نقش مؤمنان حقیقی در ظهور

نقش مؤمنان حقیقی در ظهور

انقلاب امام مهدی علیه السلام تحولی عظیم در تاریخ بشر است. تحولات تاریخی ضابطه مندند و اراده انسانی در آن ها نقش دارند. درست است که اراده انسانی نقش مهمی در تحولات تاریخی دارد؛ اما با توجه به اصالت فطرت و جهتگیری واقعی درون انسان به سمت هدف واقعی، این انتظار معنای خاصی می یابد، و آن اولاً قبول این است که حق از باطل قابل تشخیص است و ثانیاً وظیفه اصلی منتظر تقویت دائم جبهه حق و تلاش برای مشخص تر کردن مرز حق و باطل برای به ثمر رسیدن آن نبرد عظیم جهانی خواهد بود. بدین معنا، انتظار، هم به لحاظ فردی و هم به لحاظ اجتماعی نه تنها حالت سلبی نیست، بلکه فعل ایجابی است که بر تمام افعال ما سایه می افکند و بدین سبب، افضل اعمال شمرده شده است.
به لحاظ فردی کسی می تواند واقعاً منتظر حکومت عدل باشد و آرزوی عدالت جهانی را در سر بپروراند که خودش با عدل خو گرفته باشد و مزاجش با عدل سازگار باشد. کسی می تواند منتظر عدل جهانی باشد که عدل را دوست داشته باشد و کسی که عدل را دوست داشته باشد، در درجه اول خودش اهل عدل خواهد بود و این است که گفته اند: منتظران مصلح، خود، باید صالح باشند. به لحاظ اجتماعی نیز هر حرکت اصلاحی که در جهت پیروزی حق باشد، وظیفه منتظران است؛ پس اصلاحات جزئی و تدریجی نه تنها محکوم نیست، بلکه به نوبه خود، آهنگ حرکت تاریخ را به سود اهل حق تند می نماید و بر عکس، فسادها، تباهی ها و فسق و فجورها کمک به نیروی مقابل است و آهنگ حرکت تاریخ را به زیان اهل حق کُند می کند؛ بنابراین در این بینش آن چه باید رخ دهد، از قبیل رسیدن یک میوه بر شاخه درخت است نه از قبیل انفجار یک دیگ بخار. درخت هر چه بهتر از نظر آبیاری و … مراقبت گردد و هر چه بیش تر با آفاتش مبارزه شود، میوه بهتر و سالم تر و احیاناً زودتر تحویل می دهد.

حدیث معروفی هست که می گوید ظهور در زمانی رخ می دهد که زمین پر از ستم شده باشد، در این حدیث تکیه بر روی ظلم شده است و سخن از گروه ظالم است که مستلزم گروه مظلوم است و می رساند که قیام مهدی (عج) برای حمایت مظلومانی است که استحقاق حمایت دارند. بدیهی است که اگر در حدیث گفته شده بود زمین را پر از ایمان و صلاح و توحید می کند، بعد از این که پر از کفر و شرک و فساد شده بود، مستلزم این نبود که لزوماً گروهی مستحق حمایت وجود داشته باشد. در آن صورت بود که می شد استنباط کرد که قیام مهدی موعود برای نجاتِ حقِ از دست رفته و به صفر رسیده است، نه برای نجات گروه اهل حق ـ هرچند به صورت یک اقلیت.

