۲ – استثناء وجه و کفین
در اینکه آیا حکم حجاب صورت و دستها حتى از مچ به پائین را نیز شامل مىشود یا نه، در میان فقهاء بحث فراوان است، بسیارى عقیده دارند که پوشاندن این دو (وجه و کفین) از حکم حجاب مستثنى است، در حالى که جمعى فتوا به وجوب پوشاندن داده، یا حد اقل احتیاط مىکنند، البته آن دسته که پوشاندن این دو را واجب نمىدانند نیز آن را مقید به صورتى مىکنند که منشا فساد و انحرافى نگردد، و گر نه واجب است.
در آیه فوق قرائنى بر این استثناء و تایید قول اول وجود دارد از جمله:
الف: استثناء” زینت ظاهر” در آیه فوق خواه به معنى محل زینت باشد یا خود زینت دلیل روشنى است بر اینکه پوشاندن صورت و کفین لازم نیست.
ب- دستورى که آیه فوق در مورد انداختن گوشه مقنعه به روى گریبان مىدهد که مفهومش پوشانیدن تمام سر و گردن و سینه است و سخنى از پوشانیدن صورت در آن نیست قرینه دیگرى به این مدعا است.
توضیح اینکه: همانگونه که در شان نزول نیز گفتهایم عربها در آن زمان روسرى و مقنعهاى مىپوشیدند که دنباله آن را روى شانهها و پشت سر مىانداختند به طورى که مقنعه پشت گوش آنها قرار مىگرفت و تنها سر و پشت گردن را مىپوشاند، ولى قسمت زیر گلو و کمى از سینه که بالاى گریبان قرار داشت نمایان بود. اسلام آمد و این وضع را اصلاح کرد و دستور داد دنباله مقنعه را از پشت گوش یا پشت سر جلو بیاورند و به روى گریبان و سینه بیندازند و نتیجه آن این بود که تنها گردى صورت باقى مىماند و بقیه پوشانده مىشد.
ج- روایات متعددى نیز در این زمینه در منابع اسلامى و کتب حدیث، وارد شده است که شاهد زندهاى بر مدعا است (۶) هر چند روایات معارضى نیز دارد که در این حد از صراحت نیست، و جمع میان آنها از طریق استحباب پوشاندن وجه و کفین، و یا حمل بر مواردى که منشا فساد و انحراف است کاملا ممکن است.
شواهد تاریخى نیز نشان مىدهد که نقاب زدن بر صورت در صدر اسلام جنبه عمومى نداشت (شرح بیشتر در زمینه بحث فقهى و روایى این مساله در مباحث نکاح در فقه آمده است). ولى باز تاکید و تکرار مىکنیم که این حکم در صورتى است که سبب سوء استفاده و انحراف نگردد.
ذکر این نکته نیز لازم است که استثناء وجه و کفین از حکم حجاب مفهومش این نیست که جائز است دیگران عمدا نگاه کنند، بلکه در واقع این یک نوع تسهیل براى زنان در امر زندگى است.
۳- منظور از نسائهن چیست؟
چنان که در تفسیر آیه خواندیم نهمین گروهى که مستثنى شدهاند و زن حق دارد زینت باطن خود را در برابر آنها آشکار کند زنان هستند، منتهى با توجه به تعبیر” نسائهم” (زنان خودشان) چنین استفاده مىشود که زنهاى مسلمان تنها مىتوانند در برابر زنان مسلمان حجاب را بر گیرند، ولى در برابر زنان غیر مسلمان باید با حجاب اسلامى باشند و فلسفه این موضوع چنان که در روایات آمده این است که ممکن است آنها بروند و آنچه را دیدهاند براى همسرانشان توصیف کنند و این براى زنان مسلمانان صحیح نیست.
در روایتى که در کتاب” من لا یحضر” آمده از امام صادق ع چنین مىخوانیم:
لا ینبغى للمرأه ان تنکشف بین یدى الیهودیه و النصرانیه، فانهن یصفن ذلک لازواجهن:
” سزاوار نیست زن مسلمان در برابر زن یهودى یا نصرانى برهنه شود، چرا که آنها آنچه را دیدهاند براى شوهرانشان توصیف مىکنند” (۷).
۴- تفسیر جمله أَوْ ما مَلَکَتْ أَیْمانُهُنَ
ظاهر این جمله مفهوم وسیعى دارد و نشان مىدهد که زن مىتواند بدون حجاب در برابر برده خود ظاهر شود، ولى در بعضى از روایات اسلامى تصریح شده است که منظور ظاهر شدن در برابر کنیزان است هر چند غیر مسلمان باشند، و غلامان را شامل نمىشود، در حدیثى از امام امیر المؤمنین على ع مىخوانیم که مىفرمود:
لا ینظر العبد الى شعر مولاته:
” غلام نباید به موى زنى که مولاى او است نگاه کند” (۸) ولى از بعضى روایات دیگر تعمیم استفاده مىشود، اما مسلما خلاف احتیاط است.
۵- تفسیر” أُولِی الْإِرْبَهِ مِنَ الرِّجالِ”
” اربه” در اصل از ماده” ارب” (بر وزن عرب)- چنان که راغب در مفردات مىگوید- به معنى شدت احتیاج است که انسان براى بر طرف ساختن آن چاره جویى مىکند، گاهى نیز به معنى حاجت بطور مطلق استعمال مىشود.
و منظور از” أُولِی الْإِرْبَهِ مِنَ الرِّجالِ” در اینجا کسانى هستند که میل جنسى دارند و نیاز به همسر بنا بر این” غَیْرِ أُولِی الْإِرْبَهِ” کسانى را شامل مىشود که این تمایل در آنها نیست.
در اینکه منظور از این عنوان چه کسانى است؟ در میان مفسران گفتگو است:
بعضى آن را به معنى پیر مردانى دانستهاند که شهوت جنسى در آنها خاموش شده است، مانند” الْقَواعِدُ مِنَ النِّساءِ” (زنانى که از سر حد ازدواج بیرون رفتهاند و از این نظر بازنشسته شدهاند).
بعضى دیگر آن را به مردان” خصى” (خواجه).
و بعضى دیگر به” خنثى” که آلت رجولیت مطلقا ندارد تفسیر کردهاند. اما آنچه بیش از همه مىتوان روى آن تکیه کرد و در چند حدیث معتبر از امام باقر ع و امام صادق ع نقل شده این است که منظور از این تعبیر مردان ابلهى است که به هیچ وجه احساس جنسى ندارند، و معمولا از آنها در کارهاى ساده و خدمتکارى استفاده مىکنند، تعبیر به” التابعین” نیز همین معنى را تقویت مىکند (۹).
اما از آنجا که این وصف یعنى عدم احساس میل جنسى درباره گروهى از پیران صادق است بعید نیست که مفهوم آیه را توسعه دهیم و این دسته از پیر مردان نیز در معنى آیه داخل باشند.
در حدیثى از امام کاظم ع نیز روى این گروه از پیر مردان تکیه شده است.
ولى به هر حال مفهوم آیه این نیست که این دسته از مردان همانند محارمند، قدر مسلم این است که پوشیدن سر یا کمى از دست و مانند آن در برابر این گروه واجب نیست.
۶- کدام اطفال از این حکم مستثنا هستند
گفتیم دوازدهمین گروهى که حجاب در برابر آنها واجب نیست، اطفالى هستند که از شهوت جنسى هنوز بهرهاى ندارند.
جمله” لَمْ یَظْهَرُوا” گاهى به معنى” لم یطلعوا” (آگاهى ندارند) و گاه به معنى” لم یقدروا” (توانایى ندارند) تفسیر شده، زیرا این ماده به هر دو معنى آمده است و در قرآن گاه در این و گاه در آن بکار رفته.
مثلا در آیه ۲۰ سوره کهف مىخوانیم:” إِنْ یَظْهَرُوا عَلَیْکُمْ یَرْجُمُوکُمْ” (اگر اهل شهر از وجود شما آگاه شوند سنگسارتان مىکنند).
و در آیه ۸ سوره توبه مىخوانیم” کَیْفَ وَ إِنْ یَظْهَرُوا عَلَیْکُمْ لا یَرْقُبُوا فِیکُمْ إِلًّا وَ لا ذِمَّهً” (چگونه با پیمانشکنان پیکار نمىکنید در حالى که اگر آنها بر شما چیره شوند نه ملاحظه خویشاوندى با شما مىکنند و نه پیمان).
ولى به هر حال این تفاوت در آیه مورد بحث تفاوت چندانى از نظر نتیجه ندارد منظور اطفالى است که بر اثر عدم احساس جنسى نه توانایى دارند و نه آگاهى.
بنا بر این اطفالى که به سنى رسیدهاند که این تمایل و توانایى در آنها بیدار شده باید بانوان مسلمان حجاب را در برابر آنها رعایت کنند.
۷- چرا عمو و دایى جزء محارم نیامدهاند؟
از مطالب سؤالانگیز اینکه در آیه فوق ضمن بیان محارم به هیچوجه سخنى از عمو و دایى در میان نیست، با اینکه به طور مسلم محرمند و حجاب در برابر آنها لازم نمىباشد.
ممکن است نکته آن این باشد که قرآن مىخواهد نهایت فصاحت و بلاغت را در بیان مطالب به کار گیرد و حتى یک کلمه اضافى نیز نگوید، از آنجا که استثناى” پسر برادر” و” پسر خواهر” نشان مىدهد که” عمه” و” خاله” انسان نسبت به او محرمند روشن مىشود که عمو و دایى یک زن نیز بر او محرم مىباشند و به تعبیر روشنتر محرمیت دو جانبه است، هنگامى که از یک سو فرزندان خواهر و برادر انسان بر او محرم شدند، طبیعى است که از سوى دیگر و در طرف مقابل عمو و دایى نیز محرم باشند (دقت کنید).
۸- هر گونه عوامل تحریک ممنوع!
آخرین سخن در این بحث اینکه در آخر آیه فوق آمده است که نباید زنان به هنگام راه رفتن پاهاى خود را چنان به زمین کوبند تا صداى خلخالهایشان به گوش رسد! این امر نشان مىدهد که اسلام به اندازهاى در مسائل مربوط به عفت عمومى سخت گیر و مو شکاف است که حتى اجازه چنین کارى را نیز نمىدهد، و البته به طریق اولى عوامل مختلفى را که دامن به آتش شهوت جوانان مىزند مانند نشر عکسهاى تحریک آمیز و فیلمهاى اغوا کننده و رمانها و داستانهاى جنسى را نخواهد داد، و بدون شک محیط اسلامى باید از اینگونه مسائل که مشتریان را به مراکز فساد سوق مىدهد و پسران و دختران جوان را به آلودگى و فساد مىکشاند پاک و مبرا باشد.