چند کلامی در محضر آیتالله بهجت(ره)
خانه بلا
انسان در دنیا به ده درصد خواستههای خود میرسد. کمتر کسی پیدا میشود که زندگی بر وفق مراد او باشد. هرگونه عیش و نوش دنیا با هزار تلخی و نیش همراه است. اگر کسی دنیا را اینگونه پذیرفت و شناخت، در برابر ناگواریها و بدیهای همسر و همسایه و… کمتر ناراحت میشود، زیرا از دنیا بیش از اینکه خانه بلاست، انتظار نخواهد داشت.
ناظر اعمال
چنانچه در اتاقی دربسته باشیم و بدانیم که قدرت بزرگی پشت در ایستاده و سخنان ما را علیه یا له خود میشنود و ضبط مینماید و بهموقع علیه ما به اجرا میگذارد، چهقدر حال ما فرق میکند و مواظب سخنان خود میشویم؟ با اینکه آنها را نمیبینیم، ولی علم داریم و میدانیم که پشتِ در هستند؛ پس چرا حال ما نسبت به امام زمان(ع) چنین نیست در انجام آنچه بر له یا علیه اوست؟ و با اهلسنت که چنین اعتقادی را ندارند، فرق نداریم؟
غفلت
ما برای اوقات خواب خود افسوس میخوریم که چرا برای نماز شب بیدار نمیشویم، درصورتیکه اوقات بیداری را بهغفلت میگذرانیم؛ زیرا اگر در بیداری به توجه و بندگی مشغول بودیم، توفیق بیداری شب را نیز برای تهجد و خواندن نافله شب و تلاوت قرآن پیدا میکردیم.
ضعف یقین
اگر از قرآن استفاده نمیکنیم، برای آن است که یقین ما ضعیف است، ازاینرو، اگر خود امام(ع) را هم ببینیم، تغییر حالی در ما حاصل نمیشود. چنانچه عدهای در حال حضور به ائمه(ع) بد و ناسزا میگفتند. امام(ع) و قرآن با کتاب رستم و اسفندیار فرق دارند. آیا ما اهل قرآن هستیم یا نه؟ عمری برای تعجیلش دعا میکنیم، نکند از آنها نباشیم.
تغییر وقت خواب
در تعبدیات، کوه کندن از ما نخواستهاند، سختترینش نماز شب خواندن است که در حقیقت، تغییر وقت خواب است نه اصل بیخوابی، بلکه نیمساعت زودتر بخواب تا نیمساعت زودتر بیدار شوی. آیا میترسی اگر بیدار شوی دیگر خوابت نبرد و بمیری؟ اگر خواب بمانی، در خواب هم ممکن است بمیری.
راه سعادت
ما دنبال یکچیزی میگردیم برای تکاملمان که نه خدا گفته باشد، نه پیغمبر و نه امام. خیال میکنیم راه سعادت یکچیزی است که نه خدا گفته، نه پیغمبر، نه امام. در صورتیکه قاعدتاً آنچه آنها بیشتر گفتهاند و بیشتر تأکید کردهاند، آن موجب سعادت ماست. ممکن است که چیزی تأثیر در سعادت انسان داشته باشد و آنها از آن غفلت کرده باشند و نگفته باشند و واگذار کرده باشند به یک پیری، مرشدی بیاید بیان کند؟ آیا ممکن است همچنین چیزی؟
تشرف یا عبادت
لازم نیست که انسان در پی این باشد که به خدمت حضرت ولیعصر(عج) تشرف حاصل کند، بلکه شاید خواندن دو رکعت نماز، سپس توسل به ائمه(علیهمالسلام) برای او بهتر از تشرف باشد، زیرا آن حضرت میبیند و میشنود و عبادت در زمان غیبت افضل از عبادت در زمان حضور است و زیارت هر کدام از ائمه اطهار(علیهمالسلام) مانند زیارت حضرت حجت(عج) است.
حمار
ریا در عبادات است و عبادتی که ریا دارد، حرام است. ریا در عبادات مبطل هم هست. در زمینه ریا در روایت آمده است «کسانی که در هنگام نماز به اینسو و آنسو نگاه میکنند تا مردم آنها را تماشا کنند، بهصورت حمار محشور میشوند.» واقعاً هم همینطور است. آیا این حماریت نیست که آدم جلوی وزیر و رئیس شهربانی به پاسبان نگاه کند؟ حماریت است آقا! ولی خوشمان میآید و با این حماریت ساختهایم، از طرفی اگر به ما حمار بگویند، ناراحت میشویم و بدمان میآید، ولی باید گفت: کار شبانهروزی تو همین است، چرا بدت میآید؟
فقط صبر و استقامت
موافقت اخلاقی بین مرد و زن در محیط خانواده بهصورت صددرصد برای غیر انبیاء و اولیاء، غیرممکن است، لذا ما اگر بخواهیم محیط خانه گرم و باصفا و صمیمی باشد، فقط باید صبر و استقامت و گذشت و رأفت را پیشه خود کنیم تا محیط خانه گرم و نورانی باشد و اگر اینها نباشد، اصطکاک و برخورد پیش خواهد آمد و همه اختلافات خانوادگی از همینجا ناشی میشود.
امامزادهها
توسلات خیلی نافع است. به این امامزادهها زیاد سر بزنید، این بزرگواران همچون میوهها که هر کدام ویتامین خاصی دارند، هر کدامشان خواص و آثاری دارند. انشاءالله فراموش نمیکنید. اگر هیچکدام از اینها نباشد، همین بینالطلوعین در هوای آزاد قدم زدن و تعقیبات نماز را خواندن خیلی تأثیر دارد.
غیبگویی قرآن
در تفأل به قرآن، عجایب و غرایب دیده شده است. این قرآن است که این وضعیت را دارد و این غیبگویی خاصیت قرآن است، ولی مردم آن را از استخارهکننده میدانند که چهقدر فلانی آدم خوبی است و از غیب خبر میدهد. اگر اینگونه است، پس چرا همین آدم بدون قرآن نمیتواند از غیب خبر دهد؟!