نارنجک کشی
بچهها موقع عقبنشینی اهرم نارنجک را با کش بسته و بعد ضامن آن را میکشیدند و آن را در ماشین یا سنگرهای اصلی یا اجتماعی میگذاشتند. بعد از چند روز این کشها که عمدتاً مستعمل بودند پوسیده و پاره می شد و نارنجک یکبار دیگر منفجر میشد.
شیوهی دیگر این بود که نارنجک را با کش یا نخی از دوسو به دو درخت میبستند و تله درست می کردند. موقعی که عراقی ها سرمست از غرور و تصرف و تجاوز به منطقهای جلو می آمدند، پایشان به کش گیر میکرد و نارنجک منفجر میشد و به هلاکت میرسیدند.
منبع: کتاب خلاقیتها
نارنجک طنابی
در عملیات نصر۷ وقتی احتمال نفوذ اطلاعاتیهای عراق از محور ما زیاد بود، با نارنجک برایشان قله درست میکردیم.
سر خمیده ضامن نارنجک را راست میکردیم و به طناب میبستیم و به محض کشیده شدن طناب، ضامن راحت بیرون میآمد و رها می شد. سر دیگر طناب را هم به سمت دیگر کانال میبردیم و جایی میبستیم. به این ترتیب با گیر کردن پای عراقیها و انفجارهای کارساز تا مدتی از نفوذ آنها آسوده خاطر بودیم.
منبع: کتاب خلاقیتها
نارنجک شیشهای
موقع عقبنشینی از شهرها و روستاهای درگیر جنگ ضامن نارنجک را میکشیدیم و اهرم فشرده آن را در لیوانی شیشهای قرار میدادیم و بالای در اتاق یا در ورودی منزلی قرار میدادیم.
وقتی دشمن به قصد پاکسازی وارد خانه میشد و در را باز میکرد لیوان به زمین افتاده و می شکست اهرم نارنجک بریده و منفجر میشد و به این طریق تلفاتی وارد میکرد.
منبع: کتاب فرهنگ جبهه
نارنجک کلوخی
شب قبل از عملیات فتحالمبین عراق حمله کرد. من مجروحی را به پشت گرفتم تا او را به عقبه منتقل کنم. در مسیر بازگشت در شیار به یکی از عراقیها برخوردم. اسلحه نداشتم، مانده بودم چه کنم که فوری از بالای کانال سنگی برداشتم و در مشت گرفتم.
او فکر کرد نارنجک دارم. دستهایش را بالا برد. او را به سنگر فرماندهی بردم. زمانی که سلاح و تجهیزاتش را در سنگر فرماندهی از او میگرفتند، نگاهش متوجه دست من شد که در آن کلوخی بیش نبود و آه عمیقی با تمام حسرت از کمعقلی خودش کشید.
منبع: کتاب خلاقیتها صفحه ۱۶۲و۱۶۱
نارنجک خمپارهای
در کردستان مواقعی که به محاصرهی کوملهها و دموکراتها درمیآمدیم، و از هر سو به پایگاه شلیک میشد، ما نه خمپارهای داشتیم نه نارنجک تفنگی و نه میتوانستیم کنار سینهی دیوار برویم تا آرپیجی شلیک کنیم.
به همین خاطر بچهها از روش قلاب سنگ استفاده کردند و نارنجکها را داخل چفیه گذاشتند و با چرخاندن به طرف مکان مورد نظر پرتاب میکردند.
منبع: کتاب خلاقیتها