چگونه از نوجوانان انتقاد کنیم؟

چگونه از نوجوانان انتقاد کنيم؟

از ویژگی‌های عمده نوجوانی کسب شخصیت ( تشخص طلبی ) است . به‌طور کلی شخصیت جنبه بیرونی و اکتسابی دارد ، در حالی که منش جنبه ذاتی و درونی دارد .
« نوجوان دوستدار کسب شخصیت است »
برای رسیدن به مرحله کسب شخصیت باید دو اصل حاصل شود :
۱) انجام مهارت‌ها و دارا بودن توانمندی‌های خاص در برخورد با دیگران
۲) پذیرفته شدن این مهارت‌ها از سوی پدر و مادر و اطرافیان
برخی نوجوانان مرحله اول را طی می‌کنند ولی اگر خانواده و اطرافیان و مراجع قدرت او را نپذیرفتند ، دچار عدم تعادل روانی می‌شود .
در جهت کسب شخصیت باید از دو راه به نوجوان کمک کرد :
* روش کسب مهارت‌ها و توانائی‌ها را بیاموزد .
* به زبان و رفتار به او بفهمانیم که او را پذیرفته و درک کرده‌ایم و شخصیت او قابل پذیرش و احترام است و ما او را به‌عنوان یک انسان در حال کمال قبول داریم .
• در انتقاد از نوجوان دقت کنیم که تمام شخصیت آن‌ها را مورد حمله قرار ندهیم و تنها آن قسمتی را مورد سؤال قرار دهیم که نتوانسته وظیفه‌اش را درست انجام دهد . هرگز نباید به نوجوان یا هر شخص دیگر بگوییم : تو لیاقت نداری و به درد هیچ کاری نمی‌خوری زیرا با این جمله تمام حیطه وسیع شخصیت او را مورد حمله قرار داده‌ایم . روی هم رفته هر انسان دارای نقاط مثبت و منفی شخصیتی است و برای مطرح کردن انتقاد بهتر است نخست چند نقطه مثبت او را متذکر شویم سپس اشاره به نقطه منفی نمائی‌ام .
• اگر ناگهان و بدون مقدمه شروع به انتقاد کنیم و این انتقاد را به تمام شخصیت نوجوان گسترش دهیم انتقادمان ویرانگر و مخرب خواهد بود .
آلپورت می‌نویسد : انتقاد از دیگران در حکم جراحی شخصیت است .
جراح روانی کسی است که از ویژگی‌های روانی نوجوانان کاملاً آگاهی دارد و روش صحیح انتقاد را می‌داند . تشویق به‌جا و انتقاد صحیح و درست می‌تواند انسان را متحول نماید .
برای مرحله دوم یعنی پذیرش شخصیت از طرف پدر و مادر و اطرافیان چه کنیم ؟
• می‌توان با زبان این پذیرش را در نزد دوستان و اقوام و خانواده بیان کرد .
• می‌توانیم با عمل به او ثابت کنیم که شخصیت او را پذیرفته‌ایم ، برای رسیدن به این هدف باید او را به‌عنوان مشاور در خانواده به خودمان نزدیک کنیم .
حضرت پیامبر اکرم (ص) فرمودند : پس از ۱۴ سالگی با فرزندتان مشورت کنید .
باید در مسائل مختلف نظر نوجوان را پرسید و نباید فکر کرد که در اثر مشورت ، نوجوان گستاخ می‌شود .
نوجوانان ثابت کرده‌اند که اگر به آنان اعتماد کنیم ، برای حفظ اعتماد و تقویت آن دست به هر کاری می‌زنند که خودشان را شایسته نشان دهند .
حضرت علی (ع) با عبارت زیبایی در این زمینه رابطه تکریم شخصیت و غلبه بر گناهان را بیان فرموده‌اند :‌کسی که شخصیتش مورد احترام دیگران قرار گرفت ، لغزش‌ها و شهوت‌ها در نظرش بی‌ارزش می‌شوند .
« دومین ویژگی دوره نوجوانی ، استقلال طلبی نوجوانان است »
نوجوانان به دلیل اینکه خودشان را در آستانه یک انسان کامل شدن می‌بینند ، علاقه به کسب استقلال در زندگی دارند .
این استقلال از نظر اقتصادی و مالی مطرح می‌شود . نوجوانان می‌خواهند برای خودشان درآمدی هرچند اندک داشته باشند . این علاقه به تملک و استقلال نسبی با خصوصیات نوجوانان کاملاً هماهنگ است . کسی که ظرف دو و سه سال آینده وارد اجتماع خواهد شد و نقش یک فرد بالغ را ایفاء خواهد کرد باید خودش را برای این جهش آماده کند .
نوجوان می‌بیند که به‌زودی از خانواده جدا می‌شود و بنابراین باید درآمد نسبی برای خودش داشته باشد تا بتواند قطع وابستگی از خانواده کند و در ضمن بتواند لیاقت خود را ثابت کند . این مسائل باعث نگرانی نوجوان در این دوره می‌شود که آیا من می‌توانم بدون وابستگی به خانواده زندگی کنم ؟ و …
از این رو استقلال نسبی که نوجوان با تمام علاقه به دنبال آن می‌رود ، شامل عدم دخالت پدر و مادر در کلیه مسائل نوجوان می‌شود . یعنی نوجوان اگر احساس کند ، شما در تمام مسائل او دخالت می‌کنید در مقابل شما جبهه گیری می‌کند و عکس‌العمل منفی نشان می‌دهد و رنجیده خاطر می‌گردد . برخورد صحیح با نوجوان این نیست که ما در تمام مسائل او دخالت کنیم .
برخی از مسیرهای زندگی در فردای نوجوان چنان است که اگر به نوجوان کمک نکنیم و او را کنترل ننما‌یم ، اثرات سقوط بسیار خطرناک و غیرقابل جبران خواهد بود . ولی برخی مسیرهای زندگی هموارتر است که در آن باید به کنترل دورادور نوجوان اکتفا کرد و اجازه داد خودش طی طریق کند . سپس یک حالت متناوب از نظارت و آزادی دادن به نوجوان باید در زندگی‌اش باشد . 

دیدگاه‌ خود را بنویسید

اشتراک گذاری این صفحه در :
ما را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید
اسکرول به بالا