خاطراتی از سردار عبدالله عراقی

خاطراتی از سردار عبدالله عراقی

مقام معظم رهبری و فرماندهی کل قوا از ابتدای شروع جنگ با شهید دکتر چمران حضور فعال و نزدیک در جبهه داشتند حتی اسلحه به دوش می یگرفتند و بعضی شبها هم در عملیات‌های شناسایی شرکت می کردند. ایشان با همین اخلاص و شجاعت رزمندگان اسلام را حمایت می‌کردند، به آنان روحیه می‌دادند، در اواخر جنگ هم که وضعیت جبهه‌ها حساس شد و برخی روحیه خود را از دست داده بودند ایشان با اینکه آن موقع رئیس جمهور بودند، لباس رزم پوشیدند و با یک برنامه منظم به جبهه آمدند. آمدن ایشان به جبهه در روحیه بچه‌ها بسیار مؤثر بود و توانستند قدرتمندانه به کار خود ادامه دهند و تجاوزهای مجدد دشمن را خنثی کنند.

یک روز که «امام خامنه ای» در جبهه مهمان ما بودند برایشان غذای تقریباً متوسطی در نظر گرفته بودیم به نظر خود ما این غذا هیچ غیرعادی نبود ایشان مهمان ما بودند ما باید پذیرایی می‌کردیم اما آقا در همان ابتدای ورود فرمودند: فلانی، از همان غذایی که خودتان می‌خورید و به رزمندگان هم می‌دهید به من بدهید، نکند که چیز اضافه‌ای در نظر بگیرید، من عرض کردم: «آقا، شما مهمان ما هستید و ما وظیفه داریم که از چنین مهمان عزیزی پذیرایی کنیم، فرمودند: «نه، پذیرایی که به غذای رنگارنگ نیست من همان غذایی را می‌خورم که همه رزمندگان می‌خورند». نکته دیگری که خیلی برایم عجیب بود مجالست و همنشینی عادی و متواضعانه ایشان بود. در آن موقع رئیس جمهور یک مملکت بودند ولی وقتی که می‌رفتیم داخل اتاق با لباس معمولی خانگی می‌نشست، حتی بعضی از آقایان دیگری که در ملاقات‌های غیررسمی و در زمان استراحتشان خدمت ایشان می‌آمدند همانند اعضای خانواده و فرزندانشان با آنان برخورد می‌کردند و این نشان تواضع و یکرنگی ایشان است.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

اشتراک گذاری این صفحه در :
ما را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید
اسکرول به بالا