش آن است که پس از قطع شدنِ خون، مقدارى پنبه داخل فرج نموده و پس از کمى صبر و خارج نمودن، اگر تمیز بود حکم به پاک بودن مىنماید.(۳)
مسأله: اگر آزمایش را ترک کند ونماز بخواند نمازش باطل است اگرچه بعد هم بفهمد که پاک بوده است مگر با اینکه به وظیفهاش رفتارنکرده توانسته باشد قصد قربت نماید.(۴)
مسأله: اگر آزمایش ممکن نباشد (به خاطر اینکه زن نابیناست یا آزمایش برایش ضرر دارد یا به علّت دیگر) بعضى از فقها مانند حضرت آیهالله اراکى(ره) و حضرت آیهالله خوئى(ره) فرمودهاند: بنابراحتیاط واجب باید غسل کرده و نماز بخواند تا اینکه به پاک شدن علم پیدا کند که پس از علم به پاک شدن باید دوباره غسل کرده و روزههایى که گرفته است قضا کند. و حضرت امام(ره) و حضرت آیهالله فاضل به این عمل اشکال کردهاند و بعضى از فقها مانند حضرت آیهالله مکارم فرمودهاند: بنابراحتیاط واجب باید بین اعمالِ زنِ طاهر و تروک حائض جمع کند و بعضى از فقها مانند حضرت آیهالله گلپایگانى(ره) فرمودهاند: باید اعمال سابق را انجام دهد واگر بخواهد احتیاط کند بین دو وظیفه را جمع مىکند و بعضى از فقها مانند حضرت آیهالله سیستانى فرمودهاند: باید خود را حائض به حساب آورد تا علم به پاک شدن پیدا کند.(۵)
سؤال: گاهى به جهت لکّه بینىِ بىموقع، یعنى در غیر زمانِ عادتِ ماهانه خانمهاى نابینا دچار تردید مىشوند که آیا لکّه مزبور خون است یا خیر؟ و اگرکسى نبود که به او نشان داده شود و یا اگر کسى بود و خجالت کشیدند که بپرسند حکم چگونه است؟
جواب: تا یقین پیدا نکنند که خون است حکم خون ندارد.(۶)
۱- العروهالوثقى، ج۱، فىاحکام الحیض، مسأله ۲۳ و ۲۴ و ۲۵؛ توضیح المسائل مراجع، مسأله ۵۰۵ و ۵۰۶.
۲- استظهار و اقوال فقها درباره آن قبلاً بیان گردید.
۳- العروهالوثقى، ج۱، فىاحکام الحیض، مسأله ۲۳؛ تحریر الوسیله، ج۱، فى الحیض، مسأله ۱۸؛ توضیح المسائل مراجع، مسأله ۵۰۶.
۴- العروهالوثقى، ج۱، فىاحکام الحیض، مسأله ۲۶.
۵- همان، مسأله ۲۷.
۶- استفتاآت امام، ج۱، غسل حیض، سؤال ۱۵۷.
چیزهایى که حیض، آنها را باطل مىکند.۱ نماز
هرگاه زن در حال نماز- اگر چه قبل از گفتن سلام نماز- حیض شود، نمازش باطل مىشود و اگر بعد از نماز بفهمد وسط نماز حیض شده نیز نمازش باطل است. و همچنین حیض یکى از مبطلات وضو نیز مىباشد.(۱).۲ روزه
همانگونه که باقى ماندنِ عمدى بر جنابت تا طلوع صبح (اذان) در ماه مبارک رمضان موجب بطلانِ روزه مىگردد، همچنین باقى ماندنِ عمدى بر حیض هم تا طلوع صبح روزه را باطل مىکند؛ بنابراین، هرگاه زن از حیض، قبل از طلوع صبح پاک شود واجب است غسل نماید و یا اگر وظیفهاش تیمّم است، تیمّم کند و اگر عمداً ترک نماید روزهاش باطل است.(۲).۳ طلاق و ظِهار(۳)
طلاق و ظِهارِ زن در حال حیض باطل است. به ضمیمه شرایط دیگرى که در کتب فقهى موجود است.(۴)
مسأله: بطلان طلاق و ظهار مختص به حال حیض است، اما زنى که از حیض پاک شده ولى هنوز غسل نکرده این حکم را ندارد.(۵)
یادداشت: مواردى که طلاق زن هرچند در حال حیض باشد صحیح است:
اوّل: دختر یا زنى که عقد شده باشد؛ ولى با شوهرش همبستر نشده اگر در حال حیض طلاق داده شود صحیح است.
دوم: زنى که حامله است، هرچند در حال حیض باشد، طلاقش صحیح است. (البته بسیار کم است که زن حامله حیض ببیند.)
سوم: آن که بخواهد زنش را در حالى که غایب است طلاق دهد و امکان تحقیق از حال زن را به هیچ وجه نداشته باشد که در این صورت هم اگر طلاق در حال حیض واقع شود صحیح است.(۶).۴ غسلهاى واجب و وضوهاى مستحبى…
در مورد غسلهاى واجب و وضوهاى مستحبى در حال حیض اقوالى است:
الف: درحال حیض غسلهاى واجب صحیح نیست و اگر هم انجام شود رفع حدث نمىکند. و همچنین وضوهاى مستحبى.
ب: تمام غسلها در حال حیض صحیح است، اگر چه حدث حیض باقى است، و اما نسبت به وضوها فقط وضوهایى که براى رفع حدث نباشد صحیح است و این نظر تمامى فقهایى است که فتاوایشان در این کتاب آمده است بهجز حضرت آیهالله سیستانى که در صحت غسل جمعه اشکال کردهاند و همچنین حضرت امام(ره) که در بند بعدى (ج) نظر مبارک ایشان خواهد آمد.