در کنار این حدیث، احادیث دیگری نیز وجود دارد مبنی بر این که ظهور تحقق نمی پذیرد، مگر این که هر یک از شقی و سعید به نهایت کار خود برسد؛ یعنی سخن در این است که هر دو گروه به نهایت کار خود می رسند نه این که فقط اشقیا به نهایت درجه شقاوت برسند. همان طور که در روایات اسلامی سخن از گروهی زبده است که به محض ظهور امام، به آن حضرت ملحق می شوند. معلوم می شود در عین اشاعه و رواج ظلم و فساد، زمینه هایی عالی وجود دارد که چنین گروهی را پرورش داده است.
این خود می رساند که نه تنها حق و حقیقت به صفر نرسیده است، بلکه فرضاً اگر اهل حق از نظر کمیت قابل توجه نباشند، از نظر کیفیت ارزنده ترین اهل ایمانند و در ردیف یاران سیدالشهداء. افزون بر این که از نظر روایات اسلامی، در مقدمه قیام و ظهور امام، یک سلسله قیام های دیگر از طرف اهل حق صورت می گیرد که به طور قطع این ها نیز ابتدا به ساکن و بدون زمینه قبلی رخ نمی دهد و حتی در برخی روایات سخن از دولتی از اهل حق است که تا قیام مهدی ادامه می یابد.
امتحان مردم یکی از سنتهای مهم الهی است که در تمام دوران زندگی بشر به شیوه های گوناگون انجام می گیرد تا میزان پای بندی افراد به اصول و احکام دینی مشخص شود. بر این اساس یکی از حکمتهای مهم غیبت امام دوازدهم نیز امتحان مردم است که این کار در این دوران، به صورتهای گوناگون انجام می گیرد؛ از جمله سنت آزمایشها در عصر غیبت ، امتحان به دین است. در روایات زیادی تصریح شده است که پایبندی به عقاید و حفظ ایمان در دوره غیبت به علت ویژگیهای این دوره بسیار دشوار است. به همین جهت یکی از هشدارهای مهم و تاکیدهای مکرر در خصوص عصر غیبت مراقبت از دین و ارزشهای دینی است.

امام کاظم علیه السلام در روایتی می فرمایند: وقتی پنجمین فرزند از فرزندان من غایب شد در مورد دین خود بسیار مراقب باشید مبادا کسی شما را از دین تان جدا کند. امام صادق علیه السلام در اشاره به سختی دینداری و حفظ ایمان در زمان غیبت امام زمان (ع) می فرمایند:… صاحب الامر (ع) دوران غیبتی در پیش دارند که در آن حفظ دین کردن همانند شاخه پرخار درخت قتاد را با دست تراشیدن است… چه کسی می تواند چنین کاری را با دست خود انجام دهد. بنابراین بندگان خدا باید در دوران غیبت حجت الهی تقوا را پیشه خود سازند و دین خدا را رها نسازند.

در این باره امام علی علیه السلام می فرمایند: پس از غیبت امام عصر (عج) مردم دچار حیرت و سرگردانی بسیاری می شوند. گروهی گمراه می شوند اما گروهی دیگر علیرغم تمام ناملایمات بر هدایت باقی می مانند. از مجموعه این قبیل از روایات کاملاً معلوم می شود در دوره غیبت شرایطی پیش خواهد آمد که دینداری و پایبندی به ارزشهای انسانی و اخلاقی بسیار مشکل خواهد بود؛ با این همه، گروههای زیادی با وجود همه این سختیها لحظه ای از دین خود دست بر نخواهند داشت و با تمام وجود به حفظ ارزشها و احکام الهی که تضمین کننده سعادت دنیا و آخرت انسان است پافشاری خواهند نمود.
بر طبق مجموعه رهنمودهای اولیای الهی، ما مسئولیت زمینه سازی برای ظهور را از طریق عمل به تعالیم اسلامی بر عهده داریم؛ یعنی نه تنها جایز نیست که از انجام تکالیف دینی ذره ای کوتاهی کنیم بلکه با توجه به مشکلات دوره غیبت و شرایط خاصی که در این دوره پیش می آید به مراتب بیشتر و دقیق تر از دوران حضور امام (ع) باید به انجام وظیفه بپردازیم و در برخی روایات به این حقیقت تصریح شده است تا آمادگی لازم فکری و اعتقادی و اجتماعی در توده های مردم فراهم نشود و یاران با ایمان و شجاع و مخلص تربیت نشوند زمینه برای ظهور فراهم نخواهد شد.

بنابراین آن دسته از روایات که از سختیها و نابسامانیهای دوران غیبت سخن به میان می آورند با هدف ایجاد انگیزه بیشتر برای پایبندی به احکام و هشدار نسبت به حل نشدن در وقایع این کار را انجام می دهند. و از قضا، در روایاتی که از مؤمنان دوران سخت غیبت سخن به میان آمده است از آنها با اوصاف بسیار نیکویی یاد شده است؛ از جمله پیامبر اکرم (ص) می فرمایند: هر یک از آنان (مومنان واقعی دوره غیبت) اعتقاد و دین خویش را با هر سختی حفظ می کنند چنان که گویی درختان خار مغیلان را در شب تاریک با دست پوست می کنند یا آتش پر دوام را با دست نگاه می دارند.
معلوم می شود آنها با توجه به این قبیل از روایات، علاوه بر افزودن بر تلاش و کوشش، با موانع و مشکلات نیز آشنا می شوند و پیشاپیش آمادگیهای لازم را در خود ایجاد می کنند و درنتیجه در سخت ترین پیشامدها بر ایمان و عقاید خود پای می فشارند و در حد توان به زمینه سازی ظهور کمک می نمایند.
امام سجاد علیه السلام در توصیف مومنان عصر غیبت می فرمایند: مردم زمان غیبت مهدی (ع) که به امامت آن حضرت پای بندند و همواره در حال انتظار ظهور به سر می برند از مردم همه زمانها برترند، زیرا خدا چنان درک و فهم و نیروی تشخیص آنان را قوت می بخشد که غیبت نزد آنان همانند زمان ظهور باشد… آنان به حق اخلاص ورزانند…

