بیشک صلح و امنیت در پرتو همزیستی مسالمتآمیز بشریت به ارمغان خواهد آمد. با توجه به اهمیت این موضوع در مقالهی حاضر به بررسی دیدگاه یهود، مسیحیت و اسلام دربارهی همزیستی مسالمتآمیز با پیروان دیگر پرداخته شده است. یقیناً همه ادیان آسمانی و پیامبران الهی مروج توحید و منجی بشریت و منادی صلح، امنیت و رفتار محبتآمیز نسبت به پیروان دیگر مذاهب میباشند. ولی پیروان ادیان با گذشت زمان و در اثر دوری از رهبری اولیای خدا، به تدریج انحرافاتی را پذیرا شده و گاه تحت تأثیر ملل دیگر، منکر زندگی مسالمتآمیز با پیروان دیگر مذاهب شدهاند؛ چنان که پیروان دین یهود و مسیحیت به نژادپرستی روی آورده و در این راستا جنگهای زیادی به راه انداختند و انسانهای فراوانی را به قتل رساندند و البته باید گفت در این زمینه یهودیان شدت عمل بیشتری داشتهاند و در قوم یهود تضاد با حقوق بینالملل به نحو واضح مشاهده میشود؛ آنان علاوه بر این که معتقد به برتری نژاد خویش میباشند، دیگر ملل را در خدمت خود میانگارند. اما از نظر اسلام، صلح و همزیستی مسالمتآمیز انسانها با عقاید و مذاهب گوناگون، یک ارزش و هدف است و اعلامیهی جهانی اسلام آیهی ۶۴ سورهی آل عمران میباشد که میفرماید:«قل یا اهل الکتاب تعالوا الی کلمت سواءٍبیننا و بینکم الا نعبد الا الله»سیرهی عملی پیامبر اکرم (ص) و ائمه معصومین (ع) نیز بر رفق و مدار استوار بوده است.مقدمه:
همزیستی مسالمتآمیز در اصطلاح حقوق بینالملل عبارت است از:
«نحوهی مناسبات، بین ممالکی که دولتهای آنها دارای نظامهای اجتماعی و سیاسی مختلف هستند؛ یعنی، رعایت اصول حاکمیت، برابری حقوق، مصونیت و تمامیت ارضی هر کشور کوچک یا بزرگ، عدم مداخله در امور داخلی سایر کشورها، احترام به حقوق کلیهی ملتها در انتخاب آزاد نظام اجتماعی خویش و فیصلهی مسائل بینالمللی از طریق مذاکره». ۱
به بیان دیگر، حق همزیستی مسالمتآمیز دارای دو بعد است؛ از نظر حقوق بینالملل عمومی عبارت است از:
«مناسبات دوستانه بین ملتها و دولتها براساس شناسایی یکدیگر، برابری حقوق، عدم مداخله و حل و فصل مسالمتآمیز اختلافها».۲
و از نظر حقوق بینالملل خصوصی عبارت است از:
«به رسمیت شناختن اقلیتهای دینی و قومی در داخل یک سرزمین، احترام به حقوق آنها، آزادی در انجام فعالیتهای دینی و مذهبی».۳
در این پژوهش به این پرسش پاسخ داده میشود که ادیان سه گانهی اسلام، مسیحیت و یهود، در مورد همزیستی مسالمتآمیز با پیروان مذاهب دیگر چگونه است؟ آیا حق همزیستی مسالمتآمیز را به رسمیت میشناسند، به عبارت دیگر، آیا این ادیان با توجه به اصل مشترک حاضرند با پیروان مذاهب دیگر، همزیستی مسالمتآمیز داشته باشند یا خیر؟
امروزه دولتها نیازمند امنیت و همزیستی مسالمتآمیز هستند و در حقوق بینالملل معاصر از طرق مختلف برای صلح و آرامش بینالمللی تلاش میشود. اگرچه تا رسیدن به صلح بینالمللی فاصلهی زیادی وجود دارد، اما بدون شک این تلاشها تحسینبرانگیز است. روابط انسانها با یکدیگر زمانی میتواند از آسیبپذیری مصون بماند که براساس ملاکهای منطقی، معقول و عادلانه تنظیم شده باشد و مکتبی که عادلانهترین ملاکها را برای تنظیم روابط انسانها ارائه دهد موفقترین و سازندهترین مکتب به شمار میرود.
در این مقاله، دیدگاه دو دین یهود و مسیحیت، به صورت مختصر و دیدگاه اسلام به صورت مفصلتر بیان میگردد. این پژوهش از آن جهت اهمیت یا ضرورت دارد که اولاً، یک بررسی مقایسهای صورت میدهد. ثانیاً، با توجه به منابع اصیل اسلامی، اصالت داشتن حق همزیستی مسالمتآمیز از دیدگاه اسلام را به اثبات میرساند و از جهتی، سبقت اسلام بر حقوق بینالملل معاصر، در تأسیس اصل همزیستی مسالمتآمیز بین مذاهب مختلف را به اثبات میرساند و ثالثاً، پیروزی انقلاب اسلامی، در سال ۱۳۵۷ شمسی، یک پدیده منحصر به فرد بود. اسلام به عنوان یک نظام اجتماعی ـ سیاسی در بوتهی آزمایش قرار گرفت و ادارهی جامعه با همهی تنگناها و سختیهایش به آن سپرده شد؛ اثبات صلاحیت این نظام برای ادارهی جامعه در بعد داخلی و بعد بینالمللی، مستلزم مباحث اساسی و زیربنایی میباشد. حکومت اسلامی میبایست پاسخگوی مسائل بنیادی باشد؛ آیا اساس روابط با کشورهای غیرمسلمان بر جنگ، یا بر صلح و همزیستی استوار است؟ به عبارت دیگر، یکی از پرسشهای مطرح شده در این پژوهش این است که آیا «انتساب خشونت به اسلام» درست است یا خیر؟
پارهای از نویسندگان مانند منتسکیو، متفکر فرانسوی، اسلام را دین شمشیر میدانند. وی در روحالقوانین میگوید:
«یکی از بدبختیهای بشر، این است که هر فاتحی دیانت خود را بر جامعهی مغلوب، تحمیل میکند. دیانت اسلام که به زور شمشیر بر مردم تحمیل شده، چون اساس آن متکی بر جبر و زور بوده، باعث بدبختی و شدت شده است » . ۴
البته منتسکیو در این دروغپردازیها، تنها نیست، بلکه این روش اکثر خاورشناسان و اسلامشناسان غربی است. در این پژوهش، به دور از تعصب و براساس شواهد و ادلهی روشن از قرآن، روایت و سیرهی پیشوایان اسلام، «اصالت حق همزیستی مسالمتآمیز در اسلام» و این که اسلام نسبت به پیروان ادیان دیگر، نهایت خوشرفتاری و سازش را به کار برده است، اثبات میگردد.
گوستاو لوبون میگوید:
« اگر ملل مسیحی دین فاتحین خود؛ یعنی اعراب را قبول کرده، حتی زبان آنها را هم اختیار نمودند، سبب اصلی آن این بود که آنها در مقابل حکامی که تا آن وقت زیر شکنجهی آنها بودند، حکام جدید را عادلتر و منصفتر مشاهده نمودند».۵
وی همچنین میگوید:
«تساهل مذهبی اسلام نسبت به مذاهب یهود و نصاری… خیلی به ندرت میتوان در مذاهب دیگر مشاهده نمود…»۶
نظر به این که ساختار روابط دولت اسلامی با دیگر کشورها، با وجهه و آبروی اسلام در جهان ارتباط مییابد و قضاوت دیگران را دربارهی اسلام شکل میدهد، کاربردی کردن دیدگاههای اسلام، دربارهی سیاست خارجی و حقوق بینالملل، از حساسیت بیشتری برخوردار میگردد. امید است که این گام، زمینهی پژوهش بیشتری را فراهم سازد.مبحث اول: دین یهود
دین یهود، یکی از ادیان مهم جهان است که دارای سابقهی طولانی میباشد. آغاز این دین به حدود ۲۵۰۰ سال قبل برمیگردد. پیروان این دین، خود را پیرو پیامبر الهی؛ یعنی حضرت موسی علیهالسلام میدانند؛ همچنین این قوم را به خاطر نسبت به حضرت یعقوب علیهالسلام، «بنیاسرائیل» گویند؛ زیرا اسرائیل لقب حضرت یعقوب علیهالسلام است.
مجموعه کتب یهود که «عهد عتیق» نامیده میشود، مرکب از تورات و چندین کتاب دیگر است. تورات که دارای پنج بخش میباشد، به شرح پیدایش جهان، انسان، مخلوقات دیگر، قسمتی از زندگی انبیای پیشین، حضرت موسی علیهالسلام، بنیاسرائیل و احکام این آیین میپردازد. کتابهای دیگر آن، که در واقع نوشتههای مورخان بعد از حضرت موسی علیهالسلام میباشند، شرح حال پیامبران، پادشاهان و اقوامی است که بعد از موسی علیهالسلام به وجود آمدهاند.
ناگفته پیداست که غیر از اسفار پنجگانهی تورات، هیچ یک از این کتب، کتب آسمانی نیستند و خود یهود نیز چنین ادعایی ندارند و حتی قرائن روشنی وجود دارد که، اسفار پنجگانهی تورات، کتب آسمانی نیستند، بلکه کتابهای تاریخی هستند که بعد از حضرت موسی علیهالسلام نوشته شدهاند؛ زیرا در آنها شرح وفات موسی علیهالسلام، چگونگی تدفین و پارهای از حوادث بعد از وفات او آمده است؛ مخصوصاً آخرین فصل «سفر تثنیه» به وضوح نشان میدهد که این کتاب، مدتها بعد از وفات موسی علیهالسلام به رشته تحریر درآمده است. ۷گفتار اول: روابط بینالملل در آیین و عملکرد یهود
یهودیان، همانند بسیاری از ملتهای معاصر خویش از قبیل یونانیان و رومیها خود را نژاد برتر دانسته و هیچ ملتی را همتای خویش نمیدانند و متأسفانه «آیین یهود» را آیین انحصاری خویش دانسته و حتی برای گسترش آن در میان دیگر ملل تبلیغی نداشته و ندارند؛ زیرا آیین یهود را مخصوص بنیاسرائیل میدانند و افراد غیراسرائیلی را، بر فرض اینکه به آیین یهود درآیند، در ردیف بنیاسرائیل قرار نمیدهند.
بنابراین، در قوم یهود، تضاد با حقوق بینالملل به نحو واضح مشاهده میشود. آنان معتقد به برتری نژاد خویش میباشند و دیگر ملل را در خدمت خود میانگارند. این مطلب نه تنها از منابع اسلامی مستفاد است، بلکه از منابع یهود، مانند تورات تحریف شده و تلمود (شرح تورات) به دست میآید.گفتار دوم: نژادپرستی یهود از دیدگاه قرآن کریم
آیاتی از قرآن کریم، عملکرد یهودیان را مورد بررسی قرار میدهد و خوی نژادپرستی، برتریجویی و … را مورد سرزنش قرار میدهد. این گروه، با عبارات مختلفی و عملکردهای گوناگون، برتریجویی خویش را نسبت به پیروان مذاهب دیگر نشان دادهاند و قرآن کریم هم دقیقاً این نقاط ضعف را بیان کرده و از مسلمانان میخواهد از این رویه و عملکرد دوری گزینند.
یهود خود را گاهی دوستان خاص خداوند میدانند؛ ۸ زمانی خود را «فرزندان خداوند» میانگارند؛۹ دیگر بار خویش را تافتهی جدابافته دانسته و معتقدند که گنهکاران ملت یهود، فقط چند روزی بیش، مجازات نخواهند شد و سپس بهشت الهی برای ابد در اختیار آنان خواهد بود.۱۰
همچنین، از اعتقادات یهود این است که معتقدند سعادت و نجات ابدی به صورت جمعی است، نه فردی! و مجرد انتساب فردی به ذریهی حضرت ابراهیم علیهالسلام، نجات جاودانی او را تضمین مینماید. ۱۱
همچنین در ابتدای ظهور اسلام، بعضی یهودیان مدعی بودند که ثواب و پاداش روز رستاخیز فقط مختص به آنهاست؛ قرآن کریم در مورد صدق ادعایشان از آنان خواست که تقاضای مرگ کنند تا آنان را به آن نعیم خالص و خاص خدا برساند.۱۲
از دیدگاه اسلام، اصولاً نژادپرستی شعبهای از شرک است و به این دلیل، اسلام شدیداً با آن مبارزه کرده و همهی انسانها را از یک پدر و مادر میداند که امتیازشان تنها به تقوا و پرهیزکاری است.گفتار سوم: اعمال یهود نسبت به اسلام
در آغاز اسلام، یهودیان میدیدند که پیامبر اسلام علیهالسلام با تبلیغ رسالتش الفت و برادری را در دلهای مردم ایجاد نموده و چنان تودهی واحد و یکپارچهای از آنها ساخت که موقعیت اجتماعی یهود در خطر خواهد بود؛ بدین جهت، به مخالفت با پیغمبر (ص) برخاستند و قرآن کریم بعضی از نیات آنان را در مبارزه با اسلام آشکار کرد تا مسلمانان از آسیبشان بر حذر باشند. در اینجا به بعضی اعمال یهود اشاره میکنیم:
الف) محاصره اقتصادی: گروهی از یهودیان برای منصرف کردن مسلمانان از آیین خود اقدام به کار جدیدی نمودند و با خودداری از پرداخت هر گونه دین یا امانت و یا معاملاتی که بر ذمهی آنها بود، برای افرادی که به دین اسلام مشرف میشدند، مشکل اقتصادی ایجاد میکردند و به آنها گفتند حقوقی که شما بر ما داشتید، پیش از اسلام بود، اکنون که مسلمان شدید، این حقوق منتفی و باطل گردید. ۱۳
ب) فتنهانگیزی در میان مسلمانان: دو طایفه «اوس» و «خزرج» که سالهای طولانی با هم جنگهای خونینی داشتند، در پرتو تعالیم اسلام میان آنان صفا و صمیمت به وجود آمد؛ یکی از یهودیان به نامن شاس بن قیس با توطئه حساب شده، خواست بار دیگر میان آنان جنگ را ایجاد کند که با درایت پیامبر اسلام (ص) این نقشه ناکام ماند.۱۴
ج) مبارزه یهود برای تغییر عقیده مسلمانان: بسیاری از اهل کتاب، مخصوصاً یهود، تنها به این قناعت نمیکردند که خود، آیین اسلام را نپذیرند، بلکه اصرار داشتند مومنان نیز از ایمانشان بازگردند و انگیزهی آنها در این امر چیزی جز حسد نبود و خداوند درمقابل این فشار شدید دشمن، به مسلمانان دستور میدهد که در آن شرایط خاص، از سلاح عفو و گذشت استفاده کنند.۱۵
گفتار چهارم: اعمال یهودیان نسبت به مسیحیان
یهود به عنوان قوم برگزیدهی خدا! در زجر دادن و آزار رسانیدن پیروان ادیان دیگر میکوشیدند که در یک مورد گودالهایی پر از آتش حفر نمودند و عدهی زیادی از مسیحیان را به صرف مسیحی بودن در آتش سوزاندند. این کورههای آدمسوزی که به دست یهود به وجود آمد، احتمالاً نخستین کورههای آدمسوزی در طول تاریخ میباشد که قرآن کریم از آن یاد نموده است.۱۶
جان ناس میگوید: اگرچه پیروان عیسی تا حدی همیشه مساعی جمیله را مبذول میداشتند ولی رفتار یهودیان خصمانه بود.۱۷ همچنین ضدیت یهود با حضرت مسیح علیهالسلام در فرازهایی از انجیل منعکس شده است.۱۸گفتار پنجم: جنگ نزد یهود
هیچ جنگی در قساوت و شدت همانند جنگ در دین یهود نیست. یهود براساس شریعت خود در طول تاریخ، به جنگ و خونریزی فراوان پرداختهاند و در این راه، به طفل و زن هم رحم نمیکردند و همچنان خود را «ملت برگزیدهی خدا» میدانند. ۱۹ یکی از بزرگان یهود میگوید:
«ما یهود نیستیم مگر آقای عالم و فاسدکنندهی عالم، ایجادکنندهی فتنه در عالم و جلاد عالم».۲۰
عجیب این است که یهودیان، همهی این جنگطلبیها را به استناد تورات انجام میدهند.۲۱
البته قرآن کریم، عدهای از اهل کتاب را ستایش مینماید، همانهایی که از غرور، خودپرستی و تکبر خودداری مینمایند و همواره حق و حقیقت را مدنظر دارند.۲۲ به این ترتیب، قرآن کریم از این که نژاد یهود را به کلی محکوم کند و یا خون آنها را کثیف بشمرد، خودداری کرده و تنها روی اعمال آنها انگشت میگذارد.مبحث دوم: دین مسیحیت
دین مسیحیت، یکی از ادیان مهم جهان است که در سراسر دنیا، دارای بیش از یک میلیارد پیرو میباشد. آغاز پیدایش این دین به ۲۰۰۰ سال قبل برمیگردد و پیروان این دین، خود را پیرو پیامبر الهی، حضرت مسیح علیهالسلام میدانند. آیاتی از قرآن کریم در مورد حضرت مسیح علیهالسلام و مسیحیان نازل شده است.
پروفسور محمد حمیدالله میگوید:
«تعالیم اولیهی مسیحیت به وضوح مشعر بر این است که یک مسیحی نه تنها نباید از خود با توسل به زور دفاع کند، بلکه حتی نباید از قانون کشور در برابر ظلم و ستم استمداد کند».۲۳
ولی، اینان به تدریج به خاطر تحولات درونی و فشارهای خارجی، به دنیا روی آوردند و خود خطر بزرگی را از نظر بینالمللی برای دیگر ملل ایجاد کردند که جنگهای صلیبی شاهد این مدعاست، بر اساس فرمان پاپ، حتی همهی پیمانهای منعقده با مسلمانان را لغو کردند.