ج: وضوهایى که براى رفع حدث نباشد صحیح است؛ ولى مشکل است که تمام غسلها در حال حیض صحیح باشد واین نظر حضرت امام(ره) است.
د: فقط غسل جنابت در حال حیض صحیح است.(۷)
۱- العروه الوثقى، ج ۱، فى احکام الحائض، مسأله۱ و فى نواقض الوضؤ «السادس».
۲- همان، ج ۲، فى الصوم، المفطرات، مسأله ۵۹.
۳- ظهار: یک نوع طلاق بوده که در زمان جاهلى (قبل از اسلام) انجام مىشده و مرد به زن مىگفته: تو مانند مادرم باشى. و بدین ترتیب زن بر او حرام ابدى مىشدهاست که اسلام آن را تغییر داده و آن را موجب حرام شدن زن بر مرد قبل از دادن کفّاره قرار دادهاست. تحریر الوسیله، ج ۲، کتاب الظهار.
۴- العروهالوثقى، ج ۱، فى احکام الحائض «التاسع».
۵- همان، مسأله ۲۴.
۶- همان، فى احکام الحیض «التاسع»؛ تحریر الوسیله، ج۱، فى الحیض بعد از مسأله ۸.
۷- العروهالوثقى، ج۱، فى احکام الحیض، مسأله ۴۳.چیزهایى که حیض آنهارا بر زن واجب مىکند.۱ کفّاره
جماع (همبسترى) در حال حیض بر مرد و زن (هر دو) حرام است و علاوه بر حرمت موجب کفّاره بر مرد نیز مىشود. و بعضى از فقها کفّاره را واجب مىدانند. و بعضى از فقها مانند حضرت امام(ره) و حضرت آیهالله اراکى(ره) و حضرت آیهالله فاضل احتیاط واجب و بعضى هم مانند حضرت آیهالله خوئى(ره) و حضرت آیهالله گلپایگانى(ره) و حضرت آیهالله سیستانى حضرت آیهالله مکارم مستحب مىدانند.(۱)
مسأله: اگر شماره روزهاى حیضِ زن به سه قسمت تقسیم شود و مرد در قسمت اوّل آن، با زن خود در قُبُل (جلو) جماع کند، باید یک دینارِ شرعى کفّاره به فقیر بدهد و دینار شرعى حدود ۱۸ نخود است و اگر در قسمت دوم جماع کند باید نیم دینار یعنى حدود ۹ نخود طلاى سکّه دار بدهد و اگر در قسمت سومجماع کند باید ربع دینار یعنى حدود ۴/۵ نخود طلاى سکّه دار بدهد و اگر در هر سه قسمت جماع کرده باشد باید کفّاره هر سه قسمت را بدهد.(۲)
مسأله: آمیزش (جماع) در حال حیض، بر زن کفارهاى را واجب نمىکند هر چند به میل و رغبت همبستر شود ( فقط کار حرام انجام داده و گناه کرده است.)(۳).۲ غسل
پس از قطع شدنِ خون حیض،نسبت به اعمال واجبى که مشروط به طهارت هستند مانند نماز، روزه و طواف، بر زن واجب است غسل کند. و نسبت به کارهایى که مستحب است براى آنها شخص طهارت داشته باشد، غسل کردن مستحب است.و نسبت به کارهاى غیر واجبى که داشتن غسل، شرط آنها است اگر بخواهد عمل صحیح انجام شود باید غسل کند.(۴)
مسأله: با غسل جنابت (تا طهارت آن باقى است) براى نماز نباید وضو گرفت و اما غسل حیض به فتواى تمام فقهایى که فتاوایشان در این کتاب آمده است نیاز به وضو دارد که قبلش یا بعدش یا وسطش – اگر ترتیبى انجام شود – باید وضو بگیرد اگرچه بهتر است در تمام غسلهایى که نیاز به وضو دارد، وضو قبل از غسل انجام شود بهجز حضرت آیهالله خوئى(ره) و حضرت آیهالله سیستانى و حضرت آیهالله مکارم که وضو را لازم نمىدانند.(۵)
مسأله: اگر زنِ حائض، پس از تمام شدن حیض، غسل کند، آنچه بر او حرام بود، حلال خواهد شد و نیازى به وضو نیست؛ و امانسبت به آنچه شرطش داشتن طهارت است مانند نماز و… بعضى از فقها فرمودهاند:باید وضو هم بگیرد، و بعضى فرمودهاند: همان غسل کافى است که تفصیل آن در مسأله قبل بیان گردید.(۶).۳ قضا و جبران بعضى از اعمالى که در حال حیض از او به خاطرحیض بودن فوت شده است
الف: نمازهاى یومیّه فوت شده از زن حائض قضا ندارد در صورتى که تمامِ وقتِ نماز را حائض باشد.
ب: روزههاى ماه مبارک رمضان که از زن حائض فوت شده قضا دارد.
ج: روزههاى واجبِ غیر ماه مبارک رمضان که از زن حائض فوت شده نیز باید قضا شود.
د:نسبت به نمازهاى واجب غیر یومیّه:
۱ – نماز طواف بالاتفاق باید تدارک شود.
۲ – نماز نذر معین تدارکش واجب نیست بهجز به فتواى حضرت آیهالله گلپایگانى(ره) و حضرت آیهالله مکارم.
