ده درجه
علی صادقیسرشت (روانشناس)
فرض کنید آبی بهجای صد درجه در ده درجه به جوش آید، اینجاست که میگوییم نقطه جوشش پایین است. نقطهجوش برخی آدمها هم خیلی پایین است. آنها زودرنج، عصبی، پرخاشگر، تندمزاج و بداخلاق هستند، اما نقطهجوش برخیها چرا پایین است؟
اصل نقطهجوش، به هیجانی در آدمها برمیگردد به نام خشم؛ خشم یکی از نیازهای حیاتی وجود انسان و نعمتی الهی است. بدون خشم هیچکس نمیتواند خطری را از خودش دفع کند و خود را از شر دشمنانش در امان نگه دارد. ریشهکن کردن آن از وجود انسان، نه ممکن است و نه لازم. فقط لازم است که وقتی از جایش حرکت کرد و حرکتش نابهجا یا بیش از اندازه بود، مهارش کرد. قرآن نیز در آیه ۱۳۴ سوره آلعمران به مدیریت آن اشاره میفرماید: «کسانی که خشم خود را مهار میکنند.» در دین اسلام، خشم بهعنوان یک بیماری خطرناک اخلاقی و حربه شیطان معرفیشده که کلید هر بدی است. خشم، عقل را از کار میاندازد تا آنجا که امیرمؤمنان علی(ع) میفرمایند «از خشم بپرهیز که آغازش دیوانگی و آخرش پشیمانی است.»۱ همین اهمیت، سبب شده تا سه بار جمله «خشمگین مشو!» در پاسخ رسول خدا(ص) به شخصی که از ایشان توصیهای خواسته بود، تکرار شود.۲
ریشه یابی:
۱. خلقوخوی تند
برخی افراد از همان نوزادی خلق تندی دارند. اگر مادرشان اندکی در دادن شیر به آنها تأخیر کند، گریه و زاری فراوان میکنند و بعد از آنکه مادرشان هم میآید و به آنها رسیدگی و ناز و نوازش میکند، آرام نمیشوند و این حالت عدم رضایت را در غر زدن و پیچوتاب دادن به بدن و پس زدن مادر نشان میدهند. از همان نوزادی اگر صدای بلندی بشنوند شروع به گریه میکنند و به این راحتیها آرام نمیشوند. در ادامه وقتی به دو تا شش سال میرسند، معمولاً در تعامل با سایر کودکان، زود ناراحت میشوند و بیشتر بازیهای در تنهایی را ترجیح میدهند و یا دربازیها سعی میکنند با قلدری کردن، حرف خود را پیش ببرند. آنها این زودرنجی و طلبکاری را در سالهای مدرسه نیز نشان میدهند و با همین خلقوخو وارد زندگی مشترک میگردند و پدر یا مادر میشوند؛ آنهم پدر یا مادری تندخو، پس باید دانست این افراد از نوزادی، خلق تندوتیزی داشتهاند و این امر میتواند به وراثت آنها برگردد. مسئلهای که دیگران را خیلی ناراحت نمیکند یا اینقدر زود ناراحتشان نمیکند، این افراد را سریع ناراحت و عصبی میکند
نکته مهم: ارثی بودن یک حالت به معنای بیدرمان بودن آن نیست بلکه دو معنا دارد: ۱. برای درمان آن باید تلاش بیشتری کرد. ۲. توقع درمان کامل نباید داشت.
۲. دوقطبی تربیت
هم تربیت نازدانهمحور که هرچه کودک خواست سریع برایش فراهم میشود و هم تربیت عقدهمحور که به نیازها و خواستههای او توجهی نمیشود، هر دو میتوانند سنگبنای شکلگیری روحیه تندخویی در کودک قرار گیرند. کودک در تربیت نازدانهمحور، پرتوقع و در تربیت عقدهمحور، کینهای بار میآید. پرتوقعی و کینهای بودن، دو عنصر اساسی در آدمهای زودجوش است. آشنایی با گذشته تربیتی فرد تندخو نشان میدهد که کدام سبکرفتاری با او مناسبتر است. بدون شک، اصل اولیه آن است که والدین را نسبت به این دو سبک معیوب تربیتی آگاهی دهیم تا در خط پیشگیری قرار گیرند، اما اگر فرد اینگونه تربیت شده، ناچاریم در مواجهه با افراد پرتوقع، بسیار دقیق و محترمانه حدومرزها را مشخص سازیم و در برابر افراد کینهای لازم است از زمینههای بهوجودآورنده تنش تا حد امکان جلوگیری کنیم و زمینههای دوستی را گسترش بدهیم.
چگونه با افراد زودجوش مواجهه داشته باشیم
مواجهه چگونه؟
معمول افرادی که تندخو هستند، نزدیکان و اطرافیان خود را از دست میدهند و تنها و تنهاتر میشوند. گاه نیز پیش میآید که شخصی مجبور میشود که با فردی عصبی رابطه داشته باشد؛ برای مثال رابطه کاری در قالب همکار، در قالب مدیر جوشی با کارمند، رابطه پدر ناراحت با فرزند یا پدر با فرزند زودجوش،… . در این مواقع، توجه به این نکتهها مفید خواهد بود:
۱. پیشاسناد دهید
پیشاسناد یعنی قبل از رویارویی با این افراد به خود تذکر دهید که آنها قصد ناراحت کردن شما را ندارند بلکه مقتضای حالت خلقوخویی آنها و یا تربیت نادرست آنها این حالت است. وجود این فکر در شما مانع میشود که شما زود تحت تأثیر قرار بگیرید یا ناراحت شوید. در مقابل اگر نسبت به این رفتار او این پیشاسناد فکری را نداشته باشید، بلکه فکر کنید که او آدم بیادب و گستاخی است که بهعمد قصد تحقیر و اذیت شما را دارد، کار بر شما سختتر خواهد شد و احتمال نشان دادن واکنش منفی از سوی شما به او بالا خواهد رفت.
۲. از تأمل اجتناب کنید
یکی دیگر از روشهای فکری برای مواجهه با این افراد، اجتناب از فکر کردن به اشتباهات یا خطاهای این افراد است. هرچه درباره خاطرات منفی که از این افراد در ذهن داریم بیشتر فکر کنیم، حالمان بدتر میشود و احتمال نشان دادن واکنش منفی به آنها بیشتر خواهد شد. سعی کنید تا میتوانید به خاطرات ناخوشایندی که این افراد در زندگی شما تولید کردهاند فکر نکنید تا مدام در حال بدتر شدن فکرتان نسبت به آنها نباشید.
۳. الگو ارائه دهید
یکی از اقدامات مناسب برای کمک به این افراد، افزایش بینش آنها درباره رفتار منفیشان است. میتوانید از هدیه دادن مطالب و کتابهای مفید و مناسبی که درباره انسانهای خاصی است که موفق به مهار خشم خود شدهاند، کمک بگیرید. وقتی شخص با الگوهای رفتاری آشنا میشود که در شرایط خشمگین شدن قرار گرفته اما غضب خود را کنترل کردهاند، انگیزه بیشتری میکند که او نیز عنان رفتار تند خود را در دست بگیرد. برای مثال میخوانیم که امام سجاد(ع) مشغول شستن دستها بودند که ظرف آب از دست کنیز رها شد و بهصورت مبارک ایشان خورد و حضرت را مجروح کرد. کنیزی که این خطا را کرده بود، آیه «و الکاظمین الغیظ» را قرائت کرد. حضرت در ضمن شنیدن این آیه خشم خود را فروخوردند، سپس کنیز ادامه آیه را خواند؛ «و العافین عن الناس». حضرت فرمودند، خداوند تو را ببخشاید. وقتی کنیز آیه را به پایان رساند؛ «و الله یحب المحسنین» امام سجاد(ع) در اوج بزرگواری آن کنیز را در راه خدا آزاد کرد. امامان معصوم(علیهمالسلام) و عالمان راستین، الگوهای عملی شکیبایی و فروخوردن خشم بودهاند و معرفی آنها و زندگینامههای درسآموزشان به افراد تندخو میتواند یک راهکار شناختی رفتاری مناسب برای کنترل خشم باشد.
۴. از زمینهها اجتناب کنید
در کنار اقداماتی که گفتیم، از انجام هرگونه اقدامی که میتواند به حالت زودجوشی این افراد دامن بزند، پرهیز کنید. از عیبجویی، سرزنش، بحثوجدل و بهطورکلی از هر امری که باعث عصبانی شدن و ناراحت شدن اینگونه افراد میشود، باید پرهیز کرد. با این کار شما زمینههای عصبانیت را از بین میبرید و بهقولمعروف بهانه دست طرف نمیدهید. برخی افراد تصور میکنند باید کاری کرد که آنها کلافه شوند و تسلیم شوند. درصورتیکه معمولاً این شیوه برخورد با افراد تندمزاج، اوضاع را خرابتر میکند. هیچوقت آدم عاقل، زیر دیواری که در حال فروریختن است نمینشیند. دیوار خشم این افراد دائماً در حال فروریختن است؛ بنابراین بهترین شیوه مواجهه، پرهیز کردن است نه درافتادن. این افراد درواقع «آتش زیر خاکستر» هستند که نباید دستتان را زیر خاکستر کنید وگرنه دستهایتان خواهد سوخت! در همین زمینه لازم است از جروبحث لفظی با این افراد خصوصاً زمانی که در وضعیتی هستند که خلق ناملایمشان رو آمده است، پرهیز نمایید و تا میتوانید بهجای کشتی گرفتن لفظی با آنها، ملایمت و احترام در گفتار را از یاد نبرید.
۵. نیمهپر را هم ببینید
این افراد صد در صد سیاه نیستند. قطعاً نکتههای مثبت اخلاقی و رفتاری در آنها وجود دارد. برخی از آنها قلب مهربانی دارند؛ برخی خیلی کریم و بخشنده هستند و برخی انسانهای پرتلاش و با برنامهای هستند؛ با شناسایی نکتههای اخلاقی مثبت افراد همیشه ناراحت، بکوشید در لابهلای صحبتهایتان با او، ویژگیهای رفتاری مثبتش را یادآوری کنید. وقتی آنها بدانند که شما چشم دیدن خوبیهایشان را هم دارید، بیشک از بودن با شما احساس دلگرمی و سرور میکنند و همین حس مثبت سبب میشود تا نهتنها مایل باشند با شما زمان بیشتری سپری کنند و درعینحال شما را ناراحت نکنند بلکه سبب میشود نسبت به حرفهای بهحق شما پذیرش بیشتری داشته باشند.
۶. خوشچهره باشید
یکی از بهترین ابزارهای شما در مواجهه با این افراد، چهره بشاش و خندان شماست. بهراحتی با چهره متبسم میتوان اینگونه افراد را به سمت آرامش هدایت کرد. باور کنید با یک سلام پرنشاط و خندان، او چارهای جز یک عکسالعمل مثبتتر نخواهد داشت. با روی خوش با آنها صحبت کنید تا ببینید این روش شما قیافه عبوس اینگونه افراد را چگونه بهسرعت تبدیل به یک چهره خوشرو میکند، حتی وقتیکه او شروع به تند شدن میکند، بکوشید چهره خود را آرام نگه دارید و از محل خارج شوید. خروج با آرامش از محل بیشتر میتواند او را به فکر وادارد و بیشتر او را متوجه رفتار نامناسبش کند تا خروج با خشم و ناراحتی از محل، مگر آنکه احساس کنید اخم نکردن به او مساوی است با پاداش دادن به بدرفتاری او. متأسفانه برخی از این افراد از عصبانیت بهعنوان وسیلهای دمدستی برای گرفتن امتیاز از اطرافیانشان استفاده میکنند. اگر تشخیص درست دادید که عصبانیتهای فرد مقابلتان گاهی اینگونه است، شما در هنگام خشم او مقاومت نشان دهید و به او امتیاز ندهید، حتی اگر شده با یک چهره اخمکرده و ناراحت تا او برای امتیاز گرفتن، به استمرار عمل غیرمنطقیاش عادت نکند.
۷. صبور باشید
صبر کلید پیروزی است. صبر، صبر و باز هم صبر. شاید در دفعات اول، نتیجه خوشایندی از کارهای منطقی که برشمردیم نگیرید، اما عجله نکنید و با صبر و حوصله به رفتارهای درستتان ادامه دهید. گفتیم که این افراد، یکشبه تندخو نشدهاند و گاه این حالت آنها ارثی است و بیان شد که در برخورد با حالات ارثی باید تلاش بیشتری کرد. یکی از ابزارهای این تلاش بیشتر، صبر کردن برای اجرای راهکارهای درست درباره اینگونه افراد است، پس سلاح صبر را از دست ندهید.
۸. گفتوگو کنید
هنگامیکه فرد، آرام و بهدوراز ناملایمات ذهنی است، او را از این موضوع که خودش مسئول عواقب بدخلقشی میباشد، مطلع کنید؛ در این مواقع حتماً نخست چند مورد از خوبیهای او را با بیانی محترمانه یادآوری کنید و سپس در فضایی دوستانه، به او بگویید در کنار اینهمه خوبی، برخی رفتارهای غیرمنطقیاش در وقت عصبانیت، اطرافیان و یا محیط خانواده را دچار استرسهای لحظهای میکند و احساس ناخوشایندی از سردی و سردرگمی را به آنها منتقل میکند. اگر ظرفیت طرف مقابل مناسب بود، حتی میتوانید به شیوهای محترمانه به او بفهمانید که در وقت عصبانیت چه قیافه و چه رفتاری دارد. مثلاً میتوانید (زمانی که پدر خانه سرحال است) از کودکتان بخواهید که نقش پدر را در وقت عصبانیتش، بازی کند یا خصوصیات ظاهری و رفتاری او را در وقت عصبانیت توصیف کنید یا… البته در این کار هرگز زیادهروی نکنید و جز در زمان مناسب، سراغ این کار نروید وگرنه واکنشهایی بسیار منفی از این افراد خواهید دید و اوضاع حتی ممکن است بدتر از گذشته شود؛ چراکه این آدمها از آن به بعد وقتی ناراحت میشوند، تازه به این انتقادهای شما با دیدی منفی نگاه میکنند و حالت پرخاشگری و عصبانیت آنها بیشتر میشود.
خلاصه میتوان گفت مهمترین کاری که در مواجهه با این افراد دارید، نخست درک حالت نابسامان آنها، سپس مدیریت آنها از طریق کنترل محیطشان و دستآخر کمک بسیار ملایم به آنها برای بهبود است. بهترین حالت این است که خود این افراد برای رفع مشکلشان به مشاوره و مطالعه رو آورند.