در آیاتی از قرآن کریم، به نژادپرستی مسیحیان اشاره شده است از جمله، مسیحیان همانند یهودیان ادعا کردند که ما فرزندان خدا هستیم! و خداوند در جواب آنان میفرماید:
«بلکه شما هم بشری هستید از مخلوقاتی که خداوند آفریده است».۲۴
از نظر قرآن کریم، آنان از انحصارطلبان بهشت محسوب میشوند:
«آنها گفتند: هیچ کس جز یهود و نصاری، هرگز داخل بهشت نخواهد شد؛ این آرزوی آنهاست؛ بگو، اگر راست میگویید، دلیل خود را بیاورید».۲۵
سراسر کتاب انجیل از رفتار محبتآمیز، حتی نسبت به دشمنان موج میزند و از نظر حضرت مسیح علیهالسلام احسان باید شامل دشمنان هم بشود؛ ۲۶ با این وجود، نژادپرستی در قوم مسیحیت ـ همانند قوم یهود ـ دیده میشود. آنان مخالف سرسخت غیرمسیحیان هستند با این تفاوت که از نظر قرآن کریم، عداوات و دشمنی یهودیان، در مقابل پیروان مذاهب دیگر، بسیار بیشتر از مسیحیان بوده است.۲۷
حوادث تاریخی مسیحیت بیانگر این نکته است که آنان هیچ گاه به دستور حضرت مسیح علیهالسلام، مبنی بر وحدت و دوستی نسبت به همه انسانها، عمل نکردهاند.
«در سال ۱۴۱۵ میلادی، پاپ نیکولای پنجم فرمان داد که هر شخصی که مظنون به آداب مذهبی یهود است، به محکمهی انگیزیسیون جلب شود و بدین ترتیب ۳۰۰ هزار یهودی قتل عام شدند و بقیه به ایتالیا گریختند و از آنجا نیز مجبور به مهاجرت به ترکیه شدند».۲۸
مسیحیان حتی نسبت به همنوعان خود رحم نکردند. طی هفت قرن؛ یعنی از سال ۱۱۸۳م. تا ۱۸۳۴م. که تاریخ آغاز و پایان رسمی محاکم تفتیش عقاید در اسپانیاست، دهها هزار نفر صرفاً به اتهام ارتداد و تخطی از دین رسمی، در آتش سوزانده شدند و یا پس از شکنجهی هولناک به قتل رسیدند و اموالشان مصادره گردید. افراد ملزم میشدند عقیده و مذهبی خاص داشته باشند. دوران قرون وسطی با تفتیش عقاید، قتل و شکنجه شناخته میشود. پاپ ششم طی پیامی در ۱۰ مارس ۱۷۹۱م. آزادی مذهبی را به «حقوق وحشتناک» توصیف میکند؛ ولی سرانجام کلیسا، اعلامیهی جهانی حقوق بشر و «حق آزادی مذهب» را پذیرفت. این امر در سال ۱۹۶۳م. طی اعلامیهای از سوی ژان پل بیستوسوم اعلام شد.۲۹
انصاف این است که ادیان آسمانی و از جمله دین مسیحیت، ظلم و ستم را قبول ندارند و وقتی اعمالی برخلاف دیانت صورت پذیرد، آن دین از اعمال بیزار است. با این وجود، به رسم مسیحیت و در راه مسیحیت، خونهای زیادی ریخته شده است، بلکه قارهی اروپا که مقر مسیحیت محسوب میشود، در طی هزار سالهی اخیر، مرکزی برای جنگ و خونریزی بوده است.
آیا میتوان گفت که صلح و همزیستی با پیروان ادیان و مذاهب دیگر، در دین مسیحیت، یک حقیقت است؟! و یا مسیحیت براساس محبت و صلح استوار است؟!
قرآن مجید، همهی ادیان را به عنوان «اسلام» یاد میکند؛ آیین ابراهیم، نوح، موسی، عیسی و سایر پیغمبران؛ به این معنا که «اسلام» دینی است که پیامبران سلسلهی ابراهیمی، پیامآور آن هستند و این خود میرساند که اصل دین یکی بوده و نباید تفاوتی بین گفتههای پیامبران الهی گذاشت.
ناگفته پیداست ما در این نوشتار درصدد آن نیستیم که نقصان و عیب را به شرایع الهی نسبت دهیم و یا خواسته باشیم پیامبران بزرگی چون موسی و عیسی علیهالسلام را مبلغ این تنگنظریها بدانیم، بلکه برعکس، به اعتقاد ما پیامبران همگی مروج توحید و منجی بشریت بودهاند، ولی پیروان ادیان با گذشت زمان و در اثر دوری از رهبری اولیای خدا، به تدریج انحرافاتی را پذیرا شده و گاه تحت تأثیر ملل دیگر، منکر زندگی مسالمتآمیز با پیروان دیگر مذاهب و ادیان شدهاند و در تاریخ اروپا، از این نوع جنگها فراوان رخ داده است.مبحث سوم: دین اسلام
دین اسلام، تنها منحصر به اعمال عبادی و مراسم شخصی نمیشود بلکه این دین مجموعهای از مسائل عبادی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی است. دینی که دربرگیرندهی تمام اموری است که انسان در معاش و معاد، دنیا و آخرت، زندگی فردی و اجتماعی بدان نیاز دارد. این دین به رابطهی انسان با خالق، حاکم، جامعه، خانواده، ملت خود و سایر ملتها، اعم از مسلمان و غیرمسلمان توجه نموده است. این دین از سوی خدا و به وسیلهی پیامبر اکرم (ص) برای جمیع بشر تا روز قیامت آورده شده است. او آخرین پیامبر، اسلام، آخرین دین و رسالتش جهانی است. ۳۰
از نظر اسلام، صلح و همزیستی مسالمتآمیز انسانها با عقاید و مذاهب گوناگون، یک ارزش و هدف است. هدف از صلح، مصلحتگرایی نیست، بلکه خود صلح، مصلحت است؛ زیرا با زندگی فطری انسانها سازگارتر است و در شرایط صلح، رشد و تعالی انسان و تفاهم برای رسیدن به توافقها و سرانجام به یگانگی آیین بشری و گرایش به حق امکانپذیرتر است. ۳۱گفتار اول: دیدگاه نظری اسلام در زمینهی «اصل همزیستی مسالمتآمیز»
برای شناخت دیدگاه اسلام در این زمینه، باید به منابع اصیل و دست اول مراجعه نمود. مهمترین منابع اسلامی، قرآن و روایات معصومین (ع) است. برخی گمان میکنند که در اسلام اصل همزیستی مسالمتآمیز به رسمیت شناخته نشده است و «حقوق روابط بینالملل» غالباً براساس «جنگ و ستیز» بنیان گذاشته شده است و احیاناً برای ادعای خود، به اعمال بعضی از حکام و زمامداران در طول تاریخ اسلامی استناد میکنند؛ در حالی که، نصوص اصیل اسلامی که باید بر آن اتکا داشت، عکس این مطلب را ثابت مینماید زیرا اسلام، صلح و همزیستی مسالمتآمیز با پیروان ادیان و ملل دیگر را به عنوان یک اصل و قاعدهی اساسی در نظام تشریعی خود ملاحظه نموده است و احکام در جنگ فقط در حال ضرورت میباشد.الف) دیدگاه قرآن کریم در مورد همزیستی مسالمتآمیز
آیات متعددی از قرآن کریم و به صورتهای گوناگون همزیستی مسالمتآمیز یا همزیستی مذهبی را سفارش مینماید. کینهتوزی و پیش گرفتن روشهای اهانتآمیز نسبت به پیروان مذاهب دیگر یک روش پسندیدهی دینی به شمار نمیرود. قرآن کریم گروهی از مسیحیان و یهودیان را یاد میکند که راه تمسخر و تکفیر یکدیگر را در پیش گرفتهاند و همواره آتش جنگ و اختلاف را شعلهور میسازند:
«و قالت الیهود لیست النصاری علی شیءٍ و قالت النصاری لیست الیهود علی شیءٍ و هم یتلون الکتاب…»۳۲
یعنی: یهود گفتند: نصرانیها بر حق نیستند و نصرانیها گفتند: یهود بر حق نیستند؛ حال آن که، اینان کتاب را تلاوت میکردند…
قرآن کریم برای تأمین همزیستی مسالمتآمیز راههای گوناگونی را سفارش نموده که به اهم آن اشاره میشود:
1ـ قرآن کریم و دعوت به همزیستی مسالمتآمیز و توجه به اصول مشترک
«قل یا اهل الکتاب تعالوا الی کلمهٍ سواءٍ بیننا و بینکم الا نعبد الا الله و لا نشرک به شیاً و لا یتخذ بعضنا بعضاً ارباباً من دون الله فإن تولوا فقولوا اشهدوا بأنا مسلمون». ۳۳
یعنی: بگو: ای اهل کتاب! بیایید تا بر سخنی که بین ما و شما یکسان است، بایستیم که جز خداوند را نپرستیم و برای او هیچ گونه شریکی نیاوریم و هیچ کس از ما دیگری را به جای خداوند، به خدایی برنگیرد و اگر رویگردان شدند، بگویید: شاهد باشید که ما مسلمانیم.