۳ – نماز آیات به فتواى بعضى مانند حضرت آیهالله اراکى(ره) و حضرت آیهالله مکارم و حضرت آیهالله فاضل بنابراحتیاط واجب باید قضا شود و به فتواى بعضى مانند حضرت آیهالله خوئى(ره) و حضرت آیهالله سیستانى نیازى به قضا ندارد و به فتواى بعضى مانند حضرت امام (ره) و حضرت آیهالله گلپایگانى(ره) در بعضى از مواردش نیاز به قضا دارد.(۷)
سؤال: قضاى نماز آیات بر زن حائض درچه زمانى واجب است؟ و تفصیلى که حضرت امام (ره) در مسأله (۸) بحث نماز آیات در تحریر الوسیله فرمودهاند کدام است؟
جواب: منظور معظّمله از تفصیلِ درغیر مستوعب ظاهراً این است که اگر به مقدارِ درکِ نماز پاک بوده، یا این که بعد از پاک شدن مىتوانسته یک رکعتِ آن را درک نماید واجب مىباشد و الاّ واجب نیست.(۹)
۱- توضیح المسائل مراجع، مسأله ۴۵۱ و ۴۵۲؛ العروهالوثقى، ج۱، فى احکام الحائض «الثامن».
۲- توضیح المسائل مراجع، مسأله ۴۵۲؛ العروهالوثقى، ج۱، فى احکام الحائض «الثامن»، و مسأله ۶.
۳- العروهالوثقى، ج ۱، فى احکام الحائض «الثامن».
۴- همان، «العاشر».
۵- همان، مسأله ۲۵.
۶- همان، مسأله ۲۵ و ۲۶.
۷- همان، فى احکام الحائض «الحادى عشر»، و مسأله ۳۱ و ۳۲؛ تحریر الوسیله، ج۱، فى احکام الحائض والقول فى صلاه القضأ، مسأله ۴.
۸- استفتا از دفتر استفتاى حضرت امام۱.
۹- مجمع البحرین ، ماده «نفس».اقسام زنهاى حائضعادت دارد
عدد معین (عددیّه)
وقت معین (وقتیّه)
وقت و عدد معین (وقتیّه و عددیّه)عادت نداردناسیه
مضطربه
مبتدئهمبتدئه: زنى است که نخستین بار(۱) حیض مىشود.(۲)مضطربه: زنى است که چند ماه خون دیده؛ ولى عادت معینى پیدا نکرده، یا عادتش بههم خورده و عادت منظّم تازهاى پیدا نکرده است.(۳)ناسیه:(۴) زنى که عادت خود را فراموش کرده، ناسیه نامیده مىشود.(۵)فرض: زنى که به سبب حاملگى و شیردادن به فرزندش، نزدیک دوسال و اندى از عادت پیشین او گذشته، احتمال فراموشى عادتش فراوان است.وقتیّه و عددیّه: زنى که وقت و عدد عادتش در هرماه یکسان است، «وقتیّه و عددیّه» نامیده مىشود. وقتیّه: زنى که عادتش در هر ماه در یک زمان معیّن است ولى عددش متفاوت است «وقتیّه» نامیده مىشود.عددیّه: زنى که عادتش در هر ماه از نظر عددِ روزها یکسان و از نظر زمان متفاوت است «عددیّه» نامیده مىشود.معیار پیدایى (تحقّق) عادت
اگر زن دوبار به یک صورت خونِ حیض ببیند، عادتش محقّق مىشود. منتها در وقتیّه و عددیّه مورد اتفاق است؛ ولى در وقتیّه یا عددیّه فقط حضرت امام(ره) فرمودهاند: تحقّق عادت با دو بار مشکل است و شایسته است احتیاط را ترک ننماید؛ یعنى هنوز حکم به تحققّ عادت نکند.(۶)معیار به هم خوردن عادتحائض(۷)
۱- یک بار برخلاف عادتِ قبلى دیده است: عادت قبلى زایل نمىشود.
۲-دو بار دیده است
— هر دو بار به یک شکل بودهاست: عادت قبلى زایل مىشود.
— مختلف بوده است:روشن نیست مگر بیش از دو بار باشد که عرفاً صدق که این زن عادت معیّنى ندارد که مضطربه خواهد شد.
۱- البته همان گونه که ممکن است مبتدئه دختر باشد احتمال دارد زن نیز باشد، در صورتى که زود ازدواج کرده و اولین حیض او در خانه شوهرش واقع شده باشد.
۲- توضیح المسائل مراجع مسأله ۴۹۶.
۳- همان، مسأله ۴۷۸ و ۴۹۴.
۴- به ناسیه (متحیّره و) مضطربه هم گفتهاند. در این صورت، مبتدئه را عام گرفتهاند که دو فرد دارد:
الف) زنى که نخستین بار حیض دیدن اوست.
ب) زنى که عادت معیّنى پیدا نکرده است. (مضطربه به معناى اول). العروهالوثقى، ج ۱، فى الحیض مسأله ۸.
۵- توضیح المسائل مراجع، مسأله ۴۹۹.
۶- العروهالوثقى، ج ۱، فى الحیض، مسأله ۹؛ تحریر الوسیله، ج ۱، فى الحیض، مسأله ۱۱.
۷- العروهالوثقى، ج ۱، فى الحیض، مسأله ۱۰؛ تحریر الوسیله، ج۱، فى الحیض، مسأله ۱۱ و ۱۲.ملاک تمیز حیض در پایانملاک تمیز حیض در پایان (با فرضى که خون تا ده روز بند آمده باشد)
اگر خون تا ده روز قطع شود، تمام حیض است و در حکم، فرقى میان اقسام ششگانه حائض نیست، مگر این که (در مقام عمل) براى زنانى که عادت معیّن دارند و خون دیدن از ایّامِ عادت آنان تجاوز مىکند، (چون نمىدانند از ده روز تجاوز مىکند یا نه) وظیفه استظهار دارند.(۱)
مسأله: استظهار این است که زن، خود را حائض به شمار آورده، به احکام حائض رفتار نموده، عبادت را ترک و از محرّمات حائض اجتناب کند (تا وضعش روشن شود). البته استظهار درباره زنى که عادتش مرتّب است و هیچ از نظر عدد تخلّف ندارد مشروع نیست.(۲)
مسأله: در مقدار استظهار اقوالى(۳) است که در زیر بیان مىشود:
.۱ بعد از ایّام عادت بنابر احتیاطِ واجب یک روز عبادت را ترک کند و بعد از آن مىتواند تا ده روز عبادت را ترک نماید ولى بهتر است تا ده روز بین اعمال مستحاضه و تروک حائض جمع کند و این نظر حضرت امام(ره) و حضرت آیهالله فاضل مىباشد.
.۲ بعد از ایّام عادت باید مانندحائض عمل کند تا وضعش مشخص شود و این نظر حضرت آیهالله مکارم است.
.۳ بعد از ایّام عادت واجب است یک روز عبادت را ترک کند و چنانچه قطع نشد مستحب است یک روز دیگر عبادت را ترک کند و همین طور تا ده روز و این نظر حضرت آیهالله اراکى(ره) مىباشد.
.۴ بعد از ایّام عادت باید بنابر احتیاطِ واجب یک روز یا دو روز عبادت را ترک کند و یا بین اعمال مستحاضه و تروک حائض جمع کند و بعد از دو روز تا روزِ دهم فقط بین اعمال مستحاضه و تروک حائض را جمع کند و این نظر حضرت آیهالله گلپایگانى (ره) است.
. ۵ بعد از ایّام عادت باید یک روز عبادت را ترک کند و بعد جایز است احکام مستحاضه را جارى کند و احوط این است که تا روز دهم بین تروک حائض و اعمال مستحاضه جمع کند و این حکم مختص زنى است که قبل از عادت، مستمرهالدم نبوده و الا بعد از گذشتن عادت جایز نیست عبادت را ترک کند و این نظر حضرت آیهالله خوئى (ره) مىباشد.
.۶ احتیاط مستحب آن است که یک روز عبادت را ترک کند و مىتواند تا ده روز ترک عبادت را ادامه دهد و این حکم مختص زنى است که قبل از عادت مستمرهالدم نبوده و الا بعد از گذشتن عادت جایز نیست عبادت را ترک کند و این نظر حضرت آیهالله سیستانى است.
ملاک تمیز حیض در پایان (با فرضى که خون از ده روز بگذرد و زن عادت وقتیّه و عددیّه داشته باشد)
اگر زن عادت وقتیّه و عددیّه داشته باشد، و جریانِ خون از ده روز بگذرد، چند صورت پیدا مىکند که در زیر بیان مىشود:
الف: تمام خون صفات حیض را دارد: باید زمان و مقدار عادتش را حیض و بقیّه را استحاضه قرار دهد.
ب: تمام خون صفات حیض را ندارد: مانند صورت «الف» است.
ج: زمانِ عادتش صفات حیض را دارد و بقیّه ندارد: باید همان زمان را حیض و بقیه را استحاضه قرار دهد.
د: زمان عادتش صفات حیض را ندارد و بقیه داراى صفات حیض است: در این مورد بحث در این است که آیا زمان عادت مقدّم است یا صفات؟ بیشتر فقها زمانِ عادت را مقدّم دانسته و فرمودهاند: به مقدار و زمانِ عادتش حیض و بقیّه استحاضه است و بعضى از فقها مانند حضرت آیهالله خوئى(ره) صفات را مقدّم دانسته و فرمودهاند: خونى که داراى صفات است باید حیض قرار دهد.(۴)
ملاک تمیز حیض در پایان (با فرضى که خون از ده روز بگذرد و زن عادت عددیّه داشته باشد)
اوّلاً: براى تعیین زمانِ حیض باید به صفات رجوع کند؛ مثال: اگر دوازده روز خون دیده و قرار عادتش شش روز بوده و از روز سوم، خون داراى صفات قاعدگى بوده است، باید از روز سومتا نهم را حیض و سه روز پیش و پس را استحاضه قرار دهد.
ثانیاً: چنانچه صفات حیض را نداشته باشد یا همه روزها داراى صفات حیض باشد، آیا قسمت اوّل را حیض قرار مىدهد یا آخر را؟ تمامى هفت نفر از فقهایى که فتوایشان در این کتاب آورده شده است فرمودهاند: باید از روز اوّل حساب کند؛ اما در تعیین عدد روزهاى حیض، باید به روزهاى عادتش رجوع کند، اگر تعداد روزهایى که داراى صفاتِ حیض است، کمتر از تعداد روزهاى عادتش باشد، باید مقدار کم شده را نیز حیض به حساب آورد؛ اگرچه صفاتِ خونِ حیض را ندارد. و اگر از روزهاى عادتِ او بیشتر است، فقط به اندازه روزهاى عادتش حیض و بقیّه، استحاضه است.(۵)
ملاک تمیز حیض در پایان (با فرضى که خون از ده روز بگذرد و زن، عادت وقتیّه داشته باشد)
قبل از آنکه احکام این قسم بیان شود، لازم به یادآورى است که عادت بر سه قسم است:الف: عادت شخصى: که هرزنى براى خودش قسمىاز اقسام عادت رادارد.ب: عادت صنفى: یعنى عادت اقارب و بستگانِ هر زن.ج: عادت نوعى: یعنى عادتى که نوعِ زنها دارند که یا سه روز و یا شش روز و یا هفت و یا ده روز است.(۶)
بنابراین کسى که عادت وقتیّه تنها دارد، در صورتى که جریانِ خون از ده روز بگذرد، باید در «وقت» به عادتش رجوع کند و اما در تعیین عدد باید به وظایف زیر عمل نماید:
اوّلاً: باید به صفات و علایم رجوع کند؛ یعنى هر چند روز که صفات و علایمِ حیض را داشت، حیض قرار مىدهد.
