دنیا، مزرعهء آخرت(۱)

دنيا، مزرعهء آخرت(1)

هر چند که در آموزه های قرآنی در تنقیص دنیا مطالب بسیاری آمده و دنیا به عنوان لهو و لعب شناخته شده است، ولی می بایست به این مهم توجه داشت که دنیا در تبیین قرآنی، مقدمه آخرت است و تحلیل های قرآنی بر پایه این نگرش شکل گرفته است تا به مخاطبان این پیام روشن را بدهد که دنیا نسبت به آخرت فی نفسه اصالتی ندارد.
اما با این همه، نباید از این نکته نیز غافل شد که دنیا با نقش مقدمه ای خود از چنان جایگاه و ارزشی برخوردار است که می توان گفت آخرت و همه چیز آن در همین دنیا ساخته می شود؛ از این رو در بیانی زیبا و شیوا، دنیا به عنوان کشتزار و مزرعه آخرت معرفی شده است. این بدان معناست که هر آن چه در آخرت نصیب و بهره انسان می شود، در همین دنیا ساخته و تأمین می گردد. براساس این آموزه ها، هر انسانی نه تنها ماهیت خویش را در دنیا می سازد، بلکه بهشت و دوزخ و امکانات و عذاب های خویش را با اعمال خویش درست می کند و آسمان و زمین خویش را شکل می بخشد. در روایات معراجی، پیامبر(ص) گوشه هایی از این تأثیر بی نظیر و بی مانند و نقش بی بدیل دنیا نسبت به آخرت را بیان کرده است.
نویسنده در این مطلب با بهره گیری از آموزه های وحیانی قرآن و اسلام بر آن است که به این نقش بی بدیل و غیر قابل جایگزین دنیا توجه دهد. با هم این مطلب را از نظر می گذرانیم.
جایگاه ارزشی دنیا در آموزه های قرآنی
دنیا، نقیض آخرت و اسم برای زندگی در این جهان است. (لسان العرب، ابن منظور، ج۴، ص۴۲۰، «دنا») بنابراین، هنگامی که از دنیا سخن می گوییم مراد از آن، زندگی در این جهان که در برابر زندگی آخرت قرار می گیرد، می باشد.
در آموزه های قرآنی، دنیا به گونه ای تبیین و معرفی شده که هر کسی از ظن خود شد یار من، وز درون من نجست اسرار من. از این رو برخی، زندگی دنیا را پوچ و بیهوده می شمارند و برخی دیگر آن را همه چیز دانسته و دلبسته به آن می شوند. این در حالی است که از نظر قرآن، دنیا و نظام آن، بهترین و نیکوترین نظامی است که خداوند باتوجه به ظرفیت ماده و ابعاد مقدماتی آن آفریده است.
از نظر قرآن هرگاه بخواهیم نسبت دنیا را با نقیض آن یعنی آخرت بنگریم، به یک ارزیابی ارزشی اقدام می کنیم، در این صورت است که دنیا به سبب آن که امری گذرا و ناپایدار است (اسراء، آیه۱۸؛ عنکبوت، آیه۲۰؛ قیامت، آیه۲۰؛ انسان، آیه۲۷) و اسباب عدم توجه انسان به حقیقت دنیا و مقدمه ای بودن آن را فراهم می آورد و بسیاری از مردم به آن اصالت می بخشند و این گونه از آخرت غافل می شوند (روم، آیه۷)، خداوند آن را تنقیص کرده و بی ارزش شمرده است.
بنابراین، بی ارزشی دنیا را نمی بایست به عنوان یک ارزیابی مستقل دید، بلکه این ارزیابی با توجه به نسبت آن به آخرت صورت می گیرد. هدف از این تنقیص و بی ارزش دانستن در هنگام مقایسه آن با آخرت، از آن روست تا انسان به سبب زندگی در دنیا و لذت های آن، در دام آن نیفتد و به آن اصالت نبخشد و دلبسته به آن نشود تا از آخرت غافل گردد.
خداوند هنگامی که نسبت دنیا به آخرت را برای انسان تبیین می کند می فرماید که ماهیت زندگی دنیا، بازی، لهو، زینت، تفاخر و فزون طلبی و تکاثر در مال و فرزند است. (انعام، آیه۳۲؛ عنکبوت، آیه۶۴؛ محمد، آیه۳۶؛ حدید، آیه۲۰) به این معنا که انسان نباید در دام این مظاهر فریبنده دنیا بیفتد و از حقیقت زندگی دنیا و نسبت مقدمی آن غافل شود.
اما اگر انسان، حقیقت مقدمی دنیا به آخرت را درک و فهم کند، در می یابد که زندگی دنیا تا چه اندازه از ارزش و جایگاه بلند و مهمی برخوردار است و نقش بی بدیل و بی نظیری را برای انسان ایفا می کند؛ زیرا زندگی دنیا هرگز تکرار شدنی نیست و انسان در زندگی دنیا می تواند خود را برای ابدیت بسازد. کسانی که در دنیا از خواب غفلت بیدار شوند و با ایمان و عبودیت و اعمال نیک، پرده های فریبنده و ظواهر دنیوی را کنار بزنند، آن گاه کشف غطائی می شود و ملکوت دنیا و حقایق باطنی آن را می بینند و درمی یابند که چگونه می بایست از این فرصت کوتاه عمر بهره گیرند و خود را برای ابدیت بسازند.
از نظر قرآن، زندگی دنیا دارای هدفی است که انسان باید آن را بشناسد (مومنون، آیات ۱۱۲ و ۱۱۵) این هدف همان ساختن خود برای ابدیت است. بنابراین، نمی توان تنها به ظاهر دنیا بسنده کرد، بلکه باید دانست که دنیا، باطن و حقیقتی دارد که شناخت آن حقیقت مهم است.(روم، آیه ۷) انسان می بایست با شناخت این حقیقت، از همه امکانات و نعمت های زندگی دنیوی برای ساخت ابدیت خود بهره گیرد و به تمام کمال از آن سود برد. از این رو خداوند از مومنان می خواهد تا به بهترین شکل از همه نعمت های زندگی دنیایی استفاده کنند. (اعراف، آیه ۳۲) و بدانند که زندگی دنیایی به سبب مقدمی بودن و شرایط آن، زندگی پررنج و مشقتی است؛ زیرا برای ساختن ابدی خود هر کسی می باید بارها و بارها همانند مار، پوست بیندازد و همانند پروانه مراحل گوناگون و سخت دگردیسی را بپیماید. انسان با هر کاری همراه با قصد و نیتی که انجام می دهد، لبس بعد از لبس دارد و از مرحله ای به مرحله دیگر می رود. طبیعت زندگی بشر این اقتضا را دارد که انسان با رنج و مشقت از نعمت های دنیا بهره گیرد و هرگز آرامش و آسایش واقعی و پایداری را در دنیا تجربه نکند.(اعراف، آیه ۳۲)
به هر حال، زندگی دنیوی برای انسان، زندگی همراه با سختی و تکلیف است و مسئولیت انسان آن است که با شناخت دقیق و کامل از اهداف زندگی دنیا و ایجاد دنیا و وظایف و تکالیف خود، در مسیر شدن های پیاپی گام بردارد و با بهره گیری از تمامی امکانات زندگی دنیا، خود را برای ابدیت سعادتمند بسازد. هرگونه غفلت از این اهداف آفرینش به معنای افتادن در ظاهر فریبنده دنیا و سرگرم شدن به لهو و لعب خواهد بود که سرانجام آن جز دوزخ پست و فراق از خداوند نیست؛ زیرا در زندگی دنیوی به خود اجازه نداده است تا اسمای کمالی الهی سرشته در ذات خویش را فعلیت بخشد و به خداوند نزدیک شده و تقرب یابد و متاله و خدایی شود و در بهشت برتر درآید.
در یک کلام می توان گفت که دنیا، موقعیتی بی بدیل و بی نظیر برای بشر و زندگی کوتاه زیستن در آن، تنها فرصت «شدن» است. از این رو خداوند در آیه ۴۷ سوره شوری دنیا و زندگی در آن را تنها فرصت برای بشر معرفی می کند و به این نکته توجه می دهد که انسان تنها در دنیاست که می تواند به دعوت الهی برای متاله و خدایی شدن پاسخ دهد و دیگر هرگز این فرصت تکرار نخواهد شد. هر کسی اگر بخواهد خدایی شود و پاسخ گوی دعوت رب و پروردگارش باشد، می بایست در این فرصت کوتاه عمر به آن پاسخ دهد. این پاسخ چنان که از آیات بسیاری به دست می آید، تنها با عبودیت و ایمان و اعمال نیک انجام می گیرد؛ زیرا شرایطی را فراهم می آورد تا شخص، اسمای ودیعه شده را به فعلیت برساند و خود را با پروردگارش همانند کند و متاله شود و در نهایت در مقام ربانیون قرار گیرد و مظهر ربوبیت الهی بر کائنات گردد. هرگونه غفلت از این اصل و فرصت کوتاه عمر (مومنون، آیات ۱۱۲ تا ۱۱۴) به معنای از دست دادن همه چیز است؛ چرا که دیگر امکان شدنی کمالی برای کسی تکرار نخواهد شد و با مرگ و نیز فروپاشی این نظام و جایگزینی آخرت، دیگر راهی برای بازگشت نخواهد بود.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

اشتراک گذاری این صفحه در :
ما را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید
اسکرول به بالا