این آیه از آیات مهم در دعوت اهل کتاب به سوی وحدت به شمار میرود که در آن به نقطههای مشترک بین اسلام و اهل کتاب توجه شده است.
2ـ قرآن کریم و آزادی عقیده و فکر
«لا اکراه فی الدین قد تبین الرشد من الغی»۳۴
یعنی: در کار دین اکراه روا نیست؛ چراکه راه از بیراهه به روشنی آشکار شده است.
«و لو شاءَ ربک لأمن فیالارض کلهم جمیعاً أفأنت تکره الناس حتی یکونوا مومنین»۳۵
یعنی: و اگر پروردگارت میخواست، تمامی اهل زمین (بدون این که اختیاری داشته باشند) ایمان میآوردند؛ پس آیا تو مردم را به اکراه وامیداری تا این که مؤمن شوند؟!
بنابراین، ایمان به خدا و مبانی اسلام، هیچ گونه جنبهی تحمیلی نمیتواند داشته باشد، بلکه تنها راه آن، منطق و استدلال و نفوذ در فکر و روح افراد باید مدنظر باشد.
3ـ قرآن کریم و نفی نژادپرستی و خودبرتربینی
«یا ایها الناس إنا خلقناکم من ذکر و انثی و جعلناکم شعوباً و قبائل لتعارفوا إن اکرمکم عند الله اتقاکم إن الله علیم خبیر»۳۶
یعنی: هان ای مردم! همانا شما را از یک مرد و یک زن آفریدیم و شما را به هیأت اقوام و قبایلی درآوریم تا با یکدیگر انس و آشنایی یابید، بیگمان گرامیترین شما نزد خداوند پرهیزکارترین شماست؛ که خداوند دانای آگاه است.
تساوی و برابری انسانها یکی از اصول مهم همزیستی مسالمتآمیز به شمار میرود، چون نژادپرستی و تحقیر ملتها و مذاهب دیگر، موجب مشکلات فراوانی برای جامعهی بشری شده است؛ جنگ جهانی اول و دوم شاهد این مدعاست. تفاوت در رنگ، نژاد و ملیت مایهی فضیلت یکی بر دیگری نیست بلکه از نظر قرآن کریم اختلاف زبانها و رنگها از آیات و نشانههای الهی محسوب شده و وسیلهای برای شناخت افراد و اشخاص از یکدیگر میباشد.۳۷
بسیاری از آیات قرآن کریم، خطاب به جمیع بشر میباشد: مانند «یا بنی آدم»۳۸، «یا ایها الانسان»۳۹؛ این خطابها و تعبیرها میرساند که انسانیت یک معنای مشترک بین تمام ساکنین زمین است، افراد مناطق مختلف هیچ فرقی با یکدیگر ندارند، بشر در طول تاریخ از حیث زبان، رنگ و نژاد متفاوت بوده است ولی از نظر اسلام، همه فرزندان یک پدر و مادر (آدم علیهالسلام و حواء علیهاالسلام) هستند و این تفاوتها، در انسانیت انسان خدشهای وارد نمیسازد.۴۰
4ـ قرآن کریم و استقبال از پیشنهاد صلح
ـ «فإن اعتزلوکم فلم یقاتلوکم و ألقوا إلیکم السلم فما جعل الله لکم علیهم سبیلاً»۴۱
یعنی: … سپس اگر از شما کنارهگیری کردند و با شما پیکار ننمودند، بلکه پیشنهاد صلح دادند، خداوند به شما اجازه نمیدهد که معترض آنان شوید.
طایفه اشجع به سرکردگی مسعود بن رجیله، که هفتصد نفر بودند، به نزدیکی مدینه آمدند و اظهار داشتند آمدهایم قرارداد ترک مخاصمه با محمد (ص) ببندیم. پیامبر اسلام (ص) از این پیشنهاد شدیداً استقبال نمود و دستور داد مقدار زیادی خرما به عنوان هدیه برای آنها بردند و آیهی فوق در این باره نازل شد. ۴۲
ب ) روایان پیشوایان اسلام در مورد همزیستی مسالمتآمیز
روایت اول از پیامبر (ص):
«من آذی ذمیا فانا خصمه و من کنت خصمه خصمته یوم القیامه»۴۳
یعنی: هرکس اهل ذمه (یهودی، مسیحی و زرتشتی که در پناه اسلام است.) را آزار رساند، دشمن او خواهد بود و هرکس من دشمن او باشم، روز قیامت دشمنی خود را نسبت به او آشکار خواهم نمود.
روایت دوم از ابن عباس از پیامبر (ص).
«تصدقوا علی اهل الادیان کلها»۴۴
یعنی: به (فقرا) از پیروان همهی ادیان الهی صدقه بدهید.
روایت سوم، امام امیرالمومنین علیهالسلام در بخشی از نامهاش به مالک اشتر میفرماید:
«واشعر قلبک الرحمه للرعیه و المحبه لهم و الطف بهم و لا تکونن علیهم سبعا ضاریا تغتنم اکلهم، فانهم صنفان: اما اخٌ فیلک الدین، و اما نظیر لک فیالخلق»۴۵
یعنی: (ای مالک!) مهربان باش و رعیت را با چشمی پرعاطفه و سینهای لبریز از محبت بنگر، زنهار که چون درندهای به غارت جان و مال آنها بپردازی! پس همانا فرمانبران تو از دو صنف بیرون نیستند؛ یا مسلمانان و برادر دینی تو هستند و یا (پیرامون مذهب بیگانهاند، که در این صورت) همانند تو انسانند.
همچنین، آن حضرت در فرازی دیگر از این نامه، در استقبال از صلح میفرماید:
«و لا تدفعن صلحاً دعاک الیه عدوک و لله فیه رضی، فان الصلح دعه لجنودک و راحه من همومک و امنا لبلادک»۴۶
یعنی: و از صلحی که دشمن تو را بدان فراخواند و رضای خداوند در آن بود، روی متاب که آشتی، سربازان تو را آسایش رساند، از اندوهایت برهاند و شهرهایت ایمن ماند.
از مطالعهی روایات و احادیث چنین به دست میآید که همزیستی مسالمتآمیز و ایجاد رابطهی مودت و دوستی با بیگانگان، امری است که مسلمانان میتوانند در روابط بینالملل از آن بهره گیرند؛ چه این که، اسلام آیین فطرت است و هرگز با احساسات طبیعی و انسانی بشر ضدیت ندارد و اسلام به این نکته توجه میدهد که با ایجاد جو آرام و مودتآمیز، میتوان با مخالفان عقیدتی خود به گفتوگو و جدال احسن پرداخت. پیشوایان اسلام، پیوسته به رعایت عدالت، انصاف، ادای حقوق و پرهیز از آزار و اذیت پیروان مذاهب دیگر توصیه مینمودند.
گفتار دوم: سیرهی عملی
رفق و مدارا، از اموری است که در سیرهی اجتماعی پیامبر (ص)، چه در بعد داخلی و چه در بعد بینالمللی، اهمیت بسیاری داشته است، در غیر این صورت، زمینهای برای هدایت و تبلیغ رسالت به وجود نمیآمد. خدای متعال، خوشخلقی، مدارا و رحمت بودن پیامبر اسلام (ص) را مورد تمجید قرار داد.۴۷
از نظر اسلام، پیامبر اکرم (ص) نمونهای برای پیروی عملی میباشد؛ نمونهای که روشهای عملی او در کلیهی شوون فردی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و روابط بینالملل قابل دستیابی و پیروی برای مسلمانان است.
الف) سیرهی عملی پیامبر اکرم (ص)
سیرهی عملی پیامبر اکرم (ص) را در سه قسمت مورد توجه قرار میدهیم: ۱ـ نامههای پیامبر اکرم (ص)؛ ۲ـ پیمانهای صلح پیامبر اکرم (ص)؛ ۳ ـ رفتار مسالمتآمیز درمقابل مخالفان.
1ـ نامههای مسالمتآمیز پیامبر اکرم (ص)
نامههایی که پیامبر اکرم (ص)، به عنوان دعوت اسلامی به امرا، سلاطین، روسای قبایل و شخصیتهای برجستهی معنوی و سیاسی نوشته است، از شیوهی مسالمتآمیز دعوت او حکایت میکند. حدود ۱۸۵ نامه، از متون نامههای پیامبر اکرم (ص) که برای تبلیغ و دعوت به اسلام و یا به عنوان «میثاق و پیمان» نوشته است در دست داریم.۴۸ همهی این نامهها حاکی است که روش اسلام در دعوت و تبلیغ، «منطق و برهان» میباشد، نه «جنگ و شمشیر». نصایح، اندرزها، تسهیلات و نرمشهایی که پیامبر اکرم (ص) از خود نشان داده، گواه زنده بر این مطلب است که پیشرفت اسلام زاییدهی نیزه و شمشیر نبوده است. در بیشتر نامههایی که به وسیله پیامبر اکرم (ص) برای پادشاهان جهان که دارای اعتقاد الهی بودهاند، فرستاده شده، متن آیهی ۶۴ سوره آل عمران که همان اعلامیهی جهانی اسلام میباشد، مطرح شده است: برای نمونه، نامهی پیامبر اکرم (ص) به قیصر روم را میآوریم:
«بسمالله الرحمن الرحیم. من محمد عبدلله الی هرقل عظیم الروم. سلام علی من اتبع الهدی؛ اما بعد فانی ادعوک بدعایه الاسلام، اسلم تسلیم یوتک الله اجرک مرتین، فان تولیت فانما علیک اثم الاریسین؛ قل یا اهل الکتاب تعالوا الی کلمه سواءٍ بیننا و بینکم الا نعبد الا الله و لا نشرک به شیاً و لا یتخذ بعضنا بعضاً ارباباً من دون الله فأن تولوا فقولوا اشهدوا بأنا مسلمون».۴۹
یعنی: از محمد فرزند عبدالله، به هرقل بزرگ پادشاه روم. درود بر آنها که پیروی از حق کنند. تو را به اسلام دعوت میکنم؛ اسلام آور تا در امان و سلامت باشی، خداوند به تو پاداش میدهد، یکی پاداش ایمان خود و دیگر پاداش کسانی که به پیروی تو ایمان میآورند؛ اگر از آیین اسلام روی گردانی، گناه اریسیان [نژاد روم و جمعیت کارگران] نیز بر تو خواهد بود. بگو: ای اهل کتاب! ما شما را به یک اصل مشترک دعوت میکنیم که غیر از خدا را نپرستیم، کسی را شریک او قرار ندهیم، بعضی از ما به جز خدا بعضی دیگر را به خدایی نپذیرند، هرگاه آنان از آیین حق سر بتابند، بگویید، گواه باشید که ما مسلمانیم.
2ـ پیمانهای صلح پیامبر اکرم (ص)
سیرهی پیامبر اسلام (ص) بر انکار ملیتها و عدم استقلال داخلی آنان استوار نبوده است و با وجود جهانی بودن آیین اسلام، موجودیت قبایل، ملتها و ادیان دیگر، چه در قلمرو حکومت اسلامی و چه خارج از آن محفوظ بوده است.
یکی از دلایل سیرهی فوق، پیمان نامههای بسیاری است که در دوران حکومت پیامبر اسلام (ص) و بعد از وفات آن حضرت با ملتهای مختلف امضا شده است. در تمامی موارد تا هنگامی که ملتهای غیرمسلمان به پیمان خود وفادار بودهاند، دولت اسلامی نیز پیمان صلح را نقض نمیکرده است؛ زیرا نقض پیمان از دیدگاه اسلام، گناهی بزرگ و غیرقابل گذشت است.۵۰
اسلام برای تحقق همزیستی مسالمتآمیز و تحقق صلح در میان ملتها و جلوگیری از بروز روابط خصمانه و درگیریهای خونین، نه تنها برای قراردادها و معاهدات بینالمللی ارزش حقوقی فوقالعادهای قائل شده است، بلکه اصولاً ملتها و گروههای دیگر را نیز برای انعقاد پیمانهای صلح دعوت کرده و به جامعهی اسلامی توصیه مینماید که در این زمینه همواره پیشقدم باشند و این وظیفه در مواردی که تمایلی از طرف دول و گروههای غیرمسلمان نسبت به عقد قراردادهای صلح و همزیستی احساس میشود، تأکید بیشتر مییابد.۵۱
پیامبر اکرم (ص) به انعقاد پیمانهای همکاری و صلح تمایل شدیدی نشان میداد و حتی قبل از بعثت بر اصل روابط عادلانه بین قبایل، بر پایهی پیمان و معاهده اصرار میورزید و مکرر میفرمود:
«من درخانهی عبدالله بن جدعان، در جاهلیت شاهد پیمان مشترک جهت حمایت از مظلومان، بین نمایندگان قبایل مختلف عرب بودم و چنان بر این پیمان دلبسته بودم که حاضر نبودم در ازای نقض آن، صاحب پربهاترین شتران باشم اگر در اسلام به چنین پیمانی دعوت شوم، فوراً اجابت خواهم کرد».۵۲
همچنین، آن حضرت از پیمان صلحی که مسلمانان بعدها با «روم» میبستند، پیشاپیش خبر داد:
«رومیان با شما به صلحی توأم با امنیت اقدام خواهند نمود».۵۳
در سیرهی پیامبر اسلام (ص) تعداد زیادی از پیمانهای صلح و همکاری دیده میشود که بررسی و تحلیل کامل آن نیاز به تدوین چند کتاب دارد. از مهمترین آنها میتوان از پیمان یا منشور مدینه، صلح حدیبیه، پیمان با مسیحیان ایلا و پیمان با مسیحیان سرزمین سینا نام برد.۵۴ منشور مدینه در نوع خود یک پیمان دفاعی و همهجانبه بین مسلمانان، یهودیان و مشرکین محسوب میشود.
3ـ رفتار مسالمتآمیز پیامبر اکرم (ص) در مقابل مخالفان
در اینجا رفتار صلحجویانه و مسالمتآمیز پیامبر اکرم (ص) را با کفار قریش، یهود و مسیحیان بررسی میکنیم:
1ـ ۳ـ رفتار مسالمتآمیز پیامبر اکرم (ص) با کفار قریش
سرزمین مکه، پایگاه شرک و مشرکان بود. اسلام در این پایگاه مهم ظهور کرد. بنابراین، اولین تماس و دعوت پیامبر اسلام (ص) متوجه مشرکین مکه میباشد؛ این دعوت که بر محور توحید و معاد بود، با دلایل منطقی و با تلاوت آیات قرآن، روح و جان مشرکین را مخاطب قرار میداد و از آنان میخواست که تعقل و تفکر نمایند و خود را از زنجیرهای اوهام و عقاید جاهلی نجات دهند.
در مقابل، مشرکین انواع آزارها و اذیتها را نسبت به پیامبر اکرم (ص) و پیروان اندک او اعمال نمودند؛ سمیه مادر عمار به وسیلهی نیزهی ابوجهل به شهادت رسید. پدرش، یاسر نیز در مکه به شهادت رسید؛ بلال حبشی به وسیلهی امیه بن خلف در گرمای نیمروز شکنجه شد. پس از چندی، عدهای مسلمانان به دیار غربت، حبشه مهاجرت نمودند؛ در آنجا هم از آزار مشرکین قریش در امان نبودند. پیامبر اسلام (ص) هم مدتی به شهر «طائف» پناه برد. محاصرهی اقتصادی و سیاسی به اوج خودش رسید و حتی چهل تن به خانهی پیامبر اکرم (ص) هجوم بردند که او را به قتل برسانند و در نهایت پیامبر هم شبانه دیار و سرزمین خود را به سوی «یثرب» ترک گفت؛ دوری و جدایی از کعبه و زادگاه پیامبر اکرم (ص) بر آن حضرت بسیار ناگوار آمد، اما خدای متعال به او وعده دارد که دگربار به مکه بازخواهد گشت.
بعد دیگر تلاش مشرکین قریش، جنگهایی بود که با امکانات فراوان و برای نابودی اسلام انجام دادند که مهمترین آن، جنگ بدر، جنگ احد، جنگ خندق و جنگ احزاب بود. پیامبر اکرم (ص) که منطقش انساندوستی، مسالمت و احترام به تعهدات بود، در جریان «پیمان حدیبیه» حاضر شد از حقوق مشروع خود بگذرد تا محیط صلح و امن در ایام حج فراهم گردد، اما این پیمان، بعدها توسط مشرکین نقض شد. آری! مشتی زورگو بر کعبه مسلط شده بودند و آن را در سلطه و انحصار خود میدانستند.۵۵
سپاهیان دههزار نفری مسلمانان، بدون خونریزی شهر مکه را فتح کردند. سعد یکی از یاران پیامبر اسلام (ص)، شعار خشونت را فریاد زد که:
«الیوم یوم الملحمه! الیوم تستحل الحرمه! الیوم اذل الله قریشاً!»
یعنی: امروز، روز برخوردهای خونین است! امروز حرمتها شکسته میشود! امروز خداوند قریش را خوار میکند!
اما، پیامبر رحمت (ص) در رد شعار انتقام فرمود:
«الیوم یوم المرحمه، الیوم اعز الله قریشاً»
یعنی، امروز، روز مهر ورزیدن است، امروز خداوند قریش را عزیز میکند.
آنگاه پیامبر اسلام (ص) به کنار خانهی کعبه آمد، کفار قریش منتظر بودند که پیامبر چه دستوری در مورد آنان صادر میکند؛ سپس پیغمبر (ص) با جملهی «بروید؛ همگی آزادید» همگان را مورد عفو گذشت قرار داد. همین عمل، طوفانی در سرزمین دلهای مشرکین ایجاد کرد که فوج فوج، مسلمان شدند و آیین اسلام را با جان و دل پذیرا گشتند.۵۶
2ـ ۳ـ رفتار مسالمتآمیز پیامبر اکرم (ص) با یهودقبایل معروف یهود عبارت بودند از: «بنی قریظه»، «بنی قینقاع» و «بنینظیر». پیامبر اکرم (ص) پس از مهاجرت به مدینه، برای برقراری امنیت و آرامش یک پیمان دفاعی مشترک منعقد ساخت که در آن دو طایفهی «اوس» و «خزرج» و «یهود» شرکت داشتند؛ براساس این پیمان، یهود متعهد شدند که علیه مسلمانان اقدام خرابکارانه انجام ندهند و در دفاع از مدینه مشارکت داشته باشند. یهود آزادانه به دادوستد پرداخته و کالاهای خود را در بازار مسلمین به فروش میرساندند. گسترش اسلام در میان مردم، حساسیت یهود و برخی از منافقان را بر ضد پیامبر اکرم (ص) برانگیخت؛ عبدالله بن سلام از دانشمندان یهود به آیین اسلام گروید و پس از مدتی مخیریق به جمع مسلمانان پیوست. خبر اسلام آوردن آنان موجی از خشم در طوایف یهود پدید آورد؛ به تدریج همکاری یهود با مسلمانان ضعیف شد و حتی پیمان منعقده با مسلمانان را نقض کردند.
یهودیان علاوه بر این که در تجارت، دادوستد و فعالیتهای اجتماعی آزاد بودند، در فعالیتهای مذهبی هم آزادی کامل داشتند. پیامبر اکرم (ص)، دعوت اسلامی را به همه و از جمله یهودیان ابلاغ کرد و هیچ گاه آنان به ترک دین و عقاید خود مجبور نبودند؛ برای مثال، پیامبر اکرم (ص) در یک دستورالعمل ارشادی و حکومتی به عمروبن حزم که او را به یمن فرستاد، نوشت:
«هر یهودی و یا نصرانی (مسیحی) که مسلمان شود و اسلام پاک و خالصی اظهار نماید، از جمله گروه مومنان است؛ هر آنچه مسلمانان دارد شامل او نیز میشود و در نفع و ضرر با آنها شریک است و هرکه در یهودیت و نصرانیت خود باقی بماند، هرگز مجبور به ترک دین خود نمیشود».۵۷
پیامبر اکرم (ص) در مقابل بدرفتاری یهودیان صبور بود و از نفاقشان چشم میپوشید و آنها را با مسلمانان برابر میگرفت و به آداب و رسوم دینی آنان احترام میگذاشت و اگر یکی از یهودیان بر خلاف پیمان رفتار میکرد، تنها به مجازات او اکتفا میکرد و دیگران را به گناه او نمیگرفت. آن حضرت در سیرهی عملیاش همواره از گفتوگو و جدال احسن برای پیشبرد اهداف مقدس سود میجست و هیچ گاه زبان به الحاد و تکفیر ادیان دیگر نمیگشود.
در مقابل، یهودیان به فعالیتهای تحریکآمیز و جنگافروزی مشغول شدند تا جلوی پیشرفت اسلام را بگیرند، از جمله تضعیف عقیدهی مسلمانان، ایجاد اختلاف، توطئه و قتل پیامبر اسلام (ص) و دهها عمل خلاف دیگر. به ناچار پیامبر اکرم (ص) با برخی از آنان وارد کارزار نظامی شد و آنان را از مدینه اخراج نمود.
3ـ۳ رفتار مسالمتآمیز پیامبر اکرم (ص) با مسیحیان
قرآن کریم موضع مسیحیان را نرم و ملایم توصیف میکند در حالی که موضع مشرکان و یهود نسبت به مسلمانان خشن بود۵۸ مسیحیان جزیرهالعرب و مناطق دیگر مثل شام، شیفتهی اسلام شدند و آن را از صمیم دل پذیرفتند و آنهایی که همچنان مسیحی باقی ماندند هیچ گاه از سوی مسلمانان به تغییر عقیده و پذیرش آیین اسلام مجبور نشدند و همزیستی مسالمتآمیز مسلمانان و مسیحیان به نحو بارز و آشکار بود؛ قبایل و دستههای مختلف مسیحیان در زمان حیات پیامبر اسلام (ص)و بعد از آن، پیوسته از حمایت مسلمانان برخوردار بودند و مسلمانان بر اساس پیمان صلح که با مسیحیان بسته بودند از منافع و حقوق آنان حمایت مینمودند. تنها در زمان خلیفهی دوم، در سرزمینهای اسلامی به جز زنان، اطفال و پیرمردان مسیحی، تعداد ۵۰۰,۰۰۰ (پانصد هزار) مسیحی زندگی مینمودند و در مصر ۰۰۰/۰۰۰/۱۵ (پانزده میلیون) مسیحی در کمال آرامش و امنیت تحت حکومت مسلمانان بودند.۵۹
مسیحیان نجران با پیامبر اسلام (ص) صلحنامه امضا کردند که در فرازی از صلحنامه آمده است:
«مردم مسیحی نجران و حاشیهی آن در سایهی خداوند و ذمهی محمد رسول خدا میباشند؛ به این که دارایی، جان، دین، افراد غایب و حاضر، خانوادهی آنان و تجارت و آنچه از کم و زیاد در اختیار دارند، همه محفوظ و در امان است. هیچ اسقف یا کاهنی از آنان، از مقام خود عزل نمیشود و به آنان اهانتی نخواهد شد».۶۰
ب) سیرهی عملی امامان شیعه علیهمالسلام
دربارهی سیرهی امامان شیعه علیهمالسلام، باید توجه داشت که از نظر امامیه، سیرهی آنان همانند سیره و رفتار پیامبر اسلام (ص) اعتبار و ارزش داشته و قابل استناد است؛ چه آن که آنان نیز الگو و نمونه برای جامعهی اسلامی هستند؛ برای مثال، امام صادق علیهالسلام، از وسایل تبلیغی عصر خویش مانند مناظره، مخاطبه، مکاتبه، شعر و تبلیغ عملی برای هدایت و ارشاد مردم استفاده مینمودند. گروههای غیرمذهبی مانند ملحدین، مشرکین و دهریون، نیز گروههای اهل کتاب با امام صادق علیهالسلام به بحث و گفتوگو مینشستند. رفتار امام صادق علیهالسلام با این افراد، برخوردی حکیمانه همراه با حلم و صبر بود. ادعاها و ادلههای آنها را با متانت و صبوری گوش میکرد و از ادلهی خصم برای رد مدعای آنان و اثبات اعتقادات اسلامی استفاده میکرد و سرانجام مخاطب را به تسلیم وادار مینمود و کار به آنجا میرسید که زبان به ستایش و مدح امام میگشودند.۶۱
گفتار سوم: اصالت و همزیستی یا جنگ و قتال در اسلام؟
در اینکه اصل و قاعدهی اولی در اسلام، در روابط مسلمین با غیرمسلمین چیست، دو نظریهی مهم وجود دارد که در ذیل بدان میپردازیم:
نظریهی اول: اصالت جنگ و قتال در اسلام
این نظریه متعلق به برخی از مستشرقین و تعدادی از فقهای شیعه و سنی است؛ از نظر این عده، حقوق بینالملل اسلام براساس جنگ و جهاد استوار میباشد و مسلمانان موظف هستند از هر فرصتی برای سرکوب دشمنان و وادار ساختن آنان به پذیرش اسلام استفاده نمایند.
برنارد لوئیس مستشرق مشهور انگلیسی میگوید:
«سیاست خارجی و روابط بینالملل چون سایر نهادها و پدیدهها سیاسی متداول در جهان امروز، امری کاملاً بیگانه در جهان اسلام بوده است. بر مسلمانان وظیفه و واجب کفایی (Collective Obligation) بوده است که از طریق جهاد، کفار را مسلمان کرده و یا تحت کنترل خلیفه درمیآورند».۶۲
مجید خدوری از دانشمندان اهل سنت معتقد است:
«مقصود نهایی اسلام از جهت روابط بینالملل از یک طرف، ایجاد صلح و آرامش در سرزمینهایی است که تحت قانون شریعت اسلام درآمدهاند و از طرف دیگر، سعی و اصرار دارد که نظام حقوقی اسلام را به طور فعال به سایر نقاط جهان غیراسلامی گسترش داده و آنها را مسلمان گرداند»۶۳
محمد جواد عاملی، از فقهای شیعه و صاحب کتاب «مفتاح الکرامه» میگوید:
«اصل و قاعده، عدم صلح و لزوم جنگ و مبارزه (با غیرمسلمانان) است».۶۴
کسانی که معتقدند اصل در اسلام، در روابط مسلمین با غیرمسلمین جنگ و عدم صلح است، ادلهای را بیان داشتهاند که به مهمترین آن میپردازیم:
دلیل اول: وجوب جهاد و جهاد هم به معنای شعلهور نگاه داشتن جنگ به طور مستمر بین جهان اسلام و جهان کفر میباشد.۶۵
در جواب دلیل فوق باید گفت، هیچ گاه یک آیهی قرآن، بدون ملاحظات آیات دیگر، نمیتواند مستند یک حکم شرعی مهم گردد؛ آیات قرآن کریم دارای عام و خاص، مطلق و مقید و … میباشند. اکثر آیات جنگ و جهاد همراه با ذکر دلیل و علت است. بنابراین، آیاتی که به صورت مطلق در مورد قتل و جنگ آمده است، به آیات مقید که میگوید، مناط قتال و محاربه این است که اعتدا و دشمنی نسبت به اسلام و مسلمین صورت پذیرد، تقیید میخورد.
دلیل دوم: مذمت و دوستی با کفار است. آیاتی از قرآن کریم نهی میکند از این که مسلمانان با کافران مودت و دوستی داشته باشند. بنابراین، مسلمانان نباید با غیرمسلمانان، پیمانهای دوستی و روابط مسالمتآمیز داشته باشند.
در رد دلیل فوق باید گفت، مورد این آیات در جایی است که دوستی، یاری و پیمان با آنان به ضرر مسلمین باشد اما دوستی با آنان به معنای رفتار مسالمتآمیز و معاملهی نیکو و تبادل منافع هیچ گونه منعی ندارد. چگونه دوستی با آنان ممنوع است در حالی که خداوند متعال اجازه داده است مرد مسلمان با زن اهل کتاب ازدواج نماید؟!۶۷ آیا در روابط میان زن و شوهر، هیچ گونه موالات و دوستی وجود ندارد؟!
در آیهی دیگر، خداوند رفتار مبتنی بر «بر» و «قسط» را نسبت به غیرمسلمانانی که مرتکب قتل و اخراج مسلمان نمیشوند توصیه نموده است.۶۸
نظریهی دوم: اصالت و همزیستی مسالمتآمیز در اسلام
طرفداران این نظریه معتقدند اساس روابط مسلمانان با غیرمسلمانان بر مسالمت و رفتار نیکو میباشد. اسلام هیچ گاه به پیروان خود اجازهی قتل و کشتار پیروان مذاهب دیگر را نمیدهد و وجود عقاید مخالف، مجوزی برای رفتار خصمانه نمیباشد، بلکه اسلام به پیروان خود دستور میدهد با مخالفین رفتار مبتنی بر عدالت و قسط داشته باشند. بیش از این، ادلهی این نظریه، اعم از آیات، روایات و سیرهی معصومین علیهمالسلام بیان شد؛ از این رو از تکرار آن ادله خودداری میکنیم.
این نظریه قائل به «کرامت انسانی» است. غیرمسلمانان از آن جهت که در انسانیت با مسلمانان شریک هستند دارای احترام میباشند، هرچند در عقیده و مذهب متفاوت هستند.
این دیدگاه کاملاً مستدل و با روح آیات، روایات و سیرهی پیشوایان اسلام، هماهنگی دارد. به عبارت دیگر، در اسلام، صلح و همزیستی مسالمتآمیز با پیروان ادیان و مذاهب دیگر، به عنوان «قاعدهی اساسی» ملاحظه شده است.استثنایی بودن جنگ در اسلام
همان طور که گذشت، در اسلام حق همزیستی مسالمتآمیز، به عنوان یک «اصل» مورد توجه است. بنابراین، جنگ یک حالت استثنایی بوده و آن در صورتی است که راهکارهای مسالمتآمیز به جایی نرسد. قرآن کریم، محاربه را برای اهداف خاصی بیان میدارد مانند، دفع تجاوز۶۹، رفع فتنه۷۰، رفع استضعاف از ستمدیدگان۷۱، دفاع از سرزمین۷۲، جنگ با نقضکنندگان پیمان، توطئهگران و آغازگران جنگ۷۲.
پینوشتها:
* محمد مهدی کریمی نیا: کارشناس ارشد حقوق بینالملل و مدرس دانشگاه.
1ـ علیآقابخشی، فرهنگ علوم سیاسی، مرکز اطلاعات و مدارک علمی ایران، تهران، ۱۳۷۴، ص ۲۴۶.
2ـ محمدمهدی کریمینیا، همزیستی مسالمتآمیز در اسلام و حقوق بینالمللی، پایاننامهی کارشناسی ارشد رشتهی حقوق بینالملل، موسسه آموزشی و پژوهشی امامخمینی، سال ۱۳۷۹، ص ۳۲.
3ـ همان.
4ـ منتسکیو، روحالقوانین، ترجمهی علیاکبر مهتدی، امیرکبیر، تهران، ۱۳۶۲، ص ۶۷۱.
5ـ گوستاولوبون، تمدن اسلام و عرب، ترجمهی هاشم حسینی، کتابفروشی اسلامیه، تهران، ۱۳۴۷، ج۴، ص ۱۴۸.
6ـ همان.
7ـ ر.ک.: الهدی الی دین المصطفی؛ الرحله المدرسیه، رهبر سعادت؛ قرآن و آخرین پیامبر. به نقل از: ناصر مکارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، ج۲، ص ۳۱۰.
8ـ جمعه/ ۶: «قل یا ایها الذین هادوا إن زعمتم أنکم ألیاءُ الله من دون الناس فتمنوا الموت إن کنتم صادقین» یعنی: بگو: ای یهودیان! اگر گمان میکنید که (فقط) شما دوستان خدایید نه سایر مردم، پس آرزی مرگ کنید اگر راست میگویید (تا به لقای محبوبتان برسید)!
9ـ مائده/ ۱۸: «یهودی و نصاری گفتند: ما فرزندان خدا و دوستان او هستیم؛ بگو: پس شما را در برابر گناهانتان مجازات میکنند؟! بلکه شما هم بشری هستید از مخلوقاتی که آفریده…
10ـ بقره/۸۰: «و (یهود) گفتند: هرگز آتش دوزخ، جز چند روزی، به ما نخواهد رسید؛ بگو: آیا پیمانی از خدا گرفتهاید؟!… و خداوند هرگز از پیمانش تخلف نمیورزد ـ یا چیزی را که نمیدانید به خدا نسبت میدهید؟!»
11ـ قرآن کریم این گونه اندیشهی گمراه را مورد تعرض قرار داد و آیات ۱۶۸ و ۱۶۹، از سورهی اعراف در رد آن نازل شد.
12ـ بقره/۹۴: «قل إن کانت لکم الدار الاخره عندالله خالصه من دون الناس فتمنوا الموت إن کنتم صادقین».
13ـ ر.ک: آل عمران / ۷۵؛ ناصر مکارم شیرازی و دیگران، پیشین، ص ۴۷۲؛ عفیف عبدالفتاح طباره، یهود از نظر قرآن، ترجمهی علی منتظمی، بعثت، تهران، ۱۳۵۳، ص ۸۷.
14ـ در همین زمینه آیات ۱۰۱ ـ ۹۸ سورهی آل عمران نازل شد، که در دو آیهی نخست، یهودیان اغواکننده را نکوهش میکند و در دو آیهی بعد به مسلمانان هشدار میدهد.
15ـ ر.ک: بقره/۱۰۹؛ ناصر مکارم شیرازی و دیگران، پیشین، ج۱، صص ۴۰۰ـ۳۹۸.
16ـ ر.ک: بروج/۸ـ۵؛ ناصر مکارم شیرازی و دیگران، پیشین، ج ۲۶، صص ۳۳۹ ـ ۳۳۴؛ عباس علی عمید زنجانی، اسلام و همزیستی مسالمتآمیز، درالکتاب الاسلامیه، تهران، ۱۳۴۴، صص ۲۳ـ۱۹.
17ـ جان ناس، تاریخ جامع ادیان، ترجمهی علیاصغر حکمت، پیروز، تهران، چاپ سوم، ۱۳۵۴، ص ۳۷۱.
18ـ متی ۵: ۱۲ـ۱۱؛ متی۱۲: ۳۸ ـ ۳۴؛ احمد شلبی، مقارنه الادیان: المسیحیه، مکتبت النهضت العربیت، قاهره، ۱۹۹۳، م.۳۲.
19ـ ر.ک: دکتر هرتس (خاخام بزگ انگلستان)، الفکر الیهودی، به نقل از: وهبت الزحیلی، آثار الحرب، ص ۴۵.
20ـ الخطر الیهودی. به نقل از وهبت الزخیلی، پیشین.
21ـ ر.ک: تورات، سفر تتنیه، باب بیستم، ۱۸ـ۱۰؛ باب دوم، ۳۵ـ۳۳؛ باب سوم، ۷-۳؛ باب سیودوم؛ ۴۴ـ۴۱.
22ـ آل عمران / ۱۱۵ـ۱۱۳.
23ـ محمد حمیدالله، حقوق بینالملل در اسلام، ترجمه و تحقیق سیدمصطفی سیدمصطفی محقق داماد، مرکز نشر علوم اسلامی، تهران، ۱۳۷۳، ص ۱۳۵ و نیز در مورد اهمیت اخوت، عفو و گذشت و پرهیز از دنیا ر.ک: انجیل متی: باب ۵، جملهی ۴۴ و ۳۸؛ انجیل متی، باب ۲۲، جمله ۲۱؛ انجیل یوحنا، باب ۱۸، جملهی ۳۶؛ آلبر ماله و ژول ایزاک، تاریخ رم، ترجمهی میرزا غلامحسین خان زیرکزاده، دنیای کتاب و علم، تهران، ۱۳۶۲، ص ۲۸۳؛ آلبر ماله، تاریخ ملل شرق و یونان، ص ۱۰۸؛ جان ناس، پیشین، ص ۳۹۹.
24ـ مائده/ ۱۸ و نیز در مورد برتریجویی مسیحیان؛ ر.ک: بقره/۱۱۳ و ۱۳۵.
25ـ بقره/۱۱۱.
26ـ انجیل متی، باب ۵، جملهی ۳۸ و ۴۴.
27ـ مائده/ ۸۲.
28ـ ر.ک: پناهندگی سیاسی، ص ۳۸. به نقل از: دفتر همکاری حوزه و دانشگاه، اسلام و حقوق بینالملل عمومی، سمت، تهران، ۱۳۷۲، ج۲، ص۵۱؛ محمد حمیدعبدالله، پیشین، ص ۱۴۴؛ جولیوس کرینستون، انتظار مسیحا در آیین یهود، ترجمهی حسین توفیقی، مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب، قم، ۱۳۷۷، صص ۱۳۰ و ۱۶۷؛ زینالعابدین قربانی، اسلام و حقوق بشر، دفتر نشر و فرهنگ اسلامی، چاپ پنجم، تهران، ۱۳۷۵، صص ۳۷۴ـ۳۷۳، به نقل از آلبر ماله، تاریخ عمومی، ویل دورانت، تاریخ تمدن، ج۱۳، ص ۱۵ و گوستاولوبون، تاریخ تمدن اسلام و عرب، ص ۴۱۰.
29ـ ر.ک: دکتر حسین مهرپرور، نظام بینالمللی حقوق بشر، موسسه اطلاعات، تهران، ۱۳۷۷، صص ۳۲۰ـ۳۱۹.
30ـ سبأ/ ۲۸؛ اعراف/ ۱۵۸.
31ـ ر.ک: عباس علی عمید زنجانی، فقه سیاسی، ج۲، ص ۱۴۰.
32ـ بقره/۱۱۳.
33ـ آل عمران/۶۴.
34ـ بقره/ ۲۵۶.
35ـ یونس/۹۹.
36ـ حجرات/۱۳.
37ـ روم/۲۲.
38ـ تعبیر «بنی آدم» در چند آیه، از جمله در سورهی اعراف /۳۵،۲۷،۲۶ و ۱۷۱ و در سورهی اسراء /۷۰ آمده است.
39ـ تعبیر «یا ایهاالانسان» در سورهی انفطار/۶، سورهی انشقاق /۶ آمده است.
40ـ ر.ک: یاسر ابوشبابه، النظام الدولی الجدید بین الوقع الحالی و التصور الاسلامی، دارالاسلام، مصر، ۱۹۹۸م.، صص ۵۴۳ ـ ۵۴۲.
41ـ نساء/ ۹۰.
42ـ ر.ک: ناصر مکارم شیرازی و دیگران، پیشین، ج ۴، ص ۵۴؛ در مورد گفتوگوی مسالمتآمیز ر.ک: عنکبوت/ ۴۶؛ انعام/ ۱۰۸؛ و در مورد رعایت عدالت و قسط با اهل کتاب. ر.ک: ممتحنه / آیه ۹ـ۸؛ در مورد به رسمیت شناختن انبیا و کتب آسمانی ر.ک: مائده /۴۸ـ۴۶؛ در مورد صلح و سلم. ر.ک: بقره/ ۲۰۸؛ انفال/۶۰؛ ممتحنه/۷ و در مورد مبارزهی قرآن با توهمات برتریجویانهی ادیان دیگر ر.ک: مائده /۸۱؛ بقره/۱۱۲ـ ۱۱۱.
43ـ عفیف عبدالفتاح، طباره، روحالدین الاسلامی، دارالکتاب، لبنان، ص ۲۷۴.
44ـ همان، ص ۲۷۶.
45ـ نهجالبلاغه، نامه ۵۳.
46ـ همان، ترجمهی سیدجعفر شهیدی، ص ۳۳۸، همچنین، در مورد روایات دیگر در مورد اهل کتاب و مخالفان عقیدتی ر.ک: صدرالدین بلاغی، عدالت و قضا در اسلام، ص ۵۷؛ زینالدین قربانی، پیشین، ص ۳۹۸ ـ ۳۹۷.
47ـ آل عمران/ ۱۵۹؛ انبیاء / ۱۰۷؛ شعراء / ۳؛ احزاب / ۲۱.
48ـ ر.ک: علی الاحمدی المیانجی، مکاتیب الرسول (ص)، چاپ بیروت؛ محمد حمیدالله حیدرآبادی، الوئائق السیاسیه.
49ـ علی الاحمدی المیانجی، پیشین، ج ۱، ص ۱۰۰؛ جعفر سبحانی، فروغ ابدیت، ج ۲، ص ۲۱۴.
50ـ ر.ک: دفتر همکاری حوزه و دانشگاه، پیشین، ج ۱، ص ۳۹۹.
51ـ ر.ک: عباس علی عمید زنجانی، پیشین، ج ۳، ص ۵۰۵.
52ـ ر.ک: سیره ابن هشام، ج ۱، ص ۳۴. به نقل از: عباس علی عمید زنجانی، پیشین، ص ۵۰۳.
53ـ ر.ک: ارشاد الساری فی شرح صحیح البخاری، ج ۵، ص ۲۳۲، عباس علی عمید زنجانی، پیشین، ص ۵۰۴: «ان سیصالحکم الروم صلحا امنا».
54ـ علی الاحمدی المیانجی، پیشین، ج ۱، صص ۲۶۳ـ۲۶۱؛ سید مجتبی حسینی، تاریخچهی سیاسی ـ اقتصادی صدر اسلام، صص ۱۵۴ـ۱۵۲؛ ابن هشام، سیرت رسول الله، ج۲، صص ۸۱۱ و ۹۷۴، عباس علی عمید زنجانی، حقوق اقلیتها، صص ۷۸ ـ ۷۶.
55ـ ر.ک: اسلام و همزیستی مسالمتآمیز، پیشین، صص ۹۴ ـ ۸۳.
56ـ ر.ک: عبدالحمید معادیخواه، تاریخ اسلام؛ عرصهی دگراندیشی و گفتوگو، ص ۸۰۸؛ واقدی، المغازی، ص ۸۲۱؛ سیره ابن هشام، ج ۴، ص ۴۹.
57ـ ر.ک مجموعه الوثاق، ص ۱۷۲. به نقل از سید محمد ثقفی، ساختار اجتماعی و سیاسی نخستین حکومت اسلامی، ص ۲۶۹.
58ـ مائده / ۸۳ ـ ۸۲.
59ـ ر.ک: عباس علی عمید زنجانی، اسلام و همزیستی مسالمتآمیز، پیشین، ص ۱۱۱.
60ـ ر.ک: فاروق حماده، التشریع الدولی فیالاسلام، کلیه الآدب و العلوم الانسانیه، المراکش، ۱۹۹۷م. ص ۱۴۷.
61ـ ر.ک: شیخ عباس قمی، منتهی الآمال، هجرت، قم، ج۲، ص ۲۴۰، محمدرضا ابویی مهریزی، سیرهی تبلیغی امام صادق (ع)، پایاننامهی کارشناسی ارشد، ص ۱۶۹.
62ـ ر.ک: دکتر حمید بهزادی، اصول روابط بینالملل و تحولات آن در اسلام، نشریهی دانشکدهی حقوق و علوم سیاسی، ۱۳۵۱، ش ۱۲، صص ۱۳۰ـ۱۲۹.
63ـ ر.ک: همان، صص ۱۳۱ـ ۱۳۰.
64ـ محمدجواد الحسینی العاملی، مفتاح الکرامه فی شرح قواعد العلامه، ج ۷، ص ۷.
65ـ ر.ک: عباس علی عمید زنجانی، فقه سیاسی، ج ۳، ص ۳۷۹.
66ـ مائده / ۵.
67ـ ممتحنه/ ۸.
68ـ بقره / ۱۹۰.
69ـ بقره / ۱۹۳.
70ـ نساء / ۷۵.
71ـ حج/ ۴۰ـ ۳۹.
72ـ توبه / ۱۳.
منبع: / ماهنامه / رواق اندیشه / ۱۳۸۲ / شماره ۲۶، بهمن
نویسنده : محمد مهدی کریمی نیا
همزیستی ادیان

- بهمن 8, 1393
- 00:00
- No Comments
- تعداد بازدید 187 نفر
- برچسب ها : اسلام, سایر ادیان, صلح و امنيت, فرقه های سری, مسيحيت, همزيستي اديان, يهود
اشتراک گذاری این صفحه در :

بهترین و سالمترین نان کدام است؟
۱۴۰۳/۱۲/۲۸
اعمال شبهای قدر و اعمال مخصوص شب نوزدهم ماه رمضان
۱۴۰۳/۱۲/۲۷
عوارض چهار زانو نشستن
۱۴۰۳/۱۲/۲۷
معیارهاى گزینش در نامه 53 نهج البلاغه
۱۴۰۳/۱۲/۲۶
از زندگی تا شهادت سید حسن نصرالله
۱۴۰۳/۰۹/۱۲
مفهوم «کوثر» در قرآن و ارتباط آن با شخصیت حضرت زهرا (س) چیست؟
۱۴۰۳/۰۸/۳۰
رعایت حریم خصوصی دیگران در قرآن، احادیث و آثار امام
۱۴۰۳/۰۸/۱۶