بارها برایتان پیش‌آمده روزهایی حوصله ی انجام هیچ کاری را ندارید؛ دوست دارید خانه را نظافت کنید، درس بخوانید، رژیم بگیرید و… اما وقتی به انجام آن فکر می‌کنید هیچ انگیزه‌ای برای انجام دادن آن کار ندارید اما چرا بعضی آدم‌ها انگیزه ی بالایی دارند و کارهای سخت را با شور و اشتیاق انجام می‌دهند و بعضی‌ها از ساده‌ترین کارها فرار می‌کنند؟
برای ایجاد انگیزه خوب است که افراد فعالیت‌های خود را با لحظات و پاداش‌های خوبی همراه کنند مثلاً اگر شما می‌خواهید مطالعه کنید سعی کنید آن مطالعه را همراه با لذت انجام دهید. ما باید بین فعالیت ها و محرک ها پیوند برقرار کنیم لذا اگر فعالیتی آزاردهنده باشد فرد اجتناب می‌کند و انگیزه‌اش را از دست می‌دهد اما اگر خوشایند باشد فرد انگیزه پیدا می‌کند.
در روانشناسی یک روشی وجود دارد به نام شیپینگ یعنی شکل‌دهی رفتار. شکل‌دهی رفتار به این معناست که شما عمل یک فرد را با رفتار خوشایند پیوند دهید مثلاً اگر کسی در حال کار کردن است و شما با جملاتی مثل خسته نباشی، ماشا الله، کارتان عالی است و…به او انرژی مثبت دهید، این جملات باعث ایجاد انگیزه در فرد می‌شود.
چگونه می‌توانیم انگیزه‌مان را بالا ببریم؟
شما هر کاری را به دلایل خاصی انجام می‌دهید که مجموعه ی دلایل شما جمع می‌شوند و نتیجه اش می‌شود همان انرژی تا با آن کاری انجام دهید. رویکردهای مختلفی راجع به انگیزه وجود دارد اینکه چرا پسری برای رفتن به فوتبال خیلی انگیزه دارد اما برای خواندن درس عربی هیچ انگیزه‌ای ندارد؟ چرا یک زن برای آشپزی کردن انگیزه دارد اما برای پیاده‌روی و ورزش انگیزه ندارد؟
فرمولی برای ایجاد انگیزه وجود دارد که این فرمول حاصل‌ضرب ۲ واژه ی ساده است:
احساس توانایی در انجام عمل × ارزش کار؛
این فرمول می‌گوید که انگیزه ی شما به توانایی‌تان در ارزش کاری که می‌خواهید انجام دهید بستگی دارد. درواقع اگر هرکدام از این مراحل صفر باشد یعنی مثلاً آن کار برای شما ارزش نداشته باشد اما در انجام آن کار احساس توانایی کنید حاصل‌ضربش می‌شود صفر!یعنی انگیزه ی شما برای انجام آن کار صفر است برعکس آن‌هم وجود دارد یعنی اگر ارزش کاری برای شما ۱۰ باشد و توانایی‌تان صفر باشد انگیزه‌تان صفر است. حال اگر شما بتوانید هرکدام از این مراحل را طوری اجراکنید که نمره ی بالایی بگیرید حاصل‌ضرب می‌شود عملی که انگیزه ی شمارا بالا ببرد مثلاً شما در مطالعه کردن انگیزه‌تان ۳۵ است یعنی تصمیم می‌گیرید که درس بخوانید اما توانایی درس خواندن را در خود نمی‌بینید و احساس می‌کنید هرچقدر بخوانید چیزی متوجه نمی‌شوید؛ همچنین ارزش درس خواندن را هم پایین می‌دانید و می‌گویید: حالا خواندن و نخواندن من چه سودی دارد؟! در این وضعیت شما اگر بروید و باکسی که او را از همه جهت قبول دارید صحبت کنید و آن فرد ارزش کار را برای شما توضیح دهد و ارزش و توانایی‌هایتان را بالا ببرد اینجا انگیزه ی شما بالا می‌رود و حاصل‌ضرب می‌شود ۸۱ و یا حتی ۱۰۰ لذا شما با انجام این فرمول به‌راحتی می‌توانید در خود تغییر ایجاد کنید و انگیزه را در خود بالا ببرید.
یادتان باشد زندگی کوتاه است؛ امروز را دریابید و کاری را که می‌خواهید انجام دهید و همیشه موفقیت‌ها را به شکست‌هایتان و شکست‌ها را به سعی و تلاش خود نسبت دهید تا انگیزه‌تان بالا رود.
