منظور از مشیت الهی از نظر اشاعره

منظور از مشیت الهی از نظر اشاعره

در سراسر قرآن کریم عموم مشیت الهی به چشم می‏خورد . قرآن یک کتاب توحیدی‏ عجیبی است ، یعنی همیشه بشر را از شرک دور می‏کند و این را که کسی خیال‏ بکند در عالم حادثه‏ای رخ می‏دهد که از علم یا قدرت و یا مشیت خدا بیرون‏ باشد هرگز نمی‏پذیرد . این است که می‏بینیم عبارت ” « من یشاء »” یا ” « ما یشاء »” ( آنچه خدا بخواهد ) در قرآن زیاد به چشم می‏خورد جز آنچه خدا بخواهد چیز دیگری در عالم واقع نمی‏شود . یک مسلمان اگر به قرآن‏ اعتقاد دارد باید اینطور معتقد باشد که چیزی که خدا نخواهد در عالم واقع‏ نمی‏شود ، پس هر چه واقع می‏شود به مشیت خدا واقع می‏شود . ولی اینکه همه‏ چیز به مشیت خدا است ، چگونگیش تفسیر می‏خواهد . ممکن است ما آن را همان طوری تصور بکنیم که به اصطلاح جبری مذهب‏ها یا به اصطلاح کلامی‏ ” اشاعره ” که فرقه‏ای از اهل تسنن بودند توضیح می‏دادند . اینها در عالم‏ هیچ چیزی را شرط هیچ چیزی نمی‏دانستند ، و از این مسئله که همه چیز به‏ مشیت خداست اینطور می‏خواستند نتیجه‏گیری کنند که پس در عالم هیچ چیزی‏ شرط هیچ چیزی نیست . اگر واقعا ما از این مسئله که در قرآن است که همه‏ چیز به مشیت خداست اینطور استنباط کنیم که هیچ چیزی شرط هیچ چیزی نیست‏ ، معنایش این است که اگر قومی در دنیا سعادت پیدا می‏کند ، هیچ شرطی‏ ندارد ، خدا خواسته است ، و اگر قومی در دنیا بدبخت شد نیز باید بگوییم‏ خدا خواسته است . همچنین در آن دنیا اگر مردمی اهل بهشت شدند ، چرا ندارد ، خدا خواسته اینها اهل بهشت باشند . چون وقتی گفتیم همه چیز به‏ مشیت خداست ، دیگر چرا ندارد . اگر بگوییم عمل خوب انجام دادند که به‏ بهشت رفتند ، می‏گویند این هم شرطش نیست چون همه چیز به مشیت خداست ، هیچ مانعی ندارد که خدا یک بنده صالح متقی مطیع را به جهنم ببرد و یک‏ بنده عاصی گنهکار فاسق فاجر مشرک را به بهشت ببرد ، چون خودش می‏خواهد و هیچ چیز در جهان هستی شرط هیچ چیز نیست . و بعضی به این حرف هم‏ رسیدند که اگر غیر از این بگوییم ، بگوییم ” چیزی در عالم شرط چیزی هست‏” با توحید و اینکه همه چیز به مشیت خداست منافات دارد .

دیدگاه‌ خود را بنویسید

اشتراک گذاری این صفحه در :
ما را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید