دولت عراق در محدوده‌ی حاکمیت خویش چه اقداماتی برای زمینه‌‌سازی تهاجم به ایران انجام داد؟

دولت عراق در محدوده‌ي حاكميت خويش چه اقداماتي براي زمينه‌‌سازي تهاجم به ايران انجام داد؟

دولت عراق در محدوده‌ی حاکمیت خویش چه اقداماتی برای زمینه‌‌سازی تهاجم به ایران انجام داد؟
الف ) عراق که یک کشور چپ و منزوی در منطقه بود، به بازسازی روابط خود با کشورهای منطقه پرداخت، تا نظر مساعد آن‌ها را جلب کند. از جمله ارتباط سیاسی و گرم با عربستان، اردن، کویت، امارات….
ب ) بر عهده‌گیری نقش محوری در کشورهای عربی و طرح کردن مسئله‌ی اشغال جزایر سه‌گانه به دست ایران و ادعای بازپس‌گیری این جزایر
ج ) دوری محسوس از روس‌ها
د ) با روی کار آمدن صدام حسین به جای حسین البکر، صدام محور تحولات داخلی و خارجی عراق شد.
ه ) خرید تسلیحاتی کلان
و ) تشدید مخاصمات مرزی و سیاسی با ایران
عراق با قول مساعد عربستان و کویت مبنی بر حمایت اقتصادی و با پشتیبانی سیاسی بلوک غرب به ویژه آمریکا، عملیات نظامی خود را علیه ایران آغاز کرد.
 
 آیا آزادسازی مناطق اشغالی و به‌ویژه بازپس‌گیری خرمشهر، در تحولات سیاسی منطقه و روند جنگ، تأثیر قطعی داشته است؟
بله
الف: دنیا، توان نظامی ایران و ظهور یک قدرت نظامی جدید به نام سپاه را باور کرد.
ب: نیروهای خودی ابتکار عمل سیاسی و نظامی را در دست گرفتند و توازن نظامی و سیاسی به سود ایران تغییر کرد.
ج: روند آزادسازی ثابت کرد که شکل جدیدی از طراحی‌‌های نظامی، منبعث و الهام گرفته از انقلاب اسلامی و رهبری امام خمینی (ره) است.
د: شکست سیاسی و نظامی عراق در استراتژی و تاکتیک
ه: عراق، برگ برنده‌ی خود را برای تحمیل هر نوع خواسته‌ی نامشروع به ایران از دست داد.
 
منبع: کتاب آشنایی باجنگ جلد ۲   –  صفحه: ۴۰
 آیا بررسی قابلیت‌های نظامی جمهوری اسلامی ایران برای ادامه‌ی جنگ، مبتنی بر ارزیابی‌های درستی بود؟ ما با اتکا به چه توان نظامی به جنگ ادامه دادیم؟
چه حقیقتی آشکارتر از این‌که ایران در طی ۲۰ ماه توانست طی عملیات‌های بزرگی هم‌چون ثامن‌الائمه، فتح‌المبین، بیت‌المقدس، ۸۰۵۰ کیلومتر مربع از سرزمین‌های اشغال شده را آزاد کند و بیش از ۳۵۸۰۰ تن از نیروهای دشمن را به اسارت درآورد و ۱۸۰۰۰ تن از آنان را نیز به هلاکت رسانده یا زخمی کند.
تجربه‌ی ۲۰ ماه مقاومت و دست‌آوردهای آن نشان داد که ما توان کافی برای تداوم جنگ تا حصول نتیجه‌ی لازم را داریم تا بتوانیم حقوق خود را مطالبه کنیم و یک صلح پایدار در منطقه مستقر سازیم.
 
منبع: کتاب آشنایی باجنگ جلد ۲   –  صفحه: ۴۴

 

 با فرض این‌که ایران مجبور به ادامه‌ی جنگ بوده است، آیا حصول پیروزی کامل نظامی در جهان امروز، امکان وقوع خارجی داشت یا تنها یک آرمان بود؟
پیروزی کامل نظامی دارای مفهوم محدود و کاملاً مشخص نیست. جنگ ما در راستای اهداف سیاسی و در خدمت آن بود. هر زمان اهداف سیاسی تأمین می‌شد، لاجرم جنگ پایان می‌یافت.
کشوری که دشمن شعار تصرف پایتخت آن را می‌داد و تصمیم داشت حداقل یک استان آن را پس از اشغال به عنوان یک کشور مستقل از خاک آن جدا کند و تمامی قوانین و مقررات بین‌المللی را زیر پا بگذارد، چنین کشوری اگر خواسته‌ی خود را مبنی بر تعیین و تنبیه متجاوز و دریافت غرامت مطرح کند، آیا این یک آرمان خواهی بلند پروازانه است؟
مگر نظام بین‌الملل، هیتلر را به دلیل اقدامات مشابه صدام حسین به محاکمه نکشید؟
مگر یوگسلاوی به خاطر تجاوز به حقوق مردم بوسنی تنبیه نشد؟ و مگر عراق در تجاوز خود به کویت، مجبور به پرداخت غرامت نشد؟
پس چرا این خواسته که طبق مقررات بین‌المللی است و روش جاری در حقوق بین‌المللی عرف دیپلماتیک است، وقتی ایران مطرح می‌کند آرمان تلقی می‌شود؟
 
منبع: کتاب آشنایی باجنگ جلد ۲   –  صفحه: ۴۵

 

 آیا اساساً پس از فتح خرمشهر، عملیات رمضان یا فاو به صلح نیاز داشتیم؟ اگر به دست آوردن صلح اراده‌ی استراتژیک ایران بود، چرا پیش شرایط‌های بسیار سخت ارائه می‌کرد؟
ما همیشه به دنبال صلح بودیم و صلح نیاز دائمی هر کشوری است و استراتژی کلی ما هم به دست آوردن صلح پایدار و شرافت‌مندانه بود، ولی نظام بین‌المللی هیچ‌گاه برای تحقق یک صلح شرافت‌مندانه قدم پیش نمی‌گذاشت و ما ناچار به ادامه‌ی جنگ بودیم.
شناخت متجاوز و پرداخت غرامت از جمله شروط اصلی ایران برای پذیرفتن صلح بود و بدون این دو هیچ صلح پایداری صورت نمی‌پذیرفت. اگر عراق به همان راحتی که به ایران تجاوز کرده بود از جنگ فارغ می‌شد، هیچ تضمینی وجود نداشت که در آینده غائله‌ی دیگری درست نکند، همان‌طور که حمله به کویت این امر را ثابت کرد. پس می‌بایست عراق وادار به تحمل هزینه‌های سیاسی و اقتصادی تجاوز خود می‌شد، تا دیگر بار فکر تجاوز را در سر نپروراند. ولی دنیا این را نمی‌خواست، چون تنبیه عراق را به نفع ایران می‌دید، ولی درستی سیاست ایران زمانی خود را نشان داد که عراق سر تا سر خاک کویت را به اشغال درآورد و نظام بین‌المللی خسارت روی‌گردانی از این سیاست صحیح و به حق ایران را با قربانی کردن کویت پرداخت.
البته باید توجه داشت که برخی شعارهای سیاسی را نباید با شرایط اصلی برای پایان دادن به جنگ مخلوط کرد، زیرا شناخت متجاوز و پرداخت غرامت محوری‌ترین شرایط ما برای پایان دادن به جنگ بود که به نحوی در قطع‌نامه‌ی ۵۹۸ پیش‌بینی شد.
البته همین اقدامات ما در طول هشت سال باعث شد تا شورای امنیت سازمان ملل که قدرت‌های جهانی اراده‌ی سیاسی خود را از این جایگاه به دنیا دیکته می‌کنند، ناچار شود قطع‌نامه‌ی ۵۹۸ را تصویب کند و گرنه، نوع برخورد شورای امنیت در شرایط متفاوت جنگ را همه به یاد دارند که از مضمون قطع‌نامه‌ی ۵۹۸ نیز بسیار دور بود.
 
منبع: کتاب آشنایی باجنگ جلد ۲   –  صفحه: ۴۶

 

دیدگاه‌ خود را بنویسید

اشتراک گذاری این صفحه در :
ما را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید