براى هر یک از زن و شوهر حقى است بگردن دیگرى که واجب است باداء آنها قیام نماید هر چند که حق شوهر عظیم تر است ، از جمله حقوق شوهر بر گردن زن این است که او را اطاعت کند و از فرمان او سرنتابد و بدون اذن او از خانه اش بیرون نرود هر چند بدیدن خویشاوندانش و حتى عیادت پدرش و یا مجلس ختم او باشد، بلکه در حدیث آمده که او در مقابل شوهرش هیچ اختیارى در مال خودش ندارد و بدون اذن شوهر نمى تواند مال خود را صدقه دهد یا بکسى ببخشد و یا نذرى کند مگر در مسئله حج و زکاه یا احسان و کمک مالى بپدر و مادر و خویشاوندان نزدیک و تفصیل همه اینها موکول است به محل خودش ، و اما حق زن برگردن شوهر این است که او را سیر کند و بپوشاند، و اگر نادانى کرد او را ببخشد و روى ترش نکند، همچنانکه در اخبار آمده و تفصیل آن نیز موکول است بمحل خودش .
مساءله ۱ – کسیکه یک همسر دارد آن همسر حق شبخوابى و همخوابى در همه شبها را ندارد، بلکه بنابر اقوى در چهار شب یکبارهم حق ندارد، تنها حقى که دارد این است که از او دورى نکند بطوریکه معلوم نباشد او شوهر دارد یا شوهرش طلاقش داده این آنمقدار لازم است ، بله حق جماع دارد و آن در هر چهار ماه یکبار است که حکمش گذشت ، و اما اگر بیش از یک زن داشته باشد اگر شبى پیش یکى از آنان بماند واجب مى شود که نزد دیگران نیز یک شب بماند، پس اگر داراى چهار همسر است اگر نزد یکى از آنها شبى را سر کند واجب است براى هر یک دیگرى شبى را اختصاص دهد و یکى از آنان را بر دیگران ترجیح و برترى ندهد، و اما اگر چهار زن نداشته باشد برترى دادن یکى بر دیگران جائز است ، پس اگر همسرانش دو نفرند مى تواند دو شب نزد یکى و یک شب نزد دیگرى باشد، و اگر سه نفرند مى تواند دو شب نزد یکى و دو شب نزد آندو نفر دیگر باشد، مشهور این است که اگر داراى یک همسر است در هر چهار شبش سه شب مال خود او است و یک شب مال همسرش ، و اگر همسرانى متعدد دارد واجب است هر چهار شب را بین آنها تقسیم کند، مثلا اگر همسرانش چهارنفرند هر شب نزد یکى بسر ببرد و چون یک دور چهار شنبه تمام شد دوباره از یکى ابتداء نموده دور را تمام کند، بنابراین او هیچ شبى مال خودش نیست ، بلکه همه شبهایش مال همسران او است ، و اگر همسرانش دو نفرند هر یک از آنها از چهار شب یک شب دارند، و اگر سه نفر باشند از هر چهار شب هر شبش مال یک همسرش و شب چهارمش مال خود او است ، و عمل کردن بفتواى مشهور باحتیاط نزدیکتر است خصوصا براى کسیکه بیش از یک همسر دارد، اما اقوى همانست که ما گفتیم مخصوصا در همسر واحد.
مساءله ۲ – وجوب بودن نزد زن و همخواب شدن با او در جائیکه واجب است مخصوص به همسر دائم است ، پس همسر انقطاعى حق شب خوابى و همخوابى را ندارد چه یکنفر باشد و چه بیشتر.
مساءله ۳ – در هر شبى که زن حق شب خوابى را دارد جائز است از حق خود صرفنظر نموده آنرا بشوهرش ببخشد تا آن را بهر مصرف که مى خواهد برساند، همچنانکه جائز است آنرا به هووى خود ببخشد و حق مال او بشود.
مساءله ۴ – عروس بکر از شب اول عروسیش هفت شب حق اختصاصى دارد (یعنى اگر شوهرش زن دیگر دارد نباید نزد آنها برود) و اگر عروس بیوه زن است سه شب حق اختصاصى دارد، و واجب نیست بر مرد که این هفت شب یا سه شب را درباره سایر زنانش تلافى کند.
مساءله ۵ – زنى که صغیره یا مجنونه است حق ندارد، چه دیوانه اطباقى که یکسره دیوانه است و چه دیوانه ادوارى در دور جنونش ، و اما در دور سلامتش حق دارد، و همچنین زن زناشزه از این حق محروم است و حق قسمت و حق همخوابى در سفر ساقط است ، و بر شوهر واجب نیست آنرا قضاء کند.
مساءله ۶ – وقتى مرد مى خواهد شروع به قسمت بین زنان کند اختیار دارد که بهر یک خواست ابتداء کند، و نیز اختیار دارد هر یک را خواست دوم و هر که را خواست سوم قرار دهد، هر چند که نزدیکتر به احتیاط و بهتر تعیین با قرعه است خصوصا در غیر اولى .
مساءله ۷ – رعایت مساوات بین همسران در مسئله نفقه دادن و التفات بآنان و گشاده روئى و جماع مستحب است ، و نیز مستحب است صبح آن شبى که پیش یکى از آنان بسر برده نیز نزد او باشد، و نیز مستحب است باو اجازه دهد در هنگام موت پدر و مادرش نزد آنان حاضر شود هر چند که حق جلوگیرى از این کار و از عیادت آندو را دارد تا چه رسد بعیادت غیر پدر و مادر، و نیز حق دارد بطور مطلق از بیرون رفتنش بجز بخاطر حقى واجب جلوگیرى نماید.