حسن و قبح عقلی (۳)

حسن و قبح عقلی (3)

۲. انکار حسن و قبح عقلی مستلزم انکار حسن و قبح شرعی نیز خواهد بود، و در نتیجه حسن و قبح افعال به طور مطلق انکار خواهد شد زیرا حسن و قبح شرعی مبتنی بر این است که نسبت به آنچه پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ از جانب خداوند می‎گوید یقین داشته باشیم، و احتمال کذب در آن راه نداشته باشد، در حالی که احتمال کذب داده می‎شود. برای ابطال این احتمال نمی‎توان به گفتار پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ استناد کرد، زیرا مستلزم دور خواهد بود. در نتیجه حسن و قبح هیچ فعلی ثابت نخواهد شد. با این که وجود حسن و قبح مورد قبول همگان است. بنابراین، از آنجا که انکار حسن و قبح عقلی مستلزم خلف (انکار مطلق حسن و قبح) است، باطل است. پس حسن و قبح عقلی ثابت است. محقق طوسی این استدلال را این گونه بیان کرده است.
«و لإنتفائهما مطلقاً لو ثبتا شرعاً».[۱۴]
۳. با انکار حسن و قبح عقلی راه تشخیص صدق دعوی نبوت بسته خواهد شد، ‌و در نتیجه ارسال پیامبران برای هدایت بشر لغو خواهد بود، چون راه شناخت راستگویی مدعی نبوت، آوردن معجزه است، استدلال به معجزه بر صدق دعوی نبوت در گرو این است که سپردن معجزه به دست دروغگو قبیح باشد، تا به حکم این که خداوند ازهر گونه فعل ناروایی منزه است، اثبات شود که آورنده معجزه در ادعای نبوت راستگو است.[۱۵] برخی از اشاعره در رد این استدلال گفته است: سپردن معجزه به دست دروغگویان، اگر چه از نظر عقلی محال نیست، ولی بر خلاف عاده الله است، زیرا عادت و رویه خداوند بر این است که معجزه را به دروغگویان ندهد.[۱۶]
باید پرسیده راه تشخیص عاده الله چیست؟ و بر چه اساسی می‎توان به چنین معرفتی دست یافت، اگر مقصود، استقرار مطالعه زندگی پیامبران گذشته است.
اولاً: استقرار مفید یقین نیست، تا در مسئله نبوت که مبتنی بر یقین است به آن استناد شود.
ثانیاً: در مورد نخستین پیامبران اجرا نمی‎شود. در این صورت تکذیب کنندگان پیامبران نخست، معذور خواهند بود، چون هنوز از طریق استقرا، عاده الله را درباره بعثت پیامبران نمی‎دانستند!

حسن و قبح عقلی در قرآن و روایات

در قرآن کریم و احادیث اسلامی شواهد و دلایل بسیار بر حسن و قبح عقلی یافت می‎شود که برخی را یادآور می‎شویم:
۱. قرآن کریم آشکارا بیان کرده است که مشرکان عصر رسالت با این که به شریعت اسلام ایمان نداشتند،‌ به زشتی برخی از کارهایی که انجام می‎دادند اعتراف می‎کردند، و هرگاه مورد اعتراض قرار می‎گرفتند، ‌به عمل نیاکان خود را که به زعم آنان مطابق امر الهی بوده است، اعتذار می‎جستند. قرآن در رد پندار آنان می‎فرماید: خداوند به کار ناروا دستور نمی‎دهد چرا چیزی را که نمی‎دانید به خدا نسبت می‎دهید. چنان که می‎فرماید:
«وَ إِذا فَعَلُوا فاحِشَهً قالُوا وَجَدْنا عَلَیْها آباءَنا وَ اللَّهُ أَمَرَنا بِها قُلْ إِنَّ اللَّهَ لا یَأْمُرُ بِالْفَحْشاءِ أَ تَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ ما لا تَعْلَمُونَ»[۱۷].
دلالت این آیه بر این که برخی از افعال در نفس الأمر متصف به قبح می‎باشند، و عقل بشر قبح و زشتی آنها را درک می‎کند، آشکار است. علاوه بر متکلمان عدلیه که چنین برداشتی از آیه دارند، مؤلف المنار نیز گفته است:
«این آیه علیه کسانی دلالت دارد که به انگیزه مخالفت با کسانی که در حکم عقل در باب حسن و قبح، زیاده روی کرده‎اند به کلی منکر حسن و قبح در احکام شرعی شده‎اند».[۱۸]
۲. قرآن کریم در مقام تقبیح شرک، آن را ظلم بزرگ می‎شمارد، یعنی قبح شرک را به این که ظلم عظیم است تعلیل می‎کند:
«وَ إِذْ قالَ لُقْمانُ لاِبْنِهِ وَ هُوَ یَعِظُهُ یا بُنَیَّ لا تُشْرِکْ بِاللَّهِ إِنَّ الشِّرْکَ لَظُلْمٌ عَظِیمٌ».[۱۹]
۳. قرآن کریم یاد آور می‎شود که پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ مأموریت دارد تا مردم را به معروف امر نماید و از منکر نهی کند. یعنی افعال در نفس الأمر یا معروفند و یا منکر و اوامر و نواهی الهی تابع آن دو می‎باشد:
«یَأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهاهُمْ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ یُحِلُّ لَهُمُ الطَّیِّباتِ وَ یُحَرِّمُ عَلَیْهِمُ الْخَبائِثَ».[۲۰]
۴. قرآن کریم به این دلیل معاد را لازم می‎داند که نفی آن مستلزم عبث بودن آفرینش انسان است. یعنی قبح فعل عبث را امری مسلم دانسته و براساس این که خداوند از فعل عبث منزه است، بر ضرورت معاد استدلال می‎کند،
«أَ فَحَسِبْتُمْ أَنَّما خَلَقْناکُمْ عَبَثاً وَ أَنَّکُمْ إِلَیْنا لا تُرْجَعُونَ».[۲۱]
گذشته از این قبیل آیات که بر حسن و قبح عقلی دلالت می‎کنند، آیات بسیاری نیز که بیانگر فلسفه و غایت احکام و افعال الهی‎اند، گویای این مطلب می‎باشند. تعلیل احکام و بیان فلسفه آنها این حقیقت را روشن می‎سازد، که احکام الهی تابع یک سلسله ملاقات واقعی و نفس الأمری است و این رکن نخست قاعده حسن و قبح عقلی است. فلسفه و غایات احکام الهی در روایات نیز بیان شده است. «کتاب علل الشرایع» شیخ صدوق مجموعه‎ای از این روایات را در بر دارد.[۲۲]

[۱۴] . کشف المراد، مقصد سوم، فصل سوم، مبحث حسن و قبح.
[۱۵] . نهج الحق و کشف الصدق، ص ۸۴؛ ابن میثم بحرانی، قواعد المرام، ص ۱۰۴.
[۱۶] . دلائل الصدق، ج ۱، ص ۳۶۸ به نقل از فضل بن روزبهان اشعری.
[۱۷] . سوره اعراف/ آیه ۲۸.
[۱۸] . تفسیر المنار، ج ۸، ص ۵۹.
[۱۹] . لقمان/ آیه ۱۳.
[۲۰] . اعراف/ ۱۵۷.
[۲۱] . مؤمنون/ ۱۱۵.
[۲۲] . جهت آگاهی بیشتر درباره دلایل قرآنی، و روایی حسن و قبح عقلی و بحث‎های گسترده درباره این قاعده به کتاب «القواعد الکلامیه» رجوع شود.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

اشتراک گذاری این صفحه در :
ما را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید
اسکرول به بالا