فلسفه بلاها و شرور در قرآن و روایات ۲

فلسفه بلاها و شرور در قرآن و روایات 2

از دیدگاه قرآن و روایات برخی از حکمتهای شرور و بلاها عبارتند از:
الف: بلاها و مصایب؛ عامل توجه، بیداری دل و توفیق به توبه:

چون انسان در اثر غفلت و فراموشی یاد خداوند، مرتکب معصیت و گناه می شود، از این رو، برای خروج از غفلت، همواره به مذکری نیاز است تا در اثر توجه به خداوند، انسان از معاصی فاصله بگیرد. در آیاتی از قرآن کریم، یکی از عوامل مذکر، مصایب و شدت ها معرفی شده است: «و لقد ارسلنا الی امم من قبلک فاخذناهم بالباساء و الضراء لعلهم یتضرعون؛ ما به سوی امم سابق، پیغمبرانی فرستادیم، اما آنان اطاعت نکردند؛ از این رو، آنان را به بلا و مصیبت مبتلا کردیم؛ شاید که آنها به درگاه خدا زاری کنند و توبه نمایند» (انعام/۴۲) و «و اذا مس الانسان ضر دعا ربه منیبا الیه ثم اذا خوله نعمه منه نسی ما کان یدعوا الیه من قبل و جعل لله اندادا لیضل عن سبیله قل تمتع بکفرک قلیلا انک من اصحاب النار؛ و چون به انسان آسیبی رسد، پروردگارش را به حال توبه و انابه می خواند، سپس چون او را از جانب خود نعمتی عطا کند، آن دعاهایی را که پیش از این (برای رفع بلا) کرده بود از یاد می برد و برای خدا همتایانی قرار می دهد تا از راه خدا گمراه کند. بگو: اندکی به کفر خویش برخوردار باش که تو از اهل آتشی» (زمر/۸). در این آیه شریفه، خداوند به طور مطلق می فرماید: هرگاه که به انسان فقر، مصیبت و سختی برسد، در آن حال، به دعا و توبه می پردازد، اما همین که نعمت و ثروت به اوعطا کند، خدایی را که از پیش می خواند، بکلی فراموش می کند. در آیه دیگری درباره کافران می فرماید: «ولنذیقنهم من العذاب الادنی دون العذاب الاکبر لعلهم یرجعون؛ ما کافران را عذاب نزدیک تر بچشانیم، غیر از آن عذاب بزرگ تر و شدیدتر قیامت؛ شاید که به سوی خدا باز گردند» (سجده/۲۱). مراد از «عذاب ادنی» در آیه شریفه، همین مصایب و دردهاست، نه عذاب مرگ و نه عذاب اخروی؛ زیرا خداوند حکمت این عذاب را برگشت کافر به رحمت الهی معرفی می کند که با مرگ حاصل نمی شود.

ب: بلاها؛ آثار تکوینی اعمال و عذاب گنهکاران:

آیات دیگری از قرآن، مصیبت ها و رنج ها را نتایج سوء اعمال زشت انسان ها برمی شمارند. از نظر این آیات، خداوند برای تکفیر گناهان برخی از مردم (به خاطر لطف به آنان) آنها را در همین دنیا عذاب می کند: «و ما اصابکم من مصیبه فبما کسبت ایدیکم و یعفوا عن کثیر؛ هر مصیبتى به شما رسد به خاطر اعمالى است که انجام داده اید، و بسیارى را نیز عفو مى کند» » (شوری/۳۰). در این آیه شریفه، خداوند متعال بلاها را به افعال اختیاری انسان ها مرتبط می کند و آنها را آثار تکوینی اعمال افراد، می داند؛ همچنان که روایات بسیاری نیز حکمت بلاها را تکفیر گناهان معرفی می کنند. امام صادق علیه السلام می فرمایند: «ان العبد اذا کثرت ذنوبه و لم یکن عنده من العمل ما یکفرها، ابتلاه بالحزن لیکفرها؛ از آن روی که عذاب آخرت بسیار سنگین و مشکل است، خداوند (مؤمنان مورد علاقه خود) را در همین دنیا به شدت ها مبتلا می کند تا کفاره گناهان او باشد.

ج: بلاها؛ امتحان الهی و موجب تکامل وجودی:

امام صادق علیه السلام می فرمایند: «ان فی الجنه منزله لایبلغها عبد الا بالابتلاء ؛ در بهشت هیچ جایگاهی نیست مگر اینکه بنده با امتحان آن را بدست آورده باشد». طبق آیات قرآن و روایات اهل بیت علیهم السلام، بسیاری از مشکلات و بلاها، امتحان الهی بوده و بعضی از مقامات و موقعیت ها تنها بر اثر پیروزی در امتحان الهی و تحمل مصایب و شداید حاصل می شوند. خداوند می فرماید: «کل نفس ذائقه الموت و نبلوکم بالشر و الخیر فتنه و الینا ترجعون؛ هر انسانى طعم مرگ را مى چشد! و شما را با بدیها و خوبیها آزمایش مى کنیم و سرانجام بسوى ما بازگردانده مى شوید» (انبیاء/۳۵) و نیز می فرماید: «و لنبلونکم بشی من الخوف و الجوع و نقص من الاموال و الانفس و الثمرات و بشر الصابرین؛ قطعا همه شما را با چیزى از ترس، گرسنگى، و کاهش در مالها و جانها و میوه ها، آزمایش مى کنیم و بشارت ده به استقامت کنندگان» (بقره/۱۵۵). اولیای الهی و کسانی که مقرب خداوندند، بیشتر به بلاها مبتلا هستند و بلکه طالب نزول مصیبت اند تا به واسطه آن به تکامل بیشتری دست یابند. هر که در این بزم مقرب تر است جام بلا بیشترش می دهند.

حضرت علی علیه السلام می فرمایند: «الا و ان الشجره البریه اصلب عودا، و الرواتع الخضره ارق جلودا» (نهج البلاغه/نامه ۴۵)، حضرت علی علیه السلام انسان مبتلا به مشکلات را به درختان بیابانی تشبیه نموده که چوبشان سخت تر است؛ یعنی انسانی که با مشکلات مبارزه کرده و در این شرایط رشد نموده باشد، ثمره ایمانی او در مقابل افرادی که زندگی را به خوشی و راحتی سپری می کنند بیشتر خواهد بود. در نتیجه، با توجه به آیات و روایات مزبور و وجوهی که برای فلسفه بلاها و شرور ذکر شد هیچ مصیبتی بدون حکمت و خیرخواهی الهی واقع نمی شود و در این قالب هاست که نسبی بودن شرور و توجیه شر در نظام کل معنا می شوند.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

اشتراک گذاری این صفحه در :
ما را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید
پیمایش به بالا