انسان دین دار عصر غیبت که دسترسی عادی به امام زمان (عج) ندارد بر اساس درک عقلی و تهذیب اخلاق و اندیشه به یقین والایی دست می یابد و همواره به دفاع از احکام و عقاید دینی می پردازد و این در شرایطی است که اغلب مردم در زرق و برق و لذات مادی خود را غرق ساخته اند و به احکام و ارزشهای دینی و فضیلت های انسانی بی توجه شده اند.
امام صادق (ع) می فرماید: پیامبر (ص) به علی (ع) فرمودند یاعلی! بزرگترین مردمان در ایمان و یقین کسانی هستند که در آخرالزمان زندگی می کنند، آنها پیامبرشان را ندیده اند و امامشان در غیبت به سر می برد، با این همه آنان از روی علوم و معارف و کتابهایی که در اختیار دارند ایمان آورده و در ایمان خود پایداری می ورزند…
بنابراین یکی از راههای مهم در امان ماندن از فتنه های آخرالزمان، عمل به وظایف دینی و وظایف و مسئولیتهای مربوط به دوران غیبت است. وضعیت جهان پیش از ظهور امام عصر (ع) به گونه ای است که شاید انسانهایی را به یأس بکشاند؛ چنانکه بعضی از روایات اشاره به همین موضوع داشته و رواج هرج و مرج، ناامنی، شیوع بیماری و گرسنگی و… را به عنوان ویژگیهای این دوران برشمرده اند؛ لیکن روایات دیگری نیز وجود دارد که در آنها به نکات روشن و روزنه های امید برای شیعیان و انسانهای مؤمن و متعهد اشاره شده است. برخی از روایات درباره مؤمنانی سخن می گوید که هیچ گاه زمین از آنان تهی نمی شود و آنان در شرایط سخت پیش از ظهور نیز در سراسر جهان حضور دارند.

بعضی از روایات در پاسخ کسانی آمده است که گمان می کردند روزگاری خواهد رسید که جامعه از وجود انسانهای مؤمن تهی و بی بهره شود. امام (ع) این گمان را نفی کرده و از وجود مؤمنان در هر روزگاری خبر داده است: زید زراء می گوید: به امام صادق (ع) عرض کردم: می ترسم ما از مؤمنان نباشیم. امام فرمود: چرا چنین فکر می کنید؟ گفتم: زیرا می بینم در میان ما کسی نیست که برادرش را بر درهم و دینار مقدم دارد، ولی این را می بینم که درهم و دینار را به برادر دینی – که ولایت امیر مؤمنان (ع) ما را به دور یکدیگر به گرد آورده – ترجیح می دهیم. امام صادق(ع) فرمود: این چنین نیست که می گویی شما اهل ایمان هستید لیکن ایمان شما کامل نمی شود تا هنگامی که قائم آل محمد (ع) قیام کند. در آن هنگام خداوند خرد شما را نیز کامل می کند و شما مؤمنان کامل می شوید. سوگند به آن خدایی که جانم در دست قدرت اوست که در سراسر جهان، انسانهایی هستند که همه دنیا در نظرشان با پر پشه ای برابری نمی کند.
* * *
منبع :
قیام و انقلاب مهدی از دیدگاه فلسفه تاریخ، تهران، ص ۶۷-۶۶و ۴۷ و ۵۶-۶۴ و ۵۱-۴۶
اصول کافی، ج ۱، صص ۶ و ۳۳۵
کتاب الغیبه، ص ۱۰۴
بحارالانوار، ج۶۷، ص۳۵۱

دیدگاه‌ خود را بنویسید

اشتراک گذاری این صفحه در :
ما را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید
اسکرول به بالا