ثانیاً: اگر همه آنها در صفات و علایم یکنواخت بودند؛ مثلاً پانزده روز خون دیده و همه داراى صفات حیض است بعضى از فقها مانند حضرت امام(ره) و حضرت آیهالله مکارم مىفرمایند: باید به عادت اقارب و بستگانش مانند خواهر، مادر، عمّه و خاله رجوع کند و روزهاى عادتِ آنها را معیار، و باقى را استحاضه قرار دهد چه بستگان و اقارب پدرى باشند یا مادرى، زنده باشند یا مرده و اگر اقارب ندارد و یا روزهاى عادت اقارب و بستگانِ او مختلف باشد باید به روایاتى که عادت نوعى زنها را (سه روز، یا شش روز، یا هفت روز، یا ده روز) معیّن کردهاند مراجعه نماید که حضرت امام(ره) و حضرت آیهالله مکارم فرمودهاند: باید روایات هفت روز را معیار قرار دهد و بعضى هم مانند حضرت آیهالله فاضل و حضرت آیهالله گلپایگانى(ره) فرمودهاند: باید در هر ماه از روزى که خون مىبیند سه روز یا شش روز یا هفت روز را حیض و بقیه را استحاضه قرار دهد و در ماههاى بعد هم همان مقدار را حیض قرار دهد و بعضى از فقها مانند حضرت آیهالله اراکى(ره) فرمودهاند: چنانچه خویش نداشته باشد یا شماره عادت آنان مثل هم نباشد مخیّر است که شش روز یا هفت روز را در هر ماه حیض و بقیه را استحاضه قرار دهد و یا در یک ماه سه روز و در ماه دیگر ده روز حیض و بقیه را استحاضه قرار دهد و یا عکس این را عمل نماید؛ یعنى ماه اوّل را ده روز حیض قرار دهد و ماه دوم را سه روز و حضرت آیهالله سیستانى فرمودهاند: زنى که عادت وقتیّه دارد اگر در وقت عادتِ خود خون ببیند و مقدار آن خون بیش از ده روز باشد و نتواند مقدار حیض را به واسطه نشانههاى آن تشخیص دهد باید عادت بعضى از خویشان خود را حیض قرار دهد چه پدرى باشد و چه مادرى، زنده باشد یا مرده، ولى به دو شرط:
اوّل: آن که نداند مقدار عادت او مخالف با مقدار حیض خودش مىباشد، مثل آن که خودش در زمان جوانى و قوتِ مزاج باشد و آن زن نزدیکِ به سنّ یأس باشد که مقدار عادت معمولاً کم مىشود و همچنین بر عکس این صورت.
دوم: آن که نداند مقدار عادت آن زن با مقدار عادتِ دیگر خویشانش که داراى شرط اوّل هستند تفاوت دارد ولى اگر مقدار تفاوت بسیار کم باشد که حساب نشود ضرر ندارد و اما اگر خونش نشانه نداشته باشد یا آن که یکى از دو شرطى که قبل گفته شد نباشد مخیّر است که از سه روز تا ده روز هر شمارهاى را که مناسب مقدار حیضش مىبیند حیض قرار دهد در صورتى که او را مثل شش روز و هشت روز مناسب خود ببیند، البته باید شمارهاى را که حیض قرار مىدهد موافق با وقت عادتش مىباشد و حضرت آیهالله خوئى(ره) فرمودهاند: اگر همه آنها در صفات و علایم یکنواخت بودند باید به روایات شش یا هفت روز مراجعه کند (یعنى رجوع به اقارب ندارد).(۷)
ملاک تمیز حیض در پایان (با فرضى که خون از ده روز بگذرد و زن، مبتدئه باشد)
زنى که «مبتدئه» است، در صورتى که جریانِ خونِ او از ده روز بگذرد، باید به وظایف زیر عمل نماید:
اوّلاً: به صفات و علایم به دو شرط رجوع مىکند: یکى اینکه خونى که صفات حیض را دارد از سه روز کمتر و از ده روز بیشتر نباشد و دیگر اینکه خونِ دیگرى که آن هم داراى صفات حیض است با آن معارضه نکند مثل اینکه پنج روز،خون سیاه و نُه روز خون زرد و دوباره پنج روز خون سیاه ببیند.
ثانیاً: اگر همه خون داراى صفات حیض بود و یا دو شرطِ قبل را دارا نبود اقوال فقها را در زیر بیان مىداریم:
۱ – باید از اولى که خون نشانه حیض را دارد، حیض قرار دهد و در عدد به خویشاوندان خود رجوع کند و اگر اقارب و بستگانى نداشت و یا روزهاى عادتشان مختلف بود باید به روایاتى که عادتِ نوعىِ زنها را (سه روز یا شش روز یا هفت روز یا ده روز) معین کردهاند مراجعه نماید که حضرت امام(ره) و حضرت آیهالله فاضل و حضرت آیهالله مکارم فرمودهاند: باید معیار را هفت روز قرار دهد.
۲ – … و اگر اقارب و بستگانى نداشت و یا روزهاى عادتشان مختلف بود، مخیّر است که شش روز یا هفت روز را در هر ماه حیض و بقیه را استحاضه قرار دهد و یا در یک ماه سه روز و در ماه دیگر ده روز را حیض و بقیه را استحاضه قرار دهد و یا عکس این را عمل نماید یعنى ماه اوّل را ده روز حیض قرار دهد و ماه دوم را سه روز و این نظر حضرت آیهالله اراکى(ره) مىباشد.
۳ – … و اگر اقارب و بستگانى نداشت و یا روزهاى عادتشان مختلف بود باید سه روز یا شش روز یا هفت را حیض و بقیه را استحاضه قرار دهد و این نظر حضرت آیهالله گلپایگانى (ره) مىباشد.
۴ – … و اگر اقارب و بستگانى نداشت و یا روزهاى عادتشان مختلف بود مخیّر است از سه روز تا ده روز هر چند روز را مىخواهد اختیار کند ولى نمىتواند عددى را انتخاب کند که مناسب او نیست و بهتر است که اگر مناسب باشد هفت روز را اخیتار نماید و این نظر حضرت آیهالله سیستانى است.
۵ – … و اگر اقارب و بستگانى نداشت و یا روزهاى عادتشان مختلف بود ماه اوّل را شش یا هفت روز حیض قرار داده و تا ده روز احتیاط کند و در ماههاى بعد سه روز حیض قرار داده و تا شش یا هفت روز احتیاط کند و این نظر حضرت آیهالله خوئى(ره) است.(۸)
ملاک تمیز حیض در پایان (با فرضى که خون از ده روز بگذرد و زن، مضطربه باشد)
کسى که مضطربه است؛ (یعنى زنى که چند ماه خون دیده ولى عادت معیّنى پیدا نکرده یا عادتش به هم خورده و عادت منظم تازهاى پیدا نکرده است) در صورتى که جریان خونِ او از ده روز بگذرد. بعضى از فقها مانند حضرت آیهالله گلپایگانى(ره) و حضرت آیهالله اراکى(ره) فرمودهاند: حکمش مانند مبتدئه است و بعضى از فقها مانند حضرت امام(ره) و حضرت آیهالله فاضل و حضرت آیهالله مکارم فرمودهاند: مضطربه حکمش مانند مبتدئه است مگر اینکه بعد از ارجاع به اقارب (در صورتى که اقارب در عدد روزها با هم متفق باشند) در همانجا هم هفت روز را ملاک قرار دهد و اگر عادت متفّق اقارب، از هفت روز کمتر یا بیشتر است، آن چند روزِ کمتر یا چند روزِ زیادتر را بنابر احتیاط واجب باید بین کارهایى که زنِ مستحاضه انجام مىدهد و کارهایى که زن حائض ترک مىکند جمع نماید و حضرت آیهالله خوئى(ره) فرمودهاند: مضطربه (دراین صورت) مطلقاً باید شش یا هفت روز را حیض و بقیه را استحاضه قرار دهد (یعنى مضطربه رجوع به اقارب ندارد) و حضرت آیهالله سیستانى فرمودهاند:… (مضطربه در این صورت) باید عادتِ بعضى از خویشان خود را حیض قرار دهد و در صورتى که ممکن نباشد عددى بین سه و ده روز را براى خود حیض قرار دهد (به شرحى که قبلاً بیان گردید).(۹)ملاک تمیز حیض در پایان (با فرضى که خون از ده روز بگذرد و زن، ناسیه باشد)
«ناسیه» باید به صفات و علایم رجوع کند؛ یعنى هر چند روز که داراى صفات بود، حیض قرار دهد و اگر همه روزها داراى صفات بودند چون به فتواى تمامى فقهایى که فتاوایشان در این کتاب آمده است بهجز حضرت آیهالله سیستانى ناسیه رجوع به اقارب ندارد باید به روایاتى که عادت نوعىِ زن را مشخص کرده است به شرح زیر عمل نماید:
۱ – بنابراحتیاط واجب باید هفت روز را معیار قرار دهد و این نظر حضرت امام(ره) و حضرت آیهالله مکارم و حضرت آیهالله فاضل مىباشد.
۲ – باید سه روز یا شش روز یا هفت روزِ اوّل را حیض و بقیه را استحاضه قرار دهد و این نظر حضرت آیهالله گلپایگانى(ره) مىباشد.
۳ – مخیّر است که شش روز یا هفت روز را در هر ماه حیض و بقیه را استحاضه قرار دهد و یا یک ماه سه روز و در ماه دیگر ده روز را حیض و بقیه را استحاضه قرار دهد و یا عکس این را عمل نماید؛ یعنى ماه اوّل را ده روز حیض قرار دهد و ماه دوم را سه روز و احتیاط مستحب آن است که هفت روز را حیض و بقیه را استحاضه قرار دهد و این نظر حضرت آیهالله اراکى(ره) مىباشد.
۴ – تا هر زمانى که احتمال بقأ عادت را مىدهد حیض قرار داده و بقیه استحاضه است ولى در صورتى که احتمال بقاى عادتش بیشتر از هفت تا ده روز باشد پس از روز هفتم احتیاط کند و این نظر حضرت آیهالله خوئى(ره) است. و اما حضرت آیهالله سیستانى که رجوعِ ناسیه به اقارب را پذیرفتهاند فرمودهاند: ناسیه حکم مضطربه را دارد منتها با یک فرق و آن این است که نباید مقدارى را که حیض قرار مىدهد کمتر از مقدارى باشد که مىداند شماره حیضِ او کمتر از آن نیست و همچنین نمىشود که بیشتر از مقدارى قرار دهد که مىداند شماره عادتش بیش از آن نیست.(۱۰)
۱- العروه الوثقى، ج۱، فىالحیض، مسأله ۱۷ و ۲۰ و ۲۳.
۲- توضیح المسائل مراجع، زیر مسأله ۴۸۰.
۳- همان، زیر مسأله ۴۸۰ و ۵۰۶؛ العروهالوثقى، ج ۱، فى الحیض، مسأله ۲۳.
۴- العروهالوثقى، ج۱، فى الحیض، فى تجاوز الدم عن العشره، مسأله ۱؛ مهذّب الأحکام، ج۳، ص ۱۹۴؛ منهاج الصالحین حضرت آیهالله خوئى۱، ج ۱، ص ۶۲، مسأله ۱۸۹.
۵- العروه الوثقى، ج ۱، فى الحیض، فى حکم تجاوز الدم عن العشره، مسأله۷؛ توضیح المسائل مراجع، مسأله ۴۹۳.
۶- مهذّب الأحکام، ج۳، ص ۲۰۰.
۷- العروه الوثقى، ج ۱، فى الحیض، فى حکم تجاوز الدم عن العشره، مسأله ۶؛ توضیح المسائل مراجع، مسأله۴۸۹.
