در ایران چه زمینه‌هایی برای تصور یا توهم عراق در مورد اروند وجود داشت؟

در ايران چه زمينه‌هايي براي تصور يا توهم عراق در مورد اروند وجود داشت؟

نحوه‌ی تهاجم سراسری عراق نشان‌دهنده‌ی وجود اهدافی فراتر از مسئله‌ی اروند است و در واقع مطامع عراق را در این‌جا بسیار وسیع و طمع‌کارانه نشان میدهد.
در ایران چه زمینه‌هایی برای این تصور یا توهم عراق وجود داشت؟

مرحله‌ی خاص بعد از انقلاب‌‌ها که به نوعی وضعیت گذار است و نیز پیدایش نظامی که منافع آمریکا را به خطر انداخته بود. از نظر عراق زمینه‌ی مساعدی برای نمایش وجود منافع مشترک آمریکا و عراق در ایران و جلب حمایت این کشور در حمله به ایران بود.
الف – سرنگون شدن حکومت پهلوی که به عنوان ژاندارم و محور اساسی امنیت غرب در منطقه نقش بازی می‌کرد.
ب – ظهور یک ایدئولوژی جدید انقلاب اسلامی در رقابت با ایدئولوژی چپ و شوروی که مدعی حمایت از طبقه‌ی مستضعف و نهضت‌های رهایی بخش و استکبار نیز بود.
ج – ایجاد خلأ امنیتی در منطقه و نگرانی آمریکا از خطر گسترش انقلاب اسلامی در منطقه به ویژه کشورهای عربی وعراق.
د – آمریکا با پناه دادن به شاه، درصدد سازمان دهی سلطنت طلب‌ها و بازگرداندن وضعیت گذشته به ایران بود. (تسخیر لانه‌ی جاسوسی، ماهیت حوادث را دگرگون کرد و تمام مسایل سیاسی را تحت‌الشعاع قرار داد و ابتکار عمل را از آمریکا سلب کرد).
و – دولت موقت که یکی از امیدهای آمریکا برای بازگشت و سلطه‌ی مجدد به ایران بود، پس از وقوع جریان تسخیر لانه‌ی جاسوسی آمریکا کنار رفت.کودتای نوژه و حمله‌ی آمریکا برای آزادی گروگان‌ها و براندازی، دو اقدام اساسی این کشور برای تعویض حاکمیت و روی کار آوردن دولت دلخواه در ایران بود. بدین ترتیب با شکست سه جریان اساسی، یعنی کنار رفتن دولت موقت، ناکام ماندن کودتای نوژه و شکست حمله‌ی نظامی (طبس)، آمریکا در آخرین تلاش خود، عراق را در حمله به ایران پشتیبانی کرد.
 

آیا مواضع سیاسی و نظامی عراق در آغاز جنگ تفاوتی با مواضع این رژیم بعد از روند آزادی داشت؟

در اطلاعیه‌ی شورای فرماندهی عراق، در اولین روز حمله‌ی این کشور به ایران آمده است: اگر تاکتیک نظامی و امنیت ارتش عراق ایجاب کند که در سرزمین‌های اشغالی بمانیم، آن را تحت اشغال قرار خواهیم داد.
هم‌چنین صدام حسین قطع‌نامه‌ی ۱۹۷۵ الجزایر را پاره کرد و آن را یک طرفه ملغی اعلام نمود. در این حال سخن‌گوی رژیم عراق، سه شرط را برای پایان دادن به جنگ اعلام کرد:
۱_ احترام ایران به حاکمیت عراق در محدوده‌ی خاک ایران
۲_ شناسایی حقوق قانونی عراق به شط‌العرب
۳_ باز پس دادن سه جزیره‌ی تنب کوچک، تنب بزرگ و ابوموسی.
عراق هم‌چنین میانجی‌گری کشورهای عربی را برای پایان دادن به جنگ شدیداً رد کرد، ولی عراق پس از آن‌که در دو هفته‌ی اول جنگ واقعیت‌ها را درک کرد و نتوانست به اهداف قابل توجهی دست یابد، اعلام کرد که حاضر است آتش بس یک طرفه اعلام کند. در حالی‌که توانی برای عملیات نداشت و برخی مناطق ایران را در تصرف داشت.
 

با توجه به استمداد نیرو و محورهای هجوم، آیا عراق در دست‌یابی به اهداف از قبل تعیین شده موفق بود؟

در مرحله‌ی نخست، برخلاق تصور عراق، ارتش این کشور نتوانست به اهدافی که موردنظر دولت بعث بود دست یابد. صدام که قول تصرف سه روزه‌ی استان خوزستان را داده بود، ۳۵ روز طول کشید تا توانست قسمت غربی شهر مرزی خرمشهر را تصرف کند و با وجود تصرف برخی از شهرها و ارتفاعات مرزی در غرب ایران، خط پدافندی نامنظم ناقص و آسیب‌پذیری نصیب عراق شد.
در این مرحله عراق حتی موفق نشد آبادان را که یک شهر مرزی بود، به تصرف درآورد.

آیا فشارهای اقتصادی بر دولت و مردم در پذیرش قطع‌نامه‌ی ۵۹۸ نقشی نداشته‌اند؟

فشارهای اقتصادی نیز مانند فشارهای نظامی در تسریع پذیرش قطع‌نامه مؤثر بودند، ولی عامل اصلی در پذیرش قطع‌نامه، برآورده شدن نسبی خواسته‌های جمهوری اسلامی ایران بود.
 

منبع: کتاب آشنایی باجنگ جلد ۲   –  صفحه: ۵۴

 

دیدگاه‌ خود را بنویسید

اشتراک گذاری این صفحه در :
ما را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید