اعتماد به نفس با کنترل خشم

اعتماد به نفس با کنترل خشم

وقتی راجع به روش‌های کنترل خشم و عصبانیت صحبت می‌کنیم برخی گمان می‌کنند هدف ما آموزش راهی برای از بین بردن این احساس است، در حالی که قصد ما از بین بردن این حس نیست. هدف، تعدیل آن است؛ بروز بهتر، آرام‌تر و با آسیب کمتر برای خود و دیگری… عصبانیت راهی است برای نشان دادن حالت ناخوشایند درونی نسبت به یک پدیده عذاب‌آور بیرونی، پس ما برای بیان حس عصبانیت طیف وسیعی از واکنش‌ها از اخم کردن تا حمله فیزیکی و پرتاب اشیا و آسیب زدن به خود و دیگران را بروز می‌دهیم. بچه‌ها هم مثل ما عمل می‌کنند و اگر روش کنترل صحیح را نیاموزند در بزرگسالی با بیشتر شدن محرک‌های بیرونی، این عدم مهارت آزارشان می‌دهد. هر کسی اول باید بتواند احساس خشم را در خودش و دیگران تشخیص بدهد و آن را به روش غیر تهاجمی نشان دهد چون احساس خشم پذیرفتنی است ولی آسیب به خود و دیگران به صرف اینکه عصبانی هستیم، پذیرفتنی نیست. ما الگوی عملی بچه‌ها هستیم. چه‌طور بچه‌ها باید از ما بیاموزند، در حالی که بلد نیستیم به طریقی در لحظه عصبانیت خود را آرام کنیم و براوضاع مسلط شویم؟ شاید این انگیزه‌ای باشد تا به فراگیری مدیریت خشم بپردازیم.
 برای همه ما یکی از بهترین راه‌ها در هنگام عصبانیت مشغول کردن حواس پنج‌گانه است. می‌توانید خیلی ساده به کودک‌تان بگویید: « نقاشی بکش، برو آب به صورت‌ات بزن، یک حمام گرم بگیر یا خوراکی مورد علاقه‌ات را بخور.»
قدم به قدم حرکت کنید. برای مثال وقتی بچه مورد تمسخر و بی‌احترامی کسی واقع شده یا کسی بدون اجازه متعلقات او را برداشته یا سایرین او را هم‌ به بازی نمی‌گیرند، عصبی شده و نمی‌داند چه کند. اول باید این حس بد را بشناسد، سپس راه بیان احساس خشم را یاد بگیرد و ساده بیان کند چه می‌خواهد: «من عصبانی‌ام به دلیل اینکه سارا چند بار به من گفت خرس گنده!» و حالا از کلمه «می‌خواهم» این‌طور استفاده کند: «می‌خواهم دیگه جلوی دیگران منو با این اسم صدا نکنه.»
یاد دادن مهارت ارتباط واقعا مهم است. گاهی ما بزرگ‌ترها در این مساله ضعف داریم و کسانی که برای بیان نیازشان لغت مناسبی نمی‌یابند، عصبی می‌شوند. لطفا، متشکرم و… را به بچه یاد بدهید. به دوست‌ات این‌طور بگو: «ممکنه منم با شما بازی کنم؟»؛ «لطفا منو این‌طوری صدا نکن!» باید قبل از اینکه کنترل خود را از دست بدهد احساس‌اش را به دیگران بگوید: «اگه منو خرس گنده صدا کنی باهات بازی نمی‌کنم.»
پس از مدتی او با کمک والدین می‌فهمد گاهی آنچه باعث احساس منفی در او شده نوع رفتار فلانی نبوده بلکه تعبیری بوده که او از وقایع می‌کرده است. ما بزرگ‌ترها نیز باید این نکته را به ذهن بسپاریم چون اگر بتوانیم افکار و پاسخ خود را کنترل کنیم علاوه بر آرامش، احساس اعتماد به نفس قوی هم پیدا می‌کنیم.دکتر فریبا عربگل / روان‌پزشک کودک و نوجوان

دیدگاه‌ خود را بنویسید

اشتراک گذاری این صفحه در :
ما را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید
اسکرول به بالا