چگونه باید با خشمی که برای مدت مدیدی فرو خورده شده ، مواجه شد؟
اولین قدم ، کسب آگاهی از علت خشم است.یکی از راه ها این است : نظری کلی بر احساسات ، موقعیت ها و افکار خود هنگام احساس خشم شدید درونی داشته باشید. بعضی از افراد به واسطه تربیت دوران کودکی مبنی بر فرو خوردن هیجانات ، علی الخصوص خشم خود، مشکل جدی در تجربه خشم دارند. شاید فرد از نقطه نظر رفتاری نیاز داشته باشد به متکا یا اشیاء دیگر ضربه بزند، بیان خشم توسط ضربه زدن به اشیاء هدف نهایی نیست بلکه از جمله گام های میانی به حساب می آید. باید حواستان جمع باشد که ناخواسته رفتار جدیدی از ناراحت شدن، توسط ضربه زدن به اشیاء به وجود نیاورید. سعی نکنید که تمامی خشم خود را یکباره بیرون بریزید. با افکار و موقعیت خود به بهترین نحو برخورد کنید. در این صورت شما می توانید در برابر افکار و موقعیت های خشمناک جایگاه و بنیانی محکم داشته باشید.رابطه ی خشم و درد
افراد ، خشم را به طرق متفاوتی در بدن خود تجربه می کنند. بعضی ها در هنگام خشم ، گویی دور گردنشان گرم می شود، تمام بدنشان به خارش می افتد و گاهی هم احساس ناراحتی در معده خود می کنند. اگر کسی به طور مداوم دارای دردهای بطنی باشد به یک پزشک متخصص مراجعه می کند؛ اما بعضی از افراد احتمال دارد که خشم را به صورت دردهای بطنی تجربه کنند.بخشش و خشم
«بخشش» می تواند اولین قدم در کنترل و مدیریت خشم باشد و اغلب قوی ترین تکنیک در جهت بازیابی کنترل بر زندگی است.
بخشش به معنای «چشم پوشی از اتفاقی که برای شما افتاده» نیست ، بلکه بدین معناست که شما به نوعی نمی گذارید کنترل شما به دست خشم و هیجان منفی بیفتد.
از سوی دیگر بخشش به معنای ضعف شما نیست. این که سرچشمه زندگی را به دست بگیرید و اجازه ندهید که « گذشته» کنترل شما را به دست بگیرد نشان کاملی از قدرت است . دیگر این که بخشش بدین معنا نیستند که شما در سطح همان فردی هستید که شما را آزرده خاطر کرده است. در اینجا نظر شما را به نکته خاصی جلب می کنیم. بخشش و اطمینان به یک معنا نمی باشد. زمانی که فردی عمیقاً موجب آزار شما شود، شاید مدت زمان خاصی لازم باشد که شما مجدداً به سطح قبلی اطمینان دست یابید.
اگر به فردی خسارتی وارد آید، آسیب و صدمه حادث شده است و ما هم قصد نداریم چیز اشتباهی را صحیح نشان دهیم. آنچه که ما می گوییم این است که نمی خواهیم به وسیله حوادث و رخدادها کنترل شویم و به زنجیره گذشته خود وصل شویم . بخشش یعنی گذشته را رها کردن تا بدین ترتیب بیشتر بتوانیم به دنبال زندگی خود برویم.طلب کمک در مواقع خشم شدید
این مسئله مهم است که شما به هنگام عصبانیت برای خود یا دیگران خطر آفرین نباشید. اگر دچار چنین حالتی هستید با فردی مطمئن مشاوره کنید و افکار و احساسات خود را پیش او به راحتی بیان کنید. بهتر است که خود را مسئول بدانید. این امر به شما کمک می کند تا بر اعمال خودتان کنترل بیشتری داشته باشید.
می توانید از گروه های مدیریت خشم و حتی روان درمانی جهت تعیین علل خشم شدید استفاده کنید و بر روی دیگر راه های مواجهه با خشم ( به جز صدمه رساندن به خود و دیگران ) کار کنید. اگر دیدید که باز هم تمایل به آسیب رساندن به خود و دیگران در شما ادامه دارد می توانید به یک روان پزشک مراجعه کنید.
خشم نسبت به افرادی که دوستشان داریم
حقیقت دارد که تمامی ما کارهایی را انجام می دهیم که بهترین نتیجه را برایمان داشته باشد. شاید شما همسری داشته باشید که به هنگام عصبانیت فریاد می زند و ناسزا می گوید . در این صورت همسر شما از خشم کلامی به عنوان ابزاری استفاده می کند تا شرایط را تحت کنترل خود در آورد و شما را در بحث خاموش کند. واضح است که او یاد گرفته که داد و فریاد کردن مساوی است با سکوت و خاموشی طرف مقابل ، از این رو همین روش را ادامه می دهد.
شما بهتر است هنگامی که او عصبانی نیست با وی صحبت کنید . در ضمن می توانید با مراجعه به مشاور و کسب کمک ، مهارت های ارتباطی بیشتری کسب کنید.متوقف ساختن خشم
اولین قدم در شکستن یک عادت آن است که بدانیم مبتلا به عادت هستیم. ما اغلب بدین خاطر به سرعت عصبانی می شویم چون به شرایط استرس آفرین ، سریع پاسخ می دهیم.
یکی از تکنیک های مؤثر در توقف خشم این است که هنگام آرامش ، به تجزیه و تحلیل برنامه های منطقی تر برای شرایط مشابه در آینده بپردازیم.
یکی دیگر از تکنیک های مؤثر آن است که از قبل برای موقعیت هایی که استرس آفرین هستند خودمان را آماده کنیم. اگر می دانیم که رئیس ما به خاطر اشتباه ما سرمان داد خواهد کشید ، از قبل فکر می کنیم که چگونه آرام و دور از عصبانیت بمانیم. این برنامه ریزی شامل افکار ما، روش های مختلف رهاسازی و حتی بهترین راه فرار از موقعیت پر استرس در اسرع وقت است. طرح برنامه قبل از وقوع موقعیت به ما این امکان را می دهد که بر افکار خود تمرکز داشته باشیم و اجازه ندهیم که خشم چون گذشته تسلط خود را بر زندگی ما داشته باشد.تأثیر خشم بر تفکر و رفتار ما
«خشم» هیجانی فوق العاده قوی است علی الخصوص زمانی که با دیگر احساسات ترکیب شود. از آنجایی که خشم موضوع قابل تمرکزی است ، تفکر ما را غبار آلود می کند و از این رو تأثیر خود را بر بدن ما می گذارد.
زمانی که ما عصبانی می شویم، در حقیقت این خشم نتیجه عاملی است که سریعاً افکار خاصی را از ذهن ما می گذراند. هنگامی که تهدید شویم و یا این که فوق العاده شرمنده ، عضلاتمان منقبض می شود، خون در عضلاتمان جریان می یابد و از اندام هایمان دور می شود ، چشم ها تنگ و باریک می شوند و قلبمان به سرعت می تپد. هنگامی که هیجان ، قدرت را به دست می گیرد، توجه کمی به تفکر منطقی معطوف می شود. ناگهان در موجی هیجانی غوطه ور می شویم که احساسات سکان دار آن هستند و افکار منطقی جای کمتری دارند.کنترل خشم خود
به طور کلی ، عوامل مختلف زیادی در کنترل خشم وجود دارد. در ابتدا باید هر آنچه که عامل ایجاد کننده خشم ما محسوب می شود، از قبیل شرایط ، افراد ، عبارات و … را خنثی و باطل کنیم.می توانید فهرست کاملی از عوامل برانگیزاننده خشم خود تهیه کنید مثل:* غیرمنصفانه با من برخورد می شود.
* گیر افتادن در ترافیک
* گم کردن کلیدها
* سرآسیمه شدن
* خرابی ماشین
* مورد توجه واقع نشدن
* این که به شما بگویند چه کار کن و چه کار نکن
* گم شدن
* و …
سپس فکر کنید که به این موقعیت ها چگونه پاسخ می دهید. از طریق فهرستی که تهیه کرده اید ببینید در این شرایط چه افکاری از ذهنتان عبور می کند؛ آنها را یادداشت کنید. به مثال زیر توجه کنید:
* غیرمنصفانه با من برخورد کرده اند
« او می خواهد که من شکست بخورم»
* گیر افتادن در ترافیک
«عجب آدم های احمقی راننده شده اند.»
* کلیدها را گم کرده ام.
« می دانم حتما کسی آنها را دزدیده است.»
یک بار که فهرست خود را به اتمام رساندید، به عقب بر گردید و جهت و سمت و سوی خود را مورد بررسی قرار دهید. آیا شرایط را مورد شماتت قرار می دهید، آیا تمایل دارید که خودتان را مورد شماتت قرار دهید یا به گونه ای رفتار می کنید که باعث افزایش خشم شما می شود. ببینید بدن شما به این افکار چگونه پاسخ می دهد. آیا احساس می کنید که عصبانی و خشمگین شده اید؟ هرگاه که به شناسایی علایم فیزیکی خشم خود پرداختید نهایتاً ببینید که در شرایط خاص ، یعنی
۱. زمانی که شرایط از طریق شما به وجود می آید و
۲. هنگامی که شما علایم اولیه خشم را شناسایی می کنید،
چگونه پاسخ می دهید. آنها را بنویسید و تمرین کنید و آماده استفاده بلافاصله و مناسب به هنگام نیاز باشید.
به یاد داشته باشید که «خشم» سریع حرکت می کند و سریع کنترل اوضاع را به دست می گیرد. رمز کار این است که علایم اولیه را بشناسید. در اینجا فهرستی از راهکارهای عملی و کوتاه جهت کنترل خشم و فرونشاندن آن آورده شده است.* نفس عمیق کشید.
* تا ده بشمارید.
* از تمریناتِ رهاسازی بدن استفاده کنید.
* کمی قدم بزنید .
* با یکی از دوستان خود صحبت کنید.
* در ذهن خود یک تابلوی «ایست» تصور کنید.
* به خودتان عباراتی از این قبیل بگویید: « این مطلب آن اندازه که الان فکر می کنم بد نیست»
« فکر می کنم اگر به آن توجهی نکنم بهتر می شوم»
تمرین شما را بی نقص می کند. هرچه بیشتر بتوانید از این تکنیک ها استفاده کنید بهتر می توانید بر آنها تسلط پیدا کنید. به نظر شما بهتر نیست که ما به جای احساسات و هیجاناتمان با عقل و منطقمان حرکت کنیم ؟