معلم از هر روش یا الگویی که در تدریس استفاده کند، با مواردی برخورد خواهد کرد که باید درباره آنها با دانش آموزان بحث کند. این روش، الگوی تدریس مستقلی نیست، بلکه راهبرد یا جریانی از مراحل تدریس است که در اغلب الگوهای تدریس به کار می رود. با وجود این ، در معرفی این راهبرد، از اصول کلی مشابه الگوهای تدریس استفاده شده است؛ یعنی ابتدا، مبانی نظری آن وسپس کاربرد عملی آن تشریح می شود .
در زبان انگلیسی، (( discussion)) و ((discourse)) به طور مترادف به کار می روند. در فرهنگهای انگلیسی این واژه گان چنین تعریف شده اند: اشتغال به یک مبادله کلامی منظم و اظهار نظر درباره موضوعات ویژه.
معلمان ( در جوامع غربی، بویژه انگلیسی زبان) تمایل دارند که واژه (discussion ) را به کار برند، اما دانشمندان علوم تربیتی و پژوهشگران تمایل بیشتری دارند که از واژه discourse استفاده کنند و آن را جامعتر از واژه قبلی می دانند در زبان فارسی این واژه به سخنرانی، خطابه، نطق، موعظه، خطبه، بحث و گفتگو معنی شده است ( باطنی ۱۳۷۱ )
برای پی بردن بیشتر به معنی discourse می توانیم به روابط روزمره افراد اشاره کنیم که همین امر نیازمند استفاده از زبان و مهارتهای ارتباطی است؛ مانند دوستیها که با ارتباطهای کلامی آغاز می شود و استمرار می یابند، افراد که در تبادل افکار و تجارب با یکدیگر سخن می گویند و بحث می کنند، اعضای خانواده، نوجوانان و جوانان که با به کارگیری ارتباطهای کلامی، با یکدیگر ارتباط برقرار می کنند؛ همچنین بحث و گفتگودر مجالس و ضیافتها، رسانه هایارتباط جمعی و شبکه های رایانه ای امری رایج و متداول است.
صحبت کردن مردم در کلاس:
بحث و گفتگو در کلاسها، نقش محوری دارد، زیرا بیان شفاهی وسیله تدریس است. در این باره، پژوهشگران در یافته اند که اکثر معلمان در کلاس، زیاد صحبت می کنند و نیز در اغلب کلاسها یک انگاره یا طرح اساسی ارتباطی وجود دارد، که این طرح ارتباطی نمی تواند بهترین طرح برای ارتقای اندیشه دانش آموز باشد. پژوهشگران، این طرح کلامی را ( درس پرسیدن و درس جواب دادن) نامگذاری کرده اند و آن را یک فعالیت تدریس می دانند که دانش آموزان در قالب کل کلاس با سوا لهایی که معلم طرح می کند و پاسخهایی که آنان می دهند، به تمرین می پردازند؛ این طرح ارتباطی و کلامی همچنان در همه نظامهای آموزشی کشورها برقرار است.
سئوال کردن معلم:
آموختن درس ( به شیوه حفظ کردن) مبتنی است بر صحبت و سئوال کردن معلم. پژوهشگران طی سالهای متمادی، نوع سئوال و شیوه های سئوال کردن معلمان را بررسی کرده اند؛ از جمله ریچارد آرندز نتیجه تحقیقات و بررسیهای مارک گال ( ۱۹۷۰) را، که در چند مرحله به شیوه سئوال کردن معلمان پرداخته است، بدین سرح ارائه می دهد:
به طور معمول ،معلمان ، هنگام تدریس سئوالهای زیادی میکنند. استینوس در سال ۱۹۱۲، تخمین زد که ۵/۴ از اوقات مدرسه به یادگیری با روش سئوال و جواب اختصاص دارد. او در یک نمونه آماری از دبیران دبیرستانها به این نتیجه رسید که هر معلم به طور متوسط در یک روز، ۳۹۵ سئوال از دانش آموزان می کند. همچنین، تحقیقات انجام شده در دهه ۱۹۶۰ نیز، نتایج مشابهی به دست داده اند ( آرندز، ۱۹۹۴ ، ص ۳۹۸ ).
حال باید این سئوال را مطرح کرد که طرح پرسشهای زیاد در یاد گیری دانش آموزان چه نتایجی دارد؟ بخصوص، سئوالهای ساده عینی و سئوالهای پیچیده، که برای سطوح بالای حیطه شناختی طرح می شوند، چه تاثیری در یادگیری دانش آموزان خواهد داشت؟
نتایج تحقیقات در مورد دو نوع سئوال فوق، چنین نشان می دهند که از یک سو، تاکید بر طرح سئوالهای ساده برای پیشرفت دانش آموزان محروم و ضعیف موثر تر است و در نتیجه به تسلط آنان در مهارتهای پایه می انجامد و از سوی دیگر، تاکید بر طرح سئوالهای پیچیده برای سطوح بالای حیطه شناختی و برای دانش آموزان متوسط و قوی موثر است؛ بخصوص در شروع دوره متوسطه که در این مرحله، دانش آموزان به مرحله فکری بیشتری نیاز دارند. ( آرندز، ۱۹۹۴، ص ۳۹۰).
امروزه، روش بحث و گفتگو به شکلهای مختلف، بیشترین کاربرد را در امر تدریس معلمان دارد؛ زیرا با این روش، از صمیمیت یکجانبه معلم کاسته می شود و بر مشارکت بیشتر دانش آموزان در اندیشیدن به مسائل و کشف کردن آنها افزوده می شود. طی سالها، بحث در کلاس گزینه ای بود که به جای سخنرانی از آن استفاده می شد و همواره بین معلمان و پژوهشگران علوم تربیتی در مورد مزیت و اثر بخشی یکی بر دیگری مجادله می شد، اما امروزه، دیدگاه معاصر، بحث کردن در کلاس را در مقابل سایر راهبردها یا الگوها قرار نمی دهد، بلکه آن را راهبردی می داند که بتنهایی عمل نمی کند و می تواند همراه با همه الگوهای تدریس و نیز در موقیتهای متنوع به کار رود. همچنین اینکه در چه مواقعی از بحث استفاده شود، به تشخیص معلم در جریان تدریس بستگی دارد.
آثار آموزشی روش بحث:
معلمان راهبرد بحث در کلاس را حداقل برای نیل به سه هدف عمده آموزشی به کار می برند :
۱)رشد تفکر در دانش آموزان و کمک به آنان برای اینکه خود، سازنده معنای محتوای درس باشند؛ گرچه بحث کردن درباره موضوعی الزاما موجب درک و فهم دانش آموزان نمی شود، ساختارهای شناختی موجود دانش آموزان را تقویت می کند و به آنان یاری می دهد تا توانایی اندیشیدن خود را افزایش دهند.
۲)توسعه اشتغال ورزی دانش آموزان به فعالیتهای یادگیری، تحقیقات تجارب معلمان نشان می دهد که برای تحقق یادگیری، دانش آموزان باید مسئولیت بپذیرند و تنها به معلم متکی نباشند؛ بنابراین، استفاده از روش بحث و گفتگو یکی از راههای رسیدن به این هدف است.
۳)کمک به دانش آموزان در راستای یادگیری مهارتهای مهم ارتباطی و فرایندهای اندیشیدن. از آنجا که بحث در حضور جمع انجام می شود، فرصتهایی پدید می آیند تا معلم به افکار دانش آموزان و نحوه یادگیری آنان پی ببرد. افزون بر آن، بحث کردن در کلاس برای معلمان موقیتهایی فراهم می کند تا دانش آموزان را برای تحلیل اندیشه های خود و کسب یا تقویت مهارتاهی ارتباطی، مانند اظهار نظر، گوش دادن و خوب سئوال کردن یاری دهد.
ویژگیهای روش بحث در کلاس :
از آنجا که این روش در همه زمینه های تدریس نقش محوری دارد، جدا کردن آن از سایر وظایف اجرایی و آموزشی معلم دشوار است؛ با وجود این، همانند الگوهای تدریس ویژگیهای خود را به عنوان یک رویکرد آموزشی دارد.
ویژگیهای مشترک در بحث :
در بحث کردن، صحبت دانش آموز و معلم، هردو، لازم است.
از دانش آموزان انتظار می رود که درباره مواد تحصیلی وارد گفتگو و مکالمه شوند.
از دانش آموزان و معلمان انتظار می رود که اندیشه ها و نظر های خود را برای همه افراد کلاس ابراز کنند. زیرا از یک سو، برای دانش آموزان فرصتهای عمومی پیش می آیند که می توانند افکار خود را بر زبان آورند، همچنین این انگیزه در آنان تقویت می شود که از محدوده کلاس فراتر رفته، خارج از آن بحث کنند.
راهبردهای بحث : به طور کلی، همه الگوها و روشهای تدریس به راهبرد بحث نیاز دارند. روش بحث کردن به فضا و امکانات کلاس بستگی دارد؛ با وجود این، مهمترین موارد استفاده از آن، بدین قرار است.
۱- هنگام استفاده از الگوهای تدریس، مانند الگوهای ارائه مستقیم، آموزش مفهمو و یادگیری مشارکتی ( ر. ک . : فصل ششم )
۲- هنگامی که دانش آموزان، طبق خواسته معلم ، خودشان مطلبی را مطالعه کرده و فرا گرفته اند و معلم می خواهد از یادگیری آنان اطمینان حاصل کند و اشکالت احتمالی را بر طرف سازد.
۳- هنگامی که معلم بخواهد با بحث و گفتگو، مهارتهای اکتشافی و کاوشگری دانش آموزان را تقویت کند.
۴- برای تبادل تجربه و رسیدن به تفاهم مشترک و نیز آموختن نحوه رویارویی با عقاید متفاوت.
مراحل به کار گیری راهبردهای بحث :
این مراحل به وظایف و فعالیتهای معلم، قبل از بحث، ضمن بحث و پس از آن تقسیم می شوند.
الف) قبل از بحث: به نظر برخی از معلمان، بحث کردن امری است اتفاقی و غیر قابل پیش بینی که نمی توان از قبل آن را برنامه ریزی کرد؛ اما این عقیده نادرست است، زیرا آن هم مانند سایر فعالیتهای آموزشی به برنامه ریزی و طراهی قبلی نیاز دارد. بنابراین، معلم قبل از رفتن به کلاس باید این مراحل را طی کند:
۱) تعیین هدف بحث : اولین گام در برنامه ریزی برای استفاده از راهبرد بحث این است که درباره لزوم و تناسب بحث با درس مورد نظر تصمیم گرفته شود. دومین گام آماده کردن در س و تصمیم گیری درباره نوع بحث است. همانطور که گفتیم، بحث در کلاس می تواند بتنهایی به عنوان یک راهبرد آموزشی به کار رود، اما در بیشتر موارد برای اجرای سایر روشها و الگوهای تدریس استفاده می شود. بنابراین، برنامه ریزی برای بحث مستلزم تعیین هدفهای دقیق آن است هر چند هدفهای ویژه بحث بی شمارند، معلمان، به طور کلی، هدفهایی بدین قرار را دنبال می کنند :
حصول اطمینان از یادگیری و فهمیدن درس و مطالب مطالعه شده با بحث و گفتگو.
تقویت مهارتهای اکتشافی و کاوشگری در آموزش مهارتهای فکری.
سهیم شدن در تجارب و رسیدن به فهم مشترک.
۲) در نظر گرفتن دانش آموزان : معلمان برای استفاره از راهبرد بحث د ر کلاس، باید به مهارتهای دانش آموزان در بحث کردن و توانایی آنان در برقراری ارتباط با یکدیگر توجه کنند. همچنین آنان باید چگونگی واکنش عده ای از دانش آموزان را نسبت به سئوالهایی که برای بحث مطرح می شوند در
نظر گیرند. معلملن باید پیش بینی کنند که ممکن است برخی از دانش آموزان بخواهند تمام مدت اختصاص یافته به بحث را صحبت کنند؛ بنابراین ، به هنگام برنامه ریزی کردن برای بحث، اجرای روشهایی که موجب شرکت بیشتر دانش آموزان در بحث می شود اهمیت دارد.
۳)استفاده از فضا برای بحث کردن : ترتیب نشستن دانش آموزانکلاس، بر الگوهای ارتباطی آنان تاثیر می گذارد. بهترین حالت و شکل قرار گرفتن صندلیها در کلاس، شکلهای دایره ای است؛ زیرا در این دو حالت، دانش آموزان می توانند یکدیگر را ببینند واین وضعیت محاسن و معایب خاص خود را دارد.
در وضعیت که معلم در قسمت باز آن قرار میگیرد، اقتداری بیشتری در کلاس دارد، بخصوص زمانی که او با گروهی از دانش آموزان که فاقد مهارت بحث کردن هستند مواجه است. وضعیت فضای مناسبی برای حرکت معلم در میان دانش آموزان فراهم میکند اما از معایب وضعیت این است
که بین معلم ( اداره کننده بحث ) و دانش آموزان فاصله عاطفی ایجادمی کند. همچنین فاصله مکانی بین دانش آموزان دو ردیف اول و آخر زیاد است.
اما، وضعیت دایره ای شکل فاصله های مکانی دانش آموزان را به حداقل می رساند و فرصتهای گفتکو آزادانه میات آنان را افزایش می دهد. از معایب وضعیت دایره ای آن است که معلم نمی تواند آزادانه بین دانش آموزان حرکت کند یا به سوی تخته برود؛ در مواردی این وضعیت ایجاب می کند که معلم بین دانش آموزان بنشیند.
ب) ضمن بحث : موفقیت آمیز بودن بث در کلاس به چند مهارت ارتباطی و تعاملی بین معلم و دانش آموزان نیاز دارد. معلم به عنوان رهبر بحث باید کاملا بر بحث تمرکز کند و با جلب کردن نظر دانش آوزان، آن را در مسیر خود
نگاه دارد. همچنین، با گوش دادن به نظرات آنان، دانش آموزان را به مشارکت ترغیب و آنان را یاری دهد تا جریان بحث را دنبال و یادداشت کنند.
۱)تمرکز بحثها : در بسیاری از بحثهای کلاس سخنان فراوانی ایراد می شوند که با هدفهای اصلی درس یا تفکر دانش آموز ارتباط ناچیزی دارند
یک بحث اثر بخش آن است که از موضوع اصلی خارج نشود و هدف را دنبال کند. بدین منظور، معلم در ابتدای بحث باید هدفها ومقاصد آن را بیان و دانش آموزان را برای شرکت در بحث آماده کند. همچنین، او می تواند سئوال بخصوصی یا موضوعی معما گونه طرح کند، به کونه ای که دانش آموزان قادر به فهم آن باشند و به آن پاسخ دهند؛ سئوال کردن یا طرح موضوعی که موجب جلب توجه دانش آموزان شود آغاز یک بحث خوب است.
۲)کنترل رخدادهای کلاس : در جریان بحث؛ رخدادهای بسیاری می توانند آن را از موضوع اصلی خارج سازند. در برخی موارد، دانش آموزان، به طور عمد، می کوشند که معلم را از بحث منحرف کنند. برای مثال، به جای توجه به موضوع مورد بحث، در باره مسابقه فوتبال صحبت می کنند یا اینکه دانش آموز، موضوع یا سئوالی طرح می کند که با موضوع اصلی ارتباطی ندارد. این امر، بدفعات و بیشتر به وسیله دانش آموزانی رخ می دهد که مشکل تمرکز کردن دارند. همچنین دانش آموزان خرد سالتری که هنوز مهارتهای گوش دادن و بحث کردن را نیاموخته اند به چنین اعمالی دست می زنند. در اینگونه موارد، معلم باید به آنان تذکر دهد که در حال حاضر، در باره موضوع اصلی صحبت و سایر موضوعات را به زمان مناسب موکول کنند.
۳)یادداشت کردن نکات عمده بحث : بهتر است نکات مهمی که در جریان بحث ایراد می شوند به نحوی یادداشت شوند. معلم می تواند این نکات را که دانش آموزان طرح می کنند بر روی تخته بنویسد یا ارتباط موجود بین مفاهیم و نکات مورد بحث را با رسم یک نمودار ارتباطی نشان دهد. اما سئوالی که معلمان تازه کار با آن مواجهند این است که تا چه حد باید جزئیات بحث را یادداشت کرد و آیا باید همه نکات یادداشت شوند. تصمیم گیری در این مورد، به موقیت دانش آموزان و مقاصد بحث بستگی دارد، یعنی دانش آموزان که فاقد مهارتهای بحث کردن هستند، بهتر است همه نکات را بنویسند و دانش آموزانی که مجربترند می توانند تنها فهرست کلمات مهم را یادداشت کنند تا وقت بیشتری برای تبادل نظر باقی بماند. همچنین، هرگاه معلم از دانش آموزان بخواهد که درباره موضوعی اظهار نظر کنند یا به سئوالهای او پاسخ دهند، بهتر است بدون توجه به کیفیت آنها، نظرات و پاسخهای همه آنان را روی تابلو بنویسد.
۴)گوش دادن به نظرات دانش آموزان : گوش دادن معلم به سخنان و نظرات دانش آموزان موجب تقویت انگیزه آنان و فهم بهتر مطالب می شود. همچنین واکنش معلم نشبت به نظرات دانش آموزان باید با بی نظری همراه باشد، یعنی در صورت نادرست بودن عقایدشان، او در مقابل آنان موضع نگیرد، زیرا این امر سبب میشود که دانش آموزان خجالتی، از اظهار نظر مجدد خودداری کنند.
۵)فرصت پاسخ دادن : تحقیقات نشان داده اند که بسیاری از معلمان فرصت کافی به دانش آموزان نمی دهند تا درباره سئوالهایی که طرح کرده اند فکر کنند و سپس پاسخ دهند ( آرندز، ۱۹۴۴، ص ۳۹۰ ). شاید این امر به چند دلیل باشد : نخست اینکه، سکوت از نظر هنجار فرهنگی خوشایند نیست و بسیاری از افراد از ادامه سکوت ناراحت شده، در نتیجه به گفتگو ادامه می دهند. دوم اینکه برخی از معلمان حالت انتظار و سکوت در برابر پاسخ دانش آموزان را موجب از بین رفتن نظم ، کاهش سرعت پیشرفت آموختن درس و سرانجام موجب صحبت کردن و سوء رفتار سایر دانش آموزان می دانند. با وجود این، توصیه می شود که دست کم ۳ ثانیه برای پاسخ دادن به سئوال در نظر گرفته، سپس سئوال دیگری طرح شود همچنین، تا زمانی که پاسخ سوال مشخس نشده است، معلم سئوال جدید را طرح نکند؛ البته، زمان انتظار برای شنیدن پاسخ به درجه دشواری سئوال نیز بستگی دارد.
۶)واکنش معلم نسبت به پاسخهای دانش آموزان: هرگاه، دانش آموزان به سئوالهای معلم پاسخ درست دهند، معلم نیز، به نحوی پاسخ آنان را تایید و تحسین می کند، اگر چنین نباشد ، واکنش معلم هم نسبت به دانش آموزان دشوارتر خواهد بود، در چنین شرایطی، معلم می تواند از رهنمودهایی بدین شرح استفاده کند :
معلم، پاسخ نادرست دانش آموز را با طرح کردن سئوال دیگری که پاسخ صحیح آن، همان پاسخ نادرست است مهم جلوه دهد. برای مثال، اگر معلم سئوال کند که ( خسوف ) چیست؟ و دانش آموز پاسخ دهد که خسوف یعنی ( خورشید گرفتگی ) معلم به جای اینکه بگوید پاسخ شما اشتباه است. می تواند بگوید اگر پرسیده بودم که ( کسوف) چیست؟ جواب شما درست بود.پس از طرح سئوال، دانش آموز را برای رسیدن به جواب صحیح کمک و راهنمایی کند. برای مثال، معلم می تواند در باره سئوال فوق بگوید خسوف وضعیتی است که زمین بین ماه و خورشید قرار می گیرد.
معلم، دانش آموزان ر امسئولیت پذیر سازد تا پاسخهای صحیح ر افراهم گیرند. برای مثال، معلم می تواند بگوید: اگر در جلسه بعد این سئوال را طرح کنم، به طور حتم، جواب صحیح را خواهید داد.
بهبود بخشیدن به جریان بحث : همانطو که معلمان به یادگیری و تمرین مهارتهای بحث کردن نیاز دارند، دانش آموزان نیز باید آنها را فرا گیرند. برای اینکه دامنه بحث در کلاس گسترش یابد و تا سر حد امکان همه دانش آموزان در آن مشارکت فعال داشته باشند، راهبردهایی که معلمان مجرب ( در کشورهای غربی ) به کار برده اند و اثر بخشی آنها در عمل تجربه شده است، به اختصار معرفی می شوند :
۱)تفکر- همفکری- مشارکت : این راهبرد برای به فکر وا داشتن دانش آموزان و افزایش مشارکت گروهی به کار می رود که در آن، مراحلی طی می شوند :
تفکر : در این مرحله، معلم در مورد درس سئوال یا مسئاله ای طرح می کند و از دانش آموزان می خواهد به مدت یک دقیقه درباره آن بیندیشند.
همفکری : سپس، معلم از دانش آموزان می خواهد که به صورت دو نفری اندیشه های خود را با یکدیگر در میان گذارند و به مدت ۴ تا ۵ دقیقه با یکدیگر تبادل نظر کنند.
مشارکت : در ادامه، معلم از گروههای دو نفری می خواهد نتیجه افکار خود را با همه افراد کلاس درمیان گذارند. البته ممکن است به علت کمبود وقت، همه آن گروهها نتوانند مشارکت کنند؛ اما، معلم باید حداکثر مشارکت را خواستار باشد.
۲)فرصت گوش دادن : در بسیاری از بحثها بعضی از دانش آموزان به صحبتهای دیگران گوش نمی دهند، اما اجازه می گیرند که صحبت کنند. یک روش برای تقویت هارت گوش دادن این است که از همان دانش آموزی که می خواهد صبت کند بخواهیم تا آنچه را دانش آموز قبلی گفته است توضیح دهد؛ در این صورت، آنان ناچار خواهند شد که به سخنان دیگران با دقت گوش کند.
۳)جلوگیری از بحث انحصاری : به طور معمول در کلاسها همیشه عده بخصوصی، سخن گفتن و بحث کردن را به خود اختصاص می دهند و بقیه ساکت می مانند، برای اینکه در مشارکت دانش آموزان در بحث توازن ایجاد شود. معلم می تواند مسئولیت نترل و نظارت بر مشارکت کلیه افراد کلاس بر عهده یکی از دانش آموزان بگذارد و او نیز به کسانی که بیش از یک بار صحبت کنند، با یادداشت کوتاهی تذکر دهد.
۴)استفاده از توپ پلاستیکی: این راهبرد برای تقویت مهارت مشارکت دانش آموزان خرد سال در صحبت کردن موثر است. در این راهبرد، معلم یک توپ پلاستیکی را به یکی از دانش آموزان می دهد و از او می خواهد که بحث را شروع کند و تذکر می دهد که فقط فردی که توپ در اختیار دارد می تواند صحبت کند و سایر افرادی که می خواهند صحبت کنند دست خود را بالا نگه دارند و پس از دریافت توپ صحبت کنند.
۵- بیان منظور دیگری ( نقل قول ) : معلم برای اطمینان یافتن از اینکه دانش آموزان منظور یکدیگر را فهمیده اند، از آنان می خواهد آنچه را دیگری گفته است با بیان خود تعبیر و تفسیر کند و توضیح دهد. البته باید توجه داشت که هدف از بیان منظور دیگران، تکرار کلمه به کلمه سخنان ایراد شده نیست، بلکه بیان درک استنباط فرد از مطالب شنیده شده است همچنین شنونده می تواند ضمن توضیح و تشریح سخنان دیگران ، با ابتکار خود، یک مثال بزند، افزوت بر آن، هر شیوه ای که نشان دهد توانسته است سخنان دیگران را بفهمند مناسب است.