۸- العروه الوثقى، ج ۱، فىالحیض، فى حکم تجاوز الدم عن العشره، مسأله ۱؛ توضیح المسائل مراجع، مسأله ۴۹۶ و ۴۹۷.
۹- العروه الوثقى، ج۱، فى الحیض، فى حکم تجاوزالدم عن العشره، مسأله ۱.
۱۰- همان؛ توضیح المسائل مراجع، مسأله ۴۹۹.
چیزهایى که بر حائض حرام است
.۱ عباداتِ مشروط به طهارت (وضو، غسل، یا تیمم) بر حائض حرام مىباشد مانند: نماز، روزه، طواف، اعتکاف؛ به جز نماز میّت، که زنِ حائض مىتواند آن را به جا آورد.(۱)
.۲ مسّ خطوط قرآن کریم؛ اسم خداوند متعال به هر زبانى نوشته شدهباشد؛ صفات خاصّ خداوند متعال، مانند خالق، رازق و … بر حائض حرام است، اما در مورد مسّ اسماى انبیا و امامان معصوم(ع) بعضى از فقها، مانند حضرت امام(ره) و حضرت آیهالله اراکى(ره) و حضرت آیهالله خوئى(ره) و حضرت آیهالله سیستانى بنابر احتیاط واجب به صورت قبل، ملحق دانستهاند و بعضى از فقها، مانند حضرتآیهالله فاضل و حضرت آیهالله مکارم در الحاق، اشکال کردهاند.(۲)
سؤال: نوشتن نام خدا، به این صورت که نوشته شده توضیح دهید که آیا مس کردنِ آن حرام است یانه؟
الف) الله، ب) خدا، پ) بسمه تعالى، ت) الله بدون حرکت، ث) نام خدا را در میان شعرى بنویسند و حروف آن جدا باشد، ج) پاره کردن و سوزاندن یا با جوهر از بین بردن چطور؟، چ) ا… ح) اگر قسمتى از آن مسّ شود چطور؟ نوشتن و دورانداختنِ نامِ امامان را که روى اشخاص گذاشتهاند چطور؟ آیه قرآنِ بدون حرکت بدون وضو مسّ کردن چگونه است؟
جواب: مّسِ کتابت قرآن و اسماى بارىتعالى، یا جزئى از آنها به هر لغت و کیفیت که باشد، بدون طهارت جایز نیست و از بین بردن آنها به نحوى که موجب هتک (بى احترامى) نشود اشکالى ندارد.(۳)
سؤال: آیا مس کردن نقش آرم جمهورى اسلامى ایران، که روى نامهها وبلیتهاى اتوبوس و… مىباشد حرام است؟
جواب: بدون طهارت جایز نیست على الأحوط.(۴)
.۳ بعضى از فقها مانند حضرت امام(ره) و حضرت آیهالله اراکى(ره) و حضرت آیهالله فاضل مىفرمایند: خواندن سورهاى که سجده واجب دارد، حتى تلفّظِ یک کلمه آن، برحائض حرام است. و آن چهار سوره عبارتند از:
* سوره ۳۲ (الم تنزیل)
* سوره ۴۱ (حم سجده)
* سوره ۵۳ (والنجم)
* سوره ۹۶ (اقرأ).
و بعضى دیگر از فقها مانند حضرت آیهالله خوئى(ره) و حضرت آیهالله گلپایگانى(ره) و حضرت آیهالله مکارم و حضرت آیهالله سیستانى فرمودهاند: فقط خواندن آیه سجده حرام است.(۵)
سؤال: آیا زن حائض مى تواند دعاى کمیل بخواند؟
جواب: (دعا خواندن براى زن حائض مانعى ندارد ولى) در دعاى کمیل چون جمله «اَفَمَنْ کانَ مُؤمِناً کَمَنْ کانَ فاسِقاً لایَسْتَووُنَ(۶)» در سورهاىاست که آیه سجده واجب دارد، به فتواى فقهایى مانند حضرت امام(ره) و حضرت آیهالله اراکى(ره) و حضرت آیهالله فاضل که خواندنِ تمام سوره را براى حائض حرام مىدانستند، این جمله را در دعاى کمیل، حقِ خواندن ندارد (ولى گوش کردنِ آن اشکالى ندارد) و اما به فتواى فقهایى که فقط خواندنِ آیه سجده را حرام مىدانستند خواندن این جمله در دعاى کمیل جایز است؛ زیرا این جمله آیه سجده نیست.(۷)
مسأله: زنِ حائض هرگاه آیهاى را که سجده واجب دارد گوش دهد (استماع) واجب است سجده را به جا آورد. و اما اگر گوش ندهد بلکه به گوشش بخورد (سماع) بعضى از فقها فرمودهاند: مانند صورت استماع واجب است سجده کند، و بعضى مانند حضرت آیهالله اراکى (ره) و حضرت آیهالله گلپایگانى (ره) و حضرت آیهالله مکارم و حضرت آیهالله فاضل احتیاط واجب دارند، و بعضى هم مانند حضرت امام(ره) مستحب دانستهاند و بعضى مانند حضرت آیهالله خوئى(ره) و حضرت آیهالله سیستانى واجب ندانستهاند.(۸)نکته
َ زنِ حائض در ماه مبارک رمضان، مىتواند در جلسات قرائت قرآن شرکت کند و زمانى که به سورهاى که سجده واجب دارد رسید، تلفظ نکرده و فقط گوش مىدهد و پس از شنیدنِ آیه سجده مانند بقیّه سجده مىکند.
سؤال: خواندنِ بیش از هفت آیه از قرآنِ کریم براى زن حائض مکروه است باتوجه به اینکه در ماه مبارک رمضان خواندن قرآن، فضیلت بسیارى دارد آیا حائض بودن مانعِ از خواندن قرآن است؟
جواب: در غیر چهار سوره عزیمه(۹) مانع نیست.(۱۰)
.۴ رفتن به مسجدالحرام و مسجد پیغمبر(ص)، اگرچه از یک در داخل و از در دیگر خارج شود.(۱۱)
. ۵ توقّف در مساجد دیگر حرام است؛ ولى اگر از یک در داخل و از در دیگر خارج شود مانعى ندارد؛ لکن مکروه است و احتیاط واجب آن است که در حرم امامان(ع) هم توقّف نکند.ولى بعضى از فقها مانند حضرت آیهالله گلپایگانى(ره) حرم امامان(ع) را بنابراحتیاط واجب به مسجد الحرام و مسجد النّبى(ص) ملحق کردهاند.(۱۲)
سؤال: آیا زنى که در عادت ماهانه بهسر مىبرد، در زمان ضرورى مىتواند داخل مسجد شود و مدّت طولانى در آنجا بماند (مثلاً در زمان رأىگیرى، پاى صندوق باشد) و چارهاى هم نداشته باشد؟
جواب: در فرض مرقوم جایز نیست.(۱۳)
سؤال: در بعضى از جاها دفترچهها و کوپنهاى محلى را در مساجد توزیع مىکنند؛ آیا زنانى که در حال حیض یا نفاس هستند مىتوانند براى دریافت این چیزها به مسجد بروند؟
جواب: اگر باید در مسجد توقّف کند جایز نیست.(۱۴)
سؤال: آیا زن حائض غیر از حرم ائمه اطهار(ع) مى تواند به حرم دیگر امام زادهها برود یا نه؟
جواب: اگر موجب هتک نباشد، اشکال ندارد.(۱۵)
.۶ به فتواى تمامى فقهایى که فتوایشان در این کتاب آمده است گذاشتن چیزى در مسجد براى حائض حرام است اگرچه از خارج مسجد باشد بهجز حضرت آیهالله اراکى(ره) که فقط توقف را حرام دانستهاند و گذاشتن چیزى را در آن حرام نمىدانند اما در داخل شدن و برداشتن چیزى از مسجد اختلاف است. بعضى از فقهامانند حضرت امام(ره) و حضرت آیهالله اراکى(ره) و حضرت آیهالله فاضل و حضرت آیهالله مکارم جایز مىدانند و بعضى مانند حضرت آیهالله سیستانى و حضرت آیهالله خوئى (ره) جایز نمىدانند.(۱۶)
.۷ جماع و همبسترى با همسر.
۱- العروه الوثقى، ج ۱، فى احکام الحائض «احدها» و آداب صلاهالمیت.
۲- همان، فى غایات الوضؤ؛ تحریر الوسیله، ج۱، فى غایات الوضؤ.
۳- استفتاآت امام، ج ۱، وضو، سؤال ۷۹.
۴- همان، سؤال ۸۰.
۵- العروهالوثقى، ج۱، فى احکام الحائض «الثالث».
۶- سجده، ۱۸.
۷- العروه الوثقى، ج ۱، فیمایحرم على الجنب، مسأله ۵.
۸- همان، فى احکام الحائض، مسأله ۲.
۹- عزیمه: سورهاى که سجده واجب دارد.
۱۰- استفتاآت امام، ج۱، غسل حیض، سؤال ۱۷۱.
۱۱- العروه الوثقى، ج ۱، فى احکام الحائض و فیما یحرم على الجنب؛ توضیح المسائل مراجع، مسأله ۳۵۵.
۱۲- العروه الوثقى، ج ۱، فى احکام الحائض، و فیما یحرم على الجنب، مسأله ۲؛ توضیح المسائل مراجع، مسأله ۳۵۵.
۱۳- استفتاآت امام، ج۱، غسل حیض، سؤال ۱۷۵.
۱۴- همان، سؤال ۱۷۶.
۱۵- همان، سؤال ۱۷۴.
۱۶- توضیح المسائل مراجع ،مسأله ۳۵۵؛ العروهالوثقى، ج ۱، فیما یحرم على الجنب «الرابع».
آنچه بر حایض مکروه یا مستحب است
.۱ حضور جنب و حائض نزد انسان محتضر؛ یعنى کسى که درحال جان دادن است مکروه است.(۱)
.۲ خضاب کردن به حنا و مانند آن.
.۳ رساندن جایى از بدن به حاشیهها و بین خطهاى قرآن و اما به خطوط قرآن حرام است..۴ همراه داشتن قرآن.
.۵ براى شخص جنب خواندن قرآن تا هفت آیه – غیر ازسورههایى که سجده واجب دارند- مانعى ندارد و حتى مکروه هم نیست؛ ولى بیش از هفت آیه کراهت دارد. و از هفتاد آیه بیشتر کراهتش افزونتر مىشود و اما براى زنِ حائض خواندن هفت آیه هم کراهت دارد – بهجز وقت نماز- یعنى ثوابش کم است.(۲)آنچه بر حائض مستحب است
مستحب است زن حائض وقت نماز، خود را از خون پاک کند، و لوازم بهداشتى خود را عوض نموده و وضو بگیرد و اگر نمىتواند بهجاى وضو تیمم نماید و در جاى نمازِ خود رو به قبله بنشیند و به ذکر و دعا و صلوات بپردازد یا قرآن بخواند اگر چه قرآن خواندن بهجز در این زمان کراهت دارد (یعنى، ثوابش کم است) ولى خواندن تسبیحات اربعه بهتراست.(۳)
۱- همان، فیما یتعلّق بتجهیز المیّت، فى المکروهات.
۲- همان، ج۱، فى احکام الحائض، مسأله ۴۲.
۳- همان ،مسأله ۴۱؛ توضیح المسائل مراجع، مسأله ۴